تاریخ تمدن مصر باستان - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



ملکه حاتشپسوت - Hatshepsut:.

ملکه ای که شاه بود

شاید این بهترین عنوانیست که برای Hatshepsut  که طولانی
ترین مدت سلطنت را در بین حکمرانهای مونث مصر دارد در نظر گرفت.

او دختر  Thutmosis
I
 وAhmose بود. او با برادنی نیمه تنی خود ُTuthmosis II ازدواج کرد.وقتی در سال ???? قبل از میلادُTuthmosis II  فوت کرد و پسرش Tuthmosis III به سلطنت رسید این
ملکه از فرست استفاده کرد و به علت صغر سن فرزند به حکومت مشترک تا سال ???? قبل از
میلاد پرداخت. در این سال او خود را فرعون معرفی کرد و  به تنهایی به حکومت
پرداخت.


ماسک زیبای توتان خامون فرعون جوان و ضعیف مصر باستان - هنر و شاهک:.

مصر باستان - ماسک با ارزش توتان خامون فرعون جوان مصر باستان 


فریادی از رامسس دوم:.


پدرم: آمون: من تو را می خوانم
من در میان گروهی از
بیگانگان هستم

تمام کشورها در برابر من ایستاده اند.
من تنها هستم: هیچکس همراه
من نیست
.
سربازان بیشمار من: مرا ترک کرده
اند

من فریاد
می زنم و آنها را صدا می کنم

ولی هیچ کدام به آن اعتنایی نمی کنند.
من می دانم که آمون مرا با
بیش از یک میلیون سرباز یاری خواهد داد

بیش از صد هزار ارابه
ران
.
بیش از ده
هزار برادر و فرزند

کسانی که مثل یک قلب: متحد شده اند
حال هر چند که من در
سرزمینی دور دست دعا می کنم
...
هنگامی که آمون را خواندم دیدم که می
آید

او دستش را
به من داد و شاد شدم
.
او از پشت مثل اینکه نزدیک من باشد
گفت
:
به پیش:
من با تو همراهم.


رامسس بزرگ قویترین پادشاه مصر باستان

اولین فرعون زن:.

 

 
238098.jpg
از زمان هاى قدیم سنت این بود که در مصر فقط مردان مى توانستند حکمروایى کنند اما روابط خانوادگى خاندان سلطنتى مصر بسیار پیچیده بود و زمانى که یک فرعون موفق زن به قدرت رسید، این سنت فراموش شد.
زنان در مصر باستان
در مصر باستان زنان نسبت به جوامع دیگر مثل بین النهرین و یونان، از نظر اجتماعى شرایط بهترى داشتند. آنان اجازه داشتند که صاحب اموال خود باشند و از پدر و شوهر خود (آخرین شوهر) ارث مى بردند و هنگام مشاجره و برخورد، اجازه داشتند که به دادگاه مراجعه نمایند و از حق قانونى خود دفاع کنند.
اساس این قوانین زنان مصر، برخلاف زنان یونانى که خانه نشین بوده و نمى توانستند در جوامع ظاهر شوند، حق حضور در جوامع عمومى را داشتند و این شرایط سبب شد که تعدادى از ملکه هاى مصر، چه قبل و چه بعد از هات شپ سات به عنوان نیابت پادشاهى مصر انتخاب شوند. قبل از هات شپ سات، هفدهمین سلسله (دودمان) پادشاهى مصر زنانى چون تتى شرى، «آهوتپ دوم»، «آهموس نفر تارى» زندگى مى کردند که در دستگاه حکومتى مصر به عنوان ملکه صاحب قدرت بودند. به قدرت رسیدن این زنان یکى پس از دیگرى، سبب شد که افکار عمومى نظر مثبتى نسبت به قدرت زنان پیدا کنند و باور نمایند که زنان مى توانند ثبات و نظم در جامعه به وجود آورند. آنان راهگشاى هات شپ سات بودند و یقیناً او زنى فوق العاده بود که توانست به عنوان فرعون در مصر باستان حکومت کند.
هات شپ سات پنجمین فراعنه هجدهمین سلسله پادشاهى مصر، دختر توتموس اول و آهمس بود. وقتى پدر او مرد برادر ناتنى او که از هات شپ سات کوچکتر بود به سلطنت رسید. براساس قوانین مصر باستان، زنان خون سلطنتى در رگ هاى خود داشتند و هر یک از مردان خاندان سلطنتى مجبور بودند که براى تثبیت موقعیت خود، با یک زن از خاندان سلطنتى ازدواج کنند و این مسأله اغلب سبب ازدواج فرعون با خواهر تنى، خواهر ناتنى و یا دخترى با نسبت فامیلى نزدیک مى شد. به همین جهت توتموس دوم، براى تحکیم موقعیت با خواهر ناتنى خود، هات شپ سات ازدواج کرد. او بسیار ضعیف بود و کاملاً تحت نفوذ شخصیت  قوى هات شپ سات قرار داشت. توتموس دوم چند سال بر مصر حکومت کرد و از هات شپ سات صاحب دو دختر به نام هاى نفرورا و مرى را هات شپ ست و از همسر دیگرش صاحب پسرى به نام توتموس سوم شد. او خیلى زود در سال ???? پیش از میلاد درگذشت و توتموس سوم جانشین او شد. به دلیل کودکى فرعون جدید هات شپ سات به عنوان نایب السلطنه انتخاب شد. وى و فرعون جدید مصر تا سال ???? (پ . م) بر مصر حکومت کردند. او با پشتیبانى کاهن هاى معبد آمون، خود را همسر خداى آمون نامید. در سنگ نبشته هاى دیوارهاى معابد چنین آمده است که توتموس اول او را وارث خود قرار داده و او را پادشاه مصر سفلى و علیا خوانده است. هنگامى که توتموس سوم به سن ده سالگى رسید، هات شپ سات خود را فرعون نامید و براى این منظور او زمین ها و عنوان همسر خدا را که ویژه زنان بود به دخترش نفرورا تسلیم کرد. وى در سال ???? پیش از میلاد تاجگذارى کرد و نام سلطنتى خود را «ما ات کارا» (سرآمد زنان اشراف زاده) گذاشت.
او پشتیبانان مقتدرى چون راهب اعظم معبد آمون هپاس نب و سایر راهب هاى معابد داشت که به او کمک کردند تا موقعیت خود را تثبیت کند. در سنگ نبشته ها به او لقب جنگ طلب و خشمناک داده اند. با وجود این عناوین در دوران حکومت او امنیت نسبى برقرار بود. او براى ارتقا بخشیدن به ارتباطات تجارى مصر، هیأت تجارى مصر را به سواحل آفریقا فرستاد و این هیأت تا سرزمین پونت (سومالى فعلى) نیز سفر کردند. او معابد بسیارى در تبس بنا کرد که هنوز یادآور شکوه و جلال معمارى مصر آن زمان است.
و به این ترتیب او رئیس تمام راهب و راهبه هاى آمون بود و احتمالاً براى انتخاب راهب ها قدرت کافى داشت.
در میان حکومت زنان، دوران سلطنت هات شپ سات، را مى توان دوران مهمى نامید، زیرا او بیش از زنان حاکم(نایب السلطنه و ملکه) قبل و بعد از خود حکومت کرد و مصر تحت فرمان او کشورى باثبات و پررونق بود. تا قبل از سلطنت هات شپ سات، هیچ زنى در مصر حکومت نکرده بود و براى ادامه این سنت، او از لباس مردانه و ریش مصنوعى استفاده مى کرد. شاید براى اینکه بهتر بتواند وظایف یک فرعون را به خوبى انجام دهد. تصاویرى که از او در دیوار معابد حک شده، همیشه شمایل یک مرد را نشان مى دهد، درحالى که در مطالب سنگ نبشته ها از او به عنوان یک زن یاد مى شود. او به خود گفته بود که جنسیت او به این که او مى تواند فرعون شود، ربطى ندارد. وى خواست که با او همانند سایر فراعنه رفتار شود. وقتى که سپاهى را براى سرکوبى نوبیا فرستاد، نه تنها همراه سپاه عازم میدان جنگ شد، بلکه رهبرى لشکر مصر را نیز خود به عهده گرفت. این نشان مى دهد که او رهبرى شجاع و نترس بود و از هرنظر با فراعنه مصر قبل از خود برابرى مى کرد. یکى از دستاوردهاى دوران حکومت هات شپ سات، حکومت بر مصر میانى بود. او مدتها مصر میانى را زیر سلطه خود گرفت و تعداد زیادى معابد جدید در آنجا بنا نمود. خارج از مصر او موفقیت چندانى به دست نیاورد و بسیارى از حکام و شاهزاده هاى فلسطین و سوریه، گاهگاهى سرزمین خود را از سلطه مصر آزاد مى کردند. این زن فوق العاده بیست و دو سال بر مصر حکومت کرد ومشخص نیست که وى به مرگ طبیعى مرده یا کشته شده است. او در سال ???? قبل از میلاد ناپدید شد.
پس از رسیدن به مقام فرعون مصر، هات شپ سات دستور انجام کارهاى بسیارى را صادر کرد. اولین کار او بناى دو ستون سنگى بزرگ بود که در آسوان برش داده و به کارناک حمل کردند. این ستون ها بزرگترین ستون هرمى شکل بود که به احترام خداى آمون بنا شده بود. از معابد و بناها و سنگ نبشته هاى زمان وى چیز زیادى باقى نمانده است، زیرا این آثار به دلیل هرج و مرج و خشونت پس از وى یعنى در زمان حکومت توتموس سوم تخریب شد. بعدها او دستور ساختن سه ستون سنگى بزرگ دنیا را صادر کرد. (یکى از این ستون ها قبل از حمل به کارناک ترک برداشت و هنوز در دره آسوان وجود دارد) او تصمیم داشت که این ستون ها را به مناسبت جشن شانزدهمین سال سلطنتش بنا کند. در کارناک او معابد بسیارى را تعمیر کرد و حتى معبد کوچکى هم در صخره هاى شمال مصر بنا کرد و سنگ نبشته هاى زیادى درباره حکومت خود در آن معبد به جا گذاشت که بیشتر آن در زمان سلطنت توتموس سوم از بین رفت. او دستور داد که مقبره اى براى وى در دره پادشاهان بنا کنند که پس از جلوگیرى از بناى مقبره هاى بیشتر در این دره، ساخت مقبره مشهور او در دیرالبحر آغاز شد. این معبد یا مدفن در کنار معبد قدیمى  تر منتو هاتپ که مربوط به زمان سلسله یازدهم پادشاهى مصر بود، بنا شد. در این معبد نیز سنگ نبشته هایى درباره زندگى و دستاوردهاى او پیدا شد که بیشتر آنها از بین رفته اند.
در اواخر قرن بیستم، جسد مومیایى شده توتموس اول و دوم در میان تعداد زیادى مومیایى در دیرالبحر کشف شد. تعداد زیادى مومیایى زن ناشناس نیز در این گروه دیده شد. اخیراً مى گویند که احتمالاً مدفن او در مقبره ?? دره پادشاهان باشد. تحقیقات نشان داده بود که این مقبره به ملکه سلسله هیجدهم پادشاهى تعلق دارد. مومیایى یک زن یا هات شپ سات دراین مقبره وجود دارد که ماسکى جواهرنشان بر چهره دارد و جایى هم براى ریش همانند فراعنه در آن دیده مى شود.
با تشکر از خانم (( معصومه پیروز بخت ))

خلاصه ی کتاب روشنایى در امپراتورى ظلمات (( اثر کریستین ماکاریان:.

 
 
 
برخى واژه ها جادویى اند «فرعون» از جمله این واژه هاست. ولى به راستى فرعون چگونه آدمى بوده، چیزى در بین آسمان و زمین، نیل و صحارى به براى نخستین بار در فرانسه در یک نمایشگاه تاثیرگذار، که توسط «انستیتوى جهان عرب» برگزار شده، موضوع شناخت کامل پادشاه مصر و رازهاى آن به صورت جدى مطرح مى شود. صدها قطعه نایاب، برخى آثار و ابنیه تاریخى، جملگى سرشار از زیبایى افسون کننده و پر از رمز و راز در معرض دید مردمى قرار گرفته که افسون و جذبه مصر باستان برایشان حد و اندازه اى ندارد. اکسپرس در این مقاله در پى کلیدهاى این دنیاى رازگونه است، جایى که تقدس و افسانه پردازى انسان ها شانه به شانه یکدیگرند، هنر و سیاست کاملاً با یکدیگر هماهنگ اند، عظمت و صمیمیت با یکدیگر همسرند، و انسان با طبیعت در صلح و آشتى است دنیایى که از ازلیت با ما سخن مى گوید.
سرانجام روشنایى به امپراتورى ظلمات راه پیدا مى کند! از دو سده پیش که مصرشناسى در فرانسه پایه گذارى شد و ما را مسحور خویش ساخت فراعنه همواره براى ما دور از دسترس در هاله اى از ربانیت، آکنده از رموز و نشانه هاى اسرارآمیز، پوشیده در نوارهاى مومیایى خویش و سر فرو برده در دنیاى رمز و رازها بوده اند. براى آن که گوشه اى از این پرده بالا رود، لازم بود نمایشگاهى خیره کننده و باشکوه به همت دو رئیس دولت- ژاک شیراک و حسنى مبارک- برپا شود؛ نمایشگاهى که به درستى عنوان فرعون را بر خود دارد و از ?? اکتبر ???? تا ?? آوریل ???? توسط «انستیتو جهان عرب» برگزار خواهد شد. مجموعه اى از ??? اثر بسیار زیبا (که انتشارات فلاماریون فهرست دقیقى از آنها فراهم آورده) که صرفاً به خاطر زیبایى شان انتخاب شده اند و حدود ???تایشان متعلق به موزه بسیار معتبر قاهره هستند؛ منجمله مجسمه عظیم و باورنکردنى توتان خامون (Toutankhamon) که از کوآرتز ساخته شده، سه متر ارتفاع دارد و ? تن وزن به اضافه اشیایى که از قبر این فرعون به دست آمده نیز گنجینه جواهرات بسیار مشهور تانیس (Tanis) یکى از بزرگترین مجموعه هاى جواهرات و تزئینات که تاکنون از زیر خاک بیرون آمده اند. دو سال است که در پالاتسوگراسى (Palazzo Grassi) در ونیز صحبت از این نمایشگاه است و اشتیاق مردم براى دیدن آن بسیار بالا گرفته: ??? هزار بازدیدکننده آمدند تا شکوه و جلال تمدنى را مورد تحسین قرار دهند که آسمان و زمین را به یکدیگر دوخته و تعیین کننده سرنوشت تمام موجودات زنده- اعم از حشرات، حیوانات و انسان ها- بود. ولى نمونه پاریسى آن قرار است از آن هم غنى تر و پربارتر باشد.
ادامه مطلب...
عود (آلت موسیقی)در دوره فرعونی مصر (از سال 200 تا سال 1600 هجری):.

 
در فرهنگ قدیمی سومر عود یک آلت موسیقی شناخته شده نبوده است. نیاز به چنین سازی در حقیقت به دوره آکاد بر می گردد.
سازی که توسط شاه شجاع استفاده می شد سازی جدید بود که "گودی" نامیده می شد، نامی که احتمالاٌ از زبان عربی استخراج شده است .
مردمی که در آن دوره زندگی می کردند معتقد بودند که این ساز توسط قبایل کوچ نشین اختراع شده است زیرا سبک بوده و به راحتی حمل
می شده است.
به عقیده "اسطودور"این ساز باید از قفقاز آورده شده باشد. بالعکس "اسومیر"بر اساس عکسی از یک زن که در حال نواختن عود بود این نظریه را مطرح کرد که این ساز توسط نواحی غربی ساخته شده است. ولی در بین تمامی مجسمه های موجود مربوط به عصر برنز در سوریه،
هیچکدام شخصی را که موسیقیدان باشد نشان نمی دهد.
به هر صورت امروزه توجه به دوره اسلامی معطوف می باشد، بر طبق یافته های "انیس اسپایک" که در سال 1972 مطرح گردید، طرحهایی که عود را نشان می دهند به طور معمول در روی ظرفهای گلی یافت شده در حفاری های شوش موجود می باشد. نوعی از عود با بدنه ای بیضی شکل موجود می باشد که به نظر می رسد توسط یک فرد خاص مانند یک ساحر نواخته می شده است. ساختار این عود توسط "ایخمان" در سال 1988 به دست آمد. این نوع عود در کناره هایش سوراخ نداشته است و کاسه آن بیضی شکل بوده است.
نوعی عود با کاسه ای گرد در لرستان وجود دارد که از برنز ساخته شده است. این نوع عود را می توان در یک نمایش عروسکی مربوط به دوره پارتیان نیز دید. برطبق فرهنگ مسوپوتامیا، مشابه عود را می توان در مصر دید. این ساز از زمان امپراطوری جدید دیده شده است. همینطور ظرفی نقره ای با زمینه ای مشابه در مازندران کشف شده است که از سال 1953 میلادی در موزه انگلیس بوده است. دالتون در کتاب "گنجینه اکسوس" و فارمر نیز در کتاب خود در مورد آن صحبت کرده اند. این ظرف تاریخی به بعد از دوره ساسانیان تعلق دارد. در زمینه پشت این ظرف یک فضای باز دیده می شود که نزدیک یک دریاچه و یک باغ است. ارباب و نوکرهایش به پشتی هایی تکیه داده اند و دو نوازنده در کنار دریاچه نشسته اند. یکی از آنها در حال نواختن یک عود بزرگ می باشد. متاسفانه جزئیات این عکس واضح نمی باشد. این نوازنده عود را به گونه ای گرفته است که دسته رو به پایین است. این شیوه گرفتن عود از زمان سیلوسیدها رایج بوده است.                                

بعد از مطالعات زیاد درباره نقاشی های به جای مانده بر روی اهرام مصر، می توانیم به این نکته پی ببریم که مصریان دو نوع عود داشته اند:

1-عود با دسته ای کوتاه: این نوع عود شبیه عودی است که در عصر حاضر در مصر نواخته می شود. این عود از کاسه ای بیضی شکل
ساخته می شده است و یک سیم نازک و دسته ای کوتاه داشته است و توسط یک مضراب چوبی نواخته می شده است.

2-عود با دسته ای بلند: این عود شبیه یک "دیوم" یا "سه تار" بوده است. کاسه ای بیضی شکل داشته است و ضمناً پرده نیز داشته است و آن را مانند "ربک مصری" یا "تار ترکی" روی سینه یا سر قرار می دادند و می نواختند.

می توانیم بگوییم که وجود عود و وجود تمدن موسیقی مصر تقریباً همزمان بوده اند. عود رایج ترین سازی بوده است که در مهمانی ها و نیز مراسم مذهبی نواخته می شده است. از این ساز برای آوازهای مذهبی نیز استفاده می شده است.
"هیرودوس" تاریخ نویس یونانی، به نوازندگان مصری اشاره میکند که روی عرشه یک کشتی می نشستند و در طول مسیر رودخانه نیل ساز می زدند

سنگ روزتا:.

تخته سنگ مرمر صیقلی ( تقریباً با 75 سانتیمتر پهنا و 110 سانتیمتر ارتفاع ) که حاوی یک کتیبه است که فرمانی به افتخار بطلمیوس پنجم اپیفانی ، در سال 196 قبل از میلاد مسیح ، به دو زبان یونانی و مصری بر آن نوشته شده . نگارش مصری متن به هیروگلیف ، و دستخط « سر هم ساده » حک شده . این سنگ ، که در سال 1799 توسط دسته ای ازسربازان فرانسوی تحت فرمان ناپلئون بناپارت در مصر کشف شد ، متعاقباً توسط فیزیکدان بریتانیایی به نام « توماس یانگ » و مصرشناس فرانسوی « ژان - فرانسوا شامپولیو » برای رمزگشایی معنای نوشته ی هیروگلیف مصری ، مورد استفاده قرار گرفت .

 

<      1   2   3   4   5   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]