محافظت از آثار فرهنگی - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



چه باید کرد ؟:.

در کشور ما ماجرا های بسیاری مختلفی و جالبی رخ می دهد ؛ گاهی باعث خوشحالی و بیشتر تاسف بار!
گاهی باید نشست و گریست؛
گاهی هم می بینیم فریاد هایی بزرگ هم فایده ندارد؛(آریار من- چرا فیلتر شود؟ )
گاهی صدایی مشنوم که می گوید: مردان مملکت را بیرون رانده اند و چوپانانش خودشان؛(دکتر علی شریعتی- چرا دکتر کشته شود؟ )
تا جایی که امکان داشت سعی کردم در این وبسایت هر هرگز از زبان شخص سخن به میان نیاورم و همواره هر چه بوده به عنوان اطلاعات عمومی خوانده شود؛ دل ها آرام مطالب را جستجو کنند و استفاده کنند و بی آنکه موضوعی آزارشان دهد تا حداقل جدا از مشکلات زندگی و مسئولی خود با خواندن مواردی تحریک کننده رو به رو نشوند و آرام تر باشند ؛ کم نیست تعداد دفعاتی که به آثاری باستانی و یا میراث پدری در ایران پشت می شود ؛ تخت جمشید با آن شکوه و عظمت خویش چند مامور که از آن در مقابل هجوم افرادی که سوار بر آثار می شود ندارد! و بچه هایی که با گوش های مجسمه های گاو ها بازی می کنند و به اصطلاح گاو سواری می کنند و پدر هایی که عکس های آنان را می اندازند تا هم با فلاش خود و هم با خراب کردن تدریجی آثار پدری خود ؛ لطمه ای دیگر به تاریخ بزنند. گاه می بینیم اعلام می کنند در پنج روز اول عید نوروز از پارسه دو هزار و پانصد بار بازدید شده است! چرا سانسور می کنند‏؟ آیا برای این است که آمار مراجعه به مساجد را بالا ببرند ؟ پس چه علتی باعث دروغ های این چنین خنده آوری می شود؟ برای چه !؟
کی باید اعتراض کند؟ کی باید کاری کند؟ انتظار از رئیس جمهور داریم او که ما را هفت هزار سال است که خدا پرست می خواند؛ و می گوید هیچ مدرکی بر اینکه ایرانیان بت پرست بودند وجود ندارد ( دراینجا ما برای آگاه شدن وی به اینکه مدرک برای بت پرستی ایرانیان وجود دارد یک کتیبه از داریوش کبیر می گذاریم که نشانه بت پرستی این شخصیت بزرگ تاریخ جهان است :

اهوامزدا با تمام خدایان مرا یاری کناد و این سرزمین را از سپاه دشمن دروغ محفوظ دارد .  بر این سرزمین نه سپاه دشمن ، نه خشکسالی ، نه دورغ (دروگه) یورش نیاورد . این نیکی را  از اهورامزدا و تمام خدایان به دعا خواهم .اهورامزدا و تمام خدایان این نیکی را بر من روا داراد ! )
و در مساجد عبادت گاه های ما ؛ این همه محافظت از مساجد (که مهم هستند) و بی احترامی به آثار سازندگان همان مساجد تا به کی ؟ شب و روز ساختن مساجد هیئت های جدید جسینی چرا ؟ شب و روز تنها گریه برای پیشوایان دینی که چه شود؟ چه نتیجه خواهد داد؟ نتیجه هم مشخص است؛دیدیم که چه کسانی راضی و خوشحال هستند.( افسوس،حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود،باز هم افسوس که به جای افکارش زخم هایش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند-
دکتر شریعتی)حال ما زیر بار ظلم و ستم می پوسیم بدبختی ما را با فقر و سادگی برخی پیشوایان دینی توجیه می کنند ؛ قافل از آنکه ابوذر بزرگترین پرورش یافته محمد پیام آور و علی می گوید: اگر فقر از درب خانه داخل شود! دین از درب دیگر خانه فرار می کند. به دنبال مسجدی هستم که در آن حرفی بشنویم و فریاد بزنیم، بجنگیم، به دنبال پیشوایی هستیم که ما را از گناه بازدارد نه کنار ما بدترین فحش ها را به مذهب برادر دهد؛ و توجیه های پی در پی او ما را هم بی تربیت بار آورد. چنان که پدر و مادرهای ما اینگونه شدند و ما توجیه آن را در قدیمی بودن آنان یافتیم! و گفتیم که قدیم اینگونه بوده و الان زمانه عوض شده است... .
اکنون می بینیم محل تاریخی و هفت لایه تدفینی یافت می شود سرشار از آثار نو هست که شناخته شده نیستند و البته مرموز با معماری خاص! به میراث فرهنگی اطلاع می دهند، که چه شود!؟ نتیجه چه می شود؟ کارشناس میراث اعتراض می کند به اینکه چرا ما را از پایتخت به شهرستان کشانده اید تا اینجا از این گورستان محافظت کنیم؟ و تنها خدا می داند که چه قدر در دلش برای ما فحش کنار گذاشته بود؛ دلش پر از خون بود. چه جوابی بدهیم ؟ " شما که ادعای محافظت دارید؛ شما که شغلتان و درد آمد "حلاتان" با محافظت از میراث کشور است چرا چنین سخنی می گویید؟ چرا این شغل را انتخاب کرده و اینگونه به لطمه های شدید و درونی کمک می کنید؟ چرا این مطلحت را به سادگی و صادقانه می پرستید؟ و هزاران چرا دیگر که همگی ملت ایران به بهترین شکل دیگر خود آن را می دانند، چرا رسیدگی نمی کنید، در یک لحظه خود را به جای انسانی مسئول بگذارید شما که به همان اندازه که در غزه خونی ریخته می شود اندوهگین می شوید(اما به همان اندازه که اکنون در سریلانکا و آفریقا و خود اسرائیل خون انسان های پاک یک کودک ریخته می شود، و به همان اندازه که در انقلاب خون های بی گناهی ریخته می شود ناراحت نمی شود) ببینید چرا بزرگترین میراث بشیری که دین و آثار اوست باید به همین آسانی از بین برود؟ نه تنها درون مرز کشورتان بلکه سراسر دنیا را باید مجذوب اندیشه خویش کنید، تا هرگز گروه هایی همچون طالبان به خود اجازه ندهند که مجسمه بودا را از بین ببرند؛ یا مانند انقلابیون بی شرمانه مقبره رضا شاه را نابود کنند؛ آثار آدمی از عقل منشاء می گیرید و ما با دیدن آثار بزرگ و کوتاه به طرز تفکر و سبک اندیشه آن دوره پی می بریم، چرا این آثار نابود شود؟ و شما که مامور محافظت از آثار هستید چرا ذره ای وجود درون شما نبوده است که کاری را انتخاب کنید که توانایی انجامش را ندارید؟ شما متهمید و باطل ای مامور بی مسئولیت محافظ عقل که خود دلیل بوجود آمدن آن را نمی دانی و اساسا از بینش مسئولیتی بی بهره هستی.تو ای مامور حفاظت به سادگی مصلحت و من هر بار خاستم اعتراضی به تو مصلحت گرا بکنم گفتند که اکنون مطلحت نیست! برای تو مصلحت نیست، این چه بدبختی است که برای ما ساخته اند،این چه دردی است که ما امنیت نداریم تا سخنی تا سخنی را بیان کنیم، می گویند در اینترنت سخنی به میان نیاور، در خیابان ساکت باش! دیوار موش دارد، در وبلاگت محافظه گر باش، ""اکنون مصلحت نیست"" پس کی مصلحت به پایان می رسد؟ بزرگترین عامل صلب مسئولیت انسانی ما یعنی ""تشیع صفوی
" باعث شده اکنون تا این حد مصلحت برای ما عنصری پویا و عمیق باشه، کسی که مصلحت بلد است در واقع سیاست مدار است! مصلحت یعنی چه ؟ یعنی در منطقه ای اعتراض می کنند باید حمله ای کرد و سرکوبشان کرد اما بزرگان می گویند فعلا مصلحت نیست، باید با پولی، چیزی راضی کنیم اونها قدرتمند هستند مناطق پر ارزشی دارند و نباید حمله ای ترتیب داد...این چنین ما مصلحت، مصلحت مصلحت مصلحت می کنیم.
دیگر نابود شدن مقبره رضا شاه به دست انسان های پاک مصلحت پرست ایرانی چرا ؟ چرا باید مقبره ای که ارزش تاریخی دارد اما از دید بزرگان مردان انقلابی به خاطر آرامیدن یک کافر در آن تخریب شود؟ آن هم با بیل و کلنگ که پانزده روز به طول انجامید؟ (کتاب خاطرات آقای خلخالی!خود دقیق توضیح می دهد و افتخار می کند) چرا باید در اسلام قبر کسی که خود را مسلمان می داند نبش شود؟ کدام کافر را دیدیم که پس از مرگ نبش قبر شود و جنازه ای تیکه پاره شود و تنها به خاطر اینکه مذهب او وهابی است ؟ قافل از آنکه شاید خود نیز همون بسیاری از ما شاید دین ارثی به همراه می کشیده است. (خبرگزاری های داخلی سانسور کرده اند به این ترتیب گوگل در اینجا و محتوای درونی آن منبع است)
چرا مقبره مقدس ترین شخصیت ایران کوروش بزرگ باید در این همه تردید و وسواس تعمیر شود و سدی کنار آن ساخته شود که موجب آسیب دیدن تدریجی آن می شود؟ نتایج تعمیر آن را همه دیدیم، نتایج ساختن سد هم از هماکنون مشخص است! از بزرگترین شخصیت ایران (غیر از پیام آوران) همین کوروش بزرگ است که باعث شده اکنون ما به خود ببالیم و با خواندن سرگذشت زندگی او لبخندی حاکی از رضایت در بر لب داشته باشیم. چرا این همه بی توجهی به این مقبره ای همگی می دانیم که وجود در آنجا آرام کننده است، کنار مقبره ای که همگان می شناسند، از کافر تا مسلمان و همگان منشور عدالت وی را خوانده اند، می دانند که وی کیست، حال چگونه ممکن است اینگونه زیر بار فشار باشد؛ تعمیر های پی در پی زیر سوال بزرگان مرمت گر، در پاسارگاد و تخت جمشید به شدت در سوال هستند، در تخت جمشید مشکل بزرگی در اثر تعمیر بوجود آمده چنان که حتی قادر نیستند آن اثر را به حالت قبلی خود بازگردانند، واکنون سال های متوالی است که داربست هایی آنجا مشاهده می شود که هر سال می روند و داربست را به ضد رنگ آغشته می کنند تا مقابل باران زنگ زدگی آن مشخص نشود
" در شکل زیر پایه ستون با ارزش تاریخی از تخت جمشید را ببینید که به سردر نمازخانه منتقل کرده اند تا خواهران محترمه وقتی خواستند کفشهایشان را در بیاورند روی آن بنشینند "


کاش مامور حفاظت بداند حداقل چه هنری در این اثر وجود دارد، بداند شیار های ایجاد شده برای چه هستند.
انسان به امید زنده است، ما نمی توانیم بی امید باشیم و زندگی کنیم،زیرا در این صورت دیگر موجود زنده حساب نمی شویم.

سپاس خدایی که خویش تجلی کرد با آفرینش برای آفریدگان – حضرت علی ابن ابیطالب






.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]