تاریخ تمدن ایران باستان - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



تپه سیلک:.

شهر سیلک


تمدن دیگری که در دوران پیش از تاریخ ( حدود 5000 سال پیش از میلاد) در
ایران وجود داشته مربوط به مردم ساکن در شهر سیلک (Sialk) در نزدیکی کاشان
کنونی در مرکز ایران میباشد. این شهر دارای دیوارهای محافظ بوده و
قدیمیترین نشانه سکونت در حصار در ایران است. اینکه این دیوارها برای
محافظت از چه خطری ساخته شده بودند برای ما ناشناخته است ، اما شاید برای
جلوگیری از خطر کاسیتهای مهاجر بوده که از شمال و شمال غربی بسوی جنوب
شرقی ایران و کوههای لرستان کوچ میکرده اند. آثار سفالی شهر سیلک مشابه
سفالگریهای مارلیک و کاسیتها بوده و آثار آشیا فلزی کمتر در این شهر وجود
دارد. خانه های این شهر از سنگ ، که در این ناحیه زیاد یافت میشود، ساخته
شده است وموقعیت شهر نشان از بندری بودن آن دارد . شاید دریاچه بزرگتری در
این منطقه وجود داشته که باقی مانده آن هنوز در نزدیکی شهر قم وجود دارد
(دریاچه نمک).

تپه سیلک در نزدیکی کاشان



نمونه هایی از سفالهای بدست آمده در سیلک





لازم به ذکر است که قدیمی‌ترین زیگورات جهان نیز در این شهر کشف گردیده است
فلسفه فروهر:.


در گاثاها نامیاز فروهر نیامده است و تنها در یسنا‏هات 26 و در
فروردین یشت به این نام برمیخوریم.  در بندهای چهارم یسنا، ‏هات 26 از پنج بنیاد یا
پنج نیروی مردمان یاد میشود، و این پنج نیرو: جان، دین، بوی، روان و فروهر است.

جان در اوستا، اهو،
سرمایه زندگی است.

دین در اوستا دئنا از ریشه " دی " برآمده است و همان " دیدن " و
نگرش درونی است که مردمان به بیرون و فراخنای جهان دارند! و به سخنی دیگر پیوندی
است که هر زنده و باشنده با آفرینش و جهان استوار میکند. و این بجز از کیش و آیین
است که فرمان آن از جهان بیرون به اندرون مغز و اندیشه و روان میآید .

بوی همان است که از بساوایی و شنوایی و چشایی و ... بر میآید و کارهای تن را سامان
میدهد و هوش و ویر

و جز آن وابسته بدان اند .

بوی در اوستا بَئوذَ
و در پهلوی
بُوذ
(همسنگ تُند) درفارسی دری بوی (به همان سنگ) خوانده میشده است .

روان در اوستا اوروَن
است و گزیدن نیکی‏ها از بدی‏ها و پالایش اندیشه از پلیدی‏ها با او است. و همان است
که در جهان مینوی (اندیشه، معنوی) بهره درستکاری‏ها یا زشتکاری‏های خویش را میبیند!
پنجمین نیروی پدید آورنده مردمان، فروهر است که در اوستا
فَرَوشی
و در فارسی
فرَوَرد
است و نام فروردین و فروردینگان از آن برآمده است، و با آنکه نام فارسی آن در
نوشته‏های نخستین چنین است، امروزه در نزد ما همان نام پهلوی آن روان است زیرا که
موبدان و نویسندگان و گزارندگان نامه‏های دینی و اوستا همگان آنرا به پهلوی
مینوشتند و میخواندند .

 چنانکه دیده میشود برخی از پدیده‏های هستی دارای برخی از این پنج
نیرو نیستند و از آن میان مردمان همگی این پنج نیرو را دارند .

درباره این که فروهر
چیست و چه را میرساند سخن بسیار گفته اند. چون:
نیروی پیش برنده، نیروی پروراننده، نیروی رویاننده یا بالنده،
نیروی گرونده و بارآور، نیروی پناه دهنده و نیروی نگهبان مردمان. 

بدین گفتارها میتوان این را افزود که: بخش دوم این واژه در پهلوی "
وهر " همان است که در فارسی بهر و بهره و بخش را میرساند. ایرانیان از بخش و بخت
چیز دیگری را نیز میخواستند گفت، و آن بخشی است که از دهش یزدانی و جهانی بهره
مردمان میشود و این هنوز در واژه‏های
خوشبخت
و
بدبخت
آشکار است.

بخش نخست فْرَ نیز جنبش به سوی پیش را میرساند و هنوز در واژه‏های فردا،
فرجام، فرا، ... زنده است. بنابراین میتوان گمان بردن که فروهر بهری از آفرینش
ایزدی است که از جهان فرورهران به مردمان میرسد و با همان بهر است که همه جنبه‏های
زندگی آنان از هوش و بشن و بالا و نیرو و توان پدید میآید و پرورش مییابد و پس از
مرگ نیز پاک و بی آلایش به سوی خرد هستی بخش - اهورامزدا - باز میگردد.

دربُندَهِش که دفتری تازه است و گفتارهای تازه را همراه برخی
گفته‏های کهن در خود دارد، چنین آمده است که اهورا مزدا پیش از آفرینش جهان،
فروهران را بیافرید و پس از سه هزار سال از رویِ آن جهان مینوی، این گیتی را پدید
آورد. این اندیشه پس از اسلام نیز در گفتار ابوسعید ابولخیر خود را مینمایاند.
چنانکه در هیچ یک از گفتارهای پهلوی نیز تا آن جا که من دیده ام چنین روشن آن را
باز نگفته اند.
ادامه مطلب...

مکتب مزدیسنا:.

 چند هزار سال پیش از زایش مسیح «مکتب
مزدیسنا»، به رهبری زرتشت در شمال ... ایران بنا گردید. پایه ها‌ی این
مکتب بر روی «بهی بخشی» و این چنین  باورهایی بنیان نهاده شد
:

«اهورامزدا نیکی را آفریده، بدی و رنج و درد و
بیکاری در اثر ضربه و وسوسه‌ی انگره‌مینو (مینوی بد) است و برای خشنودی
اهورامزدا باید با آن مبارزه نمود»[[3] یسنا پوشینه نخست، پورداوود 3
].
...

همچنان که می دانیم، پیش از بنیاد نهاده شدن
این مکتب، مردمان آن دوران، سرآغاز بیماری ها را  در خشم و قهر خدایانشان
و یا وارد شدن ارواح خبیثه به درون بدن انسان جستجو می‌ کردند
.

 

راهنمایی های این مکتب، پایه و بنیان چنان
خرافاتی را در هم شکست و روش های درمانی پیشین را که بر پایه ارضای خاطر
خشمگین خدایان و گاه با دادن قربانی ‌های خونین بود درهم ریخت و روشن
ساخت که انگیزه ی آغاز بیماری ها، بودن ِ آلودگی ها و نبودن بهداشت،
کردارهای زشت و وسوسه‌‌های انگره‌مینوی است و آن چنان که در دنباله ی
همین نوشتار و در بخش وابسته، به گونه دامنه‌دار خواهی خواند. مبارزه با
بیماری های تنی و روانی، در گام نخست به یاری گیاهان سودمند دارویی که
آفریده اهورامزدا می باشند، آغاز گشت، در گام دوم با کار و کارد جراحی
دنبال شد و در گام سوم با تلقین سخنان به آیینی و نیاز به سوی اهورامزدا
پی گیری شد و برای نخستین بار واژه‌ی «درمان» و «پزشکی» را همچنان که پیش
نیز یادآوری شد در این مکتب روان گشت، جایگاه پزشک پرارج گردید، برای آن
ها قوانین بنیان نهادند ولی کار مزد و آسایش آنان، به دلخواه بود. در آن
پیوند بود که بنیاد درمانگاه ها، بیمارستان ها و دارو و درمان ارزانیان
کارهایی خداپسندانه  به شمار آمدند
.ادامه مطلب...

مهرپرستی:.


میترا و وَرزا: این دیوارنگاره از مهرابه‌ای‌ در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان می‌دهد.

میترا و وَرزا: این دیوارنگاره از مهرابه‌ای‌ در مارینو ایتالیا است که صحنه قربانی کردن ورزا و دنباله فلکی ردای میترا را نشان می‌دهد
.

مِهرپرستی یا آیین مهر بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر (میترا) بنیاد شده بود. به دلیل ارزش مندی خورشید در این دین برخی آن‌را خورشید‌پرستی دانسته‌اند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش
بغانی بودند. آیین مهر یک دین یا قانون تدوین شده نیست آیین و سنتی است که
آغاز آن تاریک است.

منبع : ویکی پدیا


روستانشینی - قبل تاریخ:.

قدیمیتری آثار سکونت روستا نشینان اولیه در غرب زاگرس و شمال خوزستان
یافت شده است.برخی از این روستا های اولیه گنج دره، سراب و آسیاب در
نزدیکی کرمانشاه،
علی کش در دهلران، گوران در هلیلان و چغا بنوت در شمال خوزستان است.
قدیمیترین مدارک اهلی شدن بز در مکان گنج دره کشف شده که حدود 10 هزار سال
قدمت دارد.

بین هفت تا هشت هزار سال پیش مراکز روستانشین در چند نقطه از ایران، در منطقه تمدن جیرفت در تمدن تپه سیلک نزدیک کاشان و در اطراف مرودشت و در فاصله کمی از شوش،
قدیمیترین شهر موجود دنیا، وجود داشته است. شوش یکی از قدیمیترین
سکونتگاههای شناخته شده? منطقه است، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکده?
مسکونی در آن مربوط به 7000 سال پیش از میلاد هستند.

در طول تاریخ، مهاجرت‌های انسانی و جابجایی انسان‌ها همواره به دلیل
دستیابی به شرایط بهتر برای زندگی بوده است، در دوران باستان این شرایط
بهتر عبارت از آب فراوان‌تر و خاک حاصلخیزتر برای کشاورزی بوده است. به
عنوان نمونه‌ای از اینگونه مهاجرت‌ها می‌توان از دو کوچ بزرگ نام برد:
نخست، کوچ هندیان آریایی از پیرامون کوهستان‌های هندوکش به سرزمین‌های پنجاب و پیرامون رود سند و دیگری، کوچ ایلامیان و سومریان، به سرزمین‌های باتلاقی تازه خشک شده خوزستان در ایران و میانرودان انجام شده است. از اینگونه مهاجرت‌ها تمدنهای بزرگ یا گروههائی از تمدنهای
بزرگ برخاستند. ویل دورانت، این آثار تمدن را کهن‌ترین آثار تمدن بشر
دانسته است.

کهن‌ترین نشانه‌های تمدن انسانی، مربوطه به 5000 سال ق. م. است که در ایران تمدن شهر سوخته در سیستان، تمدن عیلام در خوزستان، تمدن جیرفت در کرمان، تمدن تپه‌حصارِ در دامغان، تمدن تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان نهاوند، تمدن کاسی‌ها (در لرستان امروز)، پیدا شده است. از روی یک قسمت از آثار تمدن تپه سیلک،
که گمان میرود مربوط به هزاره چهارم پ.م. باشد، پیدا شده است که اهالی
آنجا به بافندگی و کارکردن با فلزات و استعمال مهر و چرخ گوزه گری پی برده
بودند.

ایران نخستین سرزمینی است که در آن مردم به استخراج و استعمال فلزات پی
برده اند. تعدادی از نخستین کوره‌های ذوب مس در تل ابلیس کرمان مربوط به
هزاره پنجم ق.م. بدست آمد و اشیاء مسی شامل سنجاق و درفش، مهر و دستبند و
حلقه انگشتر از آنها کشف گردید. قدیمی‌ترین فلزی که مورد استفاده انسان
قرار گرفته مس بوده است. این فلز در 4500 ق. م. در آسیای غربی مورد
استفاده بوده است.

از اواسط دوران فلز، بجز مس، فلزات دیگری چون قلع، طلا، نقره در چرخه
فن‌آوری مردمان آن عصر پدیدار شدند و شاید به این دلیل است که این دوره را
دوره فلز نام نهاده‌اند نه دوره مس. برنزهای مشهور به لرستان اهمیت ایران
را به‌عنوان یک مرکز فلزکاری بطور روشن نشان می‌دهد. رویدادی مهم در هزاره
سوم پ.م. که تأثیرگذار در زندگی ساکنان فلات ایران و خصوصاً دشت خوزستان
است عبارت است از کشف فلز آلیاژی مفرغ. از مراکز مهم فرهنگهای عصر مفرغ
ایران غرب ایران و حوزه زاگرس مرکزی (لرستان پیشکوه و پشتکوه) بوده است.
مفرغ ساخته شده در کوهپایه‌های زاگرس به سومر و عیلام صادر میشده است.


ایران پیش تاریخ:.

ما قبل تاریخ یا پیش از تاریخ به زمانی اطلاق می‌شود که انسان هنوز موفق به اختراع خط (نوشتار) نگردیده
بود. از حدود ???? سال ق. م. انسان موفق به اختراع خط گردید. اختراع خط و
قدیمی‌ترین نوشته‌ها مربوط به سومر (???? پ. م.) و نواحی جنوبی میان‌رودان و تمدن ایلام در خوزستان است. ایلامیان نخستین مخترعان خط در ایران هستند.

دوره پیش از تاریخ خود به سه دوره تقسیم می‌شود که عبارت‌اند از: 1- پارینه‌سنگی (عصر حجر قدیم). 2- فرا پارینه سنگی. 3- نوسنگی (عصر حجر جدید). در ایران تپه‌های باستانی بسیاری از دوره نوسنگی باقی مانده است از جمله تل باکون ٍ جری ٍ موشکی و... در فارس ٍ تپه شوش ٍ چغا بنوت ٍ چغا میش و... در خوزستان، گنج دره، سراب و آسیاب در کرمانشاه و در دیگر نقاط ایران.

دوران پارینه سنگی ایران به سه دوره پارینه سنگی قدیم، میانی، جدید و یک دوره کوتاه بنام فرا پارینه سنگی تقسیم می شود. فرهنگهای مرتبط با پارینه سنگی قدیم ایران شامل فرهنگ ساطور
ابزار الدوان و فرهنک تبر دستی آشولی هستند. کهنترین شواهد این دوره که
مربوط به فرهنگ الدوان است در اطراف رود خانه کشف رود در شرق مشهد یافت
شده است. این شواهد شامل تعدادی ابزار سنگی ساخته شده از کوارتز است که
شامل تراشه و ساطور ابزار هستند. طبق نظر کاشفین این مجموعه حداقل 000/800
هزار سال قدمت دارد. از فرهنگ آشولی نیز مدارک بیشتری در شمال غرب و غرب
کشور بدست آمده است. برخی از مکانهای مهم شامل گنج پر در رستم آباد گیلان،
شیوه تو در نزدیکی مهاباد، پل باریک در هلیلان لرستان هستند. از دوران
پارینه سنگی میانی که فرهنگ ابزار سازی آن موستری گفته می شود، شواهد
بیشتری در غارها و پناهگاهها یافت شده است که اغلب مربوط به زاگرس مرکزی هستند. این دوره از حدود 200 تا 150 هزار سال پیش شروع شده و تا
حدود 40 هزار سال پیش ادامه داشته است. انسان‌های نئاندرتال در این دوره
در ایران می زیستند که بقایای اسکلت آنها در غار بیستون یافت شده است.
مکانهای مهم این دوره غارهای بیستون، ورواسی، قبه و دو اشکفت در شمال کرمانشاه، قمری و گر ارجنه در اطراف خرم آباد، کیارام در نزدیکی گرگان، نیاسر و کفتار خون در نزدیکی کاشان، قلعه بزی در نزدیکی اصفهان و میرک در نزدیکی سمنان است. دوران پارینه سنگی جدید ایران از حدود 40
هزار سال پیش آغاز و تا حدود 18 هزار سال پیش ادامه یافته که مقارن با
مهاجرت انسان هوشمند جدیدی به ایران است. آثار این دوره در اطراف
کرمانشاه، خرم آباد، مرو دشت و کاشان یافت شده است. فرهنگ ابزار سازی این
دوره تیغه و ریز تیغه برادوستی است. آثار دوره بعدی فراپارینه سنگی در غرب
زاگرس و شمال البرز بدست آمده که فرهنگ زرزی خوانده می شود.

ساکنین ایران را قبل از رسیدن ایرانیان می توان زیر عنوان کلی کاسپین
که دریای خزر بنام آنهاست جمع نمود، کاسپینها کشاورزی می‌کردند. این مردم
نخستین کشاورزان جهان بوده اند و کشاورزی از سرزمین آنها به خاکهای رسوبی
رودخانه های سند و سیحون و جیحون و دجله و فرات رسیده است. در دوران نوسنگی در برخی نواحی آسیای غربی (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمع‌آوری و شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت.

منبع : ویکی پدیا


فتح کارتاژ بدست داریــــــوش کبیـــــــــــر:.

 

 فتح کارتاژ بدست داریــــــوش کبیـــــــــــر

بعد از اینکه خط تصویری مصر باستان ، خوانده شد و راه استفاده از اسناد تاریخی مصر بازگردید ، دانشمندان مصر شناس در اسناد تاریخی مصری ها بارها به نام " طاعون سیاه " برخورد کردند و تصور نمودند که منظور از نویسندگان مصری از طاعون سیاه همان مرض معروف طاعون است ، تا اینکه دریافتند طاعون سیاه اصطلاعی است برای نمایاندن تهاجم سیاه پوستان جنوب مصر . هردوت می گوید : « آریاندس فرمانده مصر ، برای اطاعت از دستور داریوش سیصد کشتی به جنوب مصر فرستاد تا اینکه سیاه پوستان را اجیر کنند و انها را به شمال مصر بیاورند . به جنوب مصر بروند گفت همین که یک عده سرباز اجیر گردید انها را با کشتی به شمال بفرستید و معطل نشوید که تمام سربازان مورد لزوم را اجیر کنید و بعد انها را به راه بیاندازید . در حالی که افسران مصری در جنوب ان کشور سیاه پوستان را برای سربازی اجیر می کردند ، آریاندس در شمال مصر برای انها سلاح فراهم می کرد و سلاحی را که وی برای سیاه پوستان فراهم می کرد عبارت بود از تیر و کمان و نیزه و زوبین . ان می دانست که سیاه پوستان در به کار بردن ان سه نوع سلاح مهارت دارند و تیری که از کمان انها رها شود کشنده است و می توانند زوبین را طوری پرتاب نمایند که به هدف اصابت کند . به هر نسبت که سیاه پوستان از جنوب مصر به شمال می رسیدند آریاندس به وسیله افسران مصری که زبان سیاه پوستان را می دانستند انها را تحت تعلیم قرار داده و تعلیم سیاه پوستان فقط این بود که عادت کنند در واحدهای نظامی جای بگیرند وگرنه انها احتیاج به تعلیم جنگی نداشتند .» در تمام اعصار به دو منظور سرباز تعلیم جنگی داده می شد و می شود : اول اینکه بتواند به خوبی از سلاح خود استفاده نماید و دوم اینکه بتواند خستگی میدان جنگ را تحمل کند . سربازان سیاه پوست که از طرف آریاندس اجیر می شدند ، به کار بردن تیر وکمان و زوبین را از طفولیت فرا می گرفتند و بعد از بزرگ شدن با نیزه می جنگیدند و طوری در بکار بردن ان اسلحه مهارت داشتند که سربازان عادی نمی توانستند آن سلاح ها را به کار ببرند مگر بعد از سالها تمرین کردند . قوه تحمل خستگی انها به حدی زیاد بود که خستگی میدان جنگ در نظرشان بی اهمیت جلوه می کرد ، چون از طفولیت ، در جنگل ها برای شکار تلاش می نمودند و کف پاهای انها چون سم اسب سخت شده بود و نمی توانستند کفش بپوشند و در میدان جنگ هم با پای برهنه می جنگیدند . اریاندس در مصر قشون فراهم می کرد و داریوش در سوریه و لیدی و بعد از دو ماه داریوش وارد مصر شد. داریوش از مشاهده سربازان سیاه پوست که آریاندس اجیر کرده بود ابراز رضایت کرد و چون همه سیاه پوستان عریان بودند دستور داد که به سرعت برای انها لباس ضخیم و گرم فراهم نمایند و انگاه در اولین روز طغیان رودخانه نیل در شمال مصر که اولین روز امدن چلچله ها نیز می باشد و آغاز پائیز است با قشون خود براه افتاد و راهی را پیش گرفت که کمبوجیه برای جنگ با فرعون " پز آمون " پیش گرفته بود. " خانتوس "مورخ لیدی می گوید   ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]