تاریخ تمدن مصر باستان - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



علت مرگ توت عنخ آمون:.

 
عده ای از محققین اعلام کرده اند که توت عنخ امون یکی از فراعنه مصر باستان کشته نشده بلکه احتمالا بر اثر عوارض ناشی از شکستگی پایش مرده است.عکسی که بوسیله اشعه ایکس از مومیایی ???? ساله این فرعون مصری برداشته شده است نشان می دهد که او احتمالا پیش از مرگ از شکستگی پایش رنج می مرده است.عکس دیگری از مومیایی که در ???? توسط اشعه ایکس برداشته شده است خرده استخوانی را در جمجمه او نشان می دهد.پس از اینکه این عکس برداشته شد اعلام شد که او بر اثر ضربه ای که به سرش وارد شده است مرده است.برخی از مورخین معتقدند که او به اینتابوت توت عنخ امون دلیل که قصد داشت دوباره پرستش خدایان متعدد را رواج دهد کشته شده است.عده ای نیز معتقدند که او توسط آی(فرمانده جاه طلب ارتشش که او را به سلطنت رسانیده بود)به قتل رسیده است.زاهی حواس(رئیس شورای عالی اثار باستانی مصر)می گوید:ما نمی دانیم که این فرعون چگونه مرده است اما مطمئن هستیم که به قتل نرسیده و شاید به مرگ طبیعی مرده باشد.پرونده اکنون بسته شده و ما نباید بیش از این پادشاه را ازار دهیم.هیچ نشانه ای دال بر به قتل رسیدن فرعون وجود ندارد.پژوهشگرانی که نتایج تحقیقاتشان در ژانویه ???? اعلام شد گفته اند که انها هیچ نشانه ای که موید وارد شدن ضربه ای به پشت سر فرعون باشد پیدا نکرده اند.در این گزارش امده است که خرده استخوان موجود در جمجمه نمی تواند دلیلی بر جراحت و صدمه دیدن فرعون در زمان حیاتش باشد بلکه احتمالا جمجمه او در حین مومیایی شدن جسدش شکسته است.همچنین در این گزارش امده است که اگرچه شکستگی به تنهایی نمی تواند تهدیدی برای جان انسان باشد اما احتمالا عفونت ناشی از شکستگی عامل مرگ فرعون بوده است.با این حال عده ای دیگر در تیم تحقیق در تائید نظریه شک دارند و احتمال می دهند که ممکن است باستان شناسان مسبب شکستگی استخوان پای مومیایی باشند.در نوامبر ???? فاروق حسنی(وزیر فرهنگ مصر)تایید کرد که برای نخستین بار جسد مومیایی شده این فرعون به موزه قاهره منتقل خواهد شد.دوره ?? ساله سلطنت توت عنخ امون پس از سقوط اخناتن(فرعونی که خدایان چندگانه مصری را کنار گذاشت و یکتاپرستی را رواج داد)اغاز و در ???? ق م در سن ?? سالگی با مرگش پایان یافت.

تقسیم بندی دوره های تاریخی مصر باستان:.

 
تقسیم بندی دوره ها در مورد مصر مشتمل بر فهرستی با بیش از ???? سال قدمت است که مانتهو(راهب اعظم شهر هلیوپولیس)در سال ??? قبل از میلاد برای شاه بطلمیوس دوم(??? تا ??? ق م )مانتهوگردآوری کرده است.شاه مصر ملقب به برادر دوست و از سلسله بطالسه و حامی ادبیات و در ضمن جهانداری ممتاز بود.گفته می شود که او بود که دستور داد تا عهد عتیق حضرت موسی را از زبان عبری به یونانی ترجمه کنند.فانوس دریایی اسکندریه هم که یکی از عجایب هفتگانه است منسوب به او است.مانتهو بر اساس سنگ نوشته ها و گزارشات تاریخی و سنن قدیم:تاریخ سرزمینش را بر حسب نسل حکمرانان نظم و ترتیب داد و از این راه تاریخ مصر باستان را تا زمان خود در ?? سلسله تنظیم کرد(بعدها تاریخ نگاران سلسله ?? را هم به این فهرست افزودند)علاوه بر ان این فهرست تاریخ گسترده و جزء به جزء تصحیح شده و گزارش شده مانتهو را به ? دوران بزرگ تقسیم می کند.نتیجه این تقسیم بندی مانند جدول زمان بندی تاریخی زیر است:

دوره ثینیتها (سلسله ?و?) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

حکومت کهن (سلسله ? تا ?) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

دوره واسطه اول (سلسله ? تا ??) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

حکومت میانه (سلسله ?? و ??)????  تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

دوره واسطه دوم (سلسله ?? تا ??) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

حکومت جدید (سلسله ?? تا ??) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

دوره واسطه سوم (سلسله ?? تا ??) ???? تا ??? قبل از میلاد (??? سال)

دوره پایانی (سلسله ?? تا ??) ??? تا ??? قبل از میلاد (??? سال)

دوره بطالسه (اسکندر مقدونی و سلاطین بعد از او) از ??? قبل از میلاد تا سال ?? میلادی (??? سال)


هنر در مصر باستان:.

 
آنان جادو را به عنوان نیرویی‌بنیادی می‌انگاشتند و بر همین اساس معتقد بودند که اگر چیزی درست ساخته شود میتواند با طی‌تشریفاتی‌خاص پا به عرصه حیات بنهد.
تمام تلاش آنها در هنر هم برای رسیدن به همین هدف بود.آنان با ساختن ها یا تصویری از فرعون، قالبی‌برای سکونت ((کا))، یا روح او در دنیای پس از مرگ تدارک میدیدند و با تجسم مناسک مذهبی‌، آرامش خدایان را تامین میکردند. و حتی‌با ثبت رویداد های تاریخی‌، استمررقدرت فرعون و عظمت مصر را منظور می داشتند.
به همین دلیل آنها از باز نمایی‌موضوعات ناخوشایند دوری می جستند و فقط جلوه های آرمانی‌و مطلوب زندگی‌را در آثارشان منعکس می‌کردند. هنرمند مصری سعی‌میکرد که همواره حقیقتی‌عینی‌و عقلانی‌و مستقل از زمان و مکان را بیان کند .
او اشیا را نه بر اساس دریافتهای بسری متغیر و اتفاقی‌که بر آن صورتی‌که واقعی‌و ثابت فرض می‌شد، مجسم می کرد. صفات اساسی‌و کیفیتهای انتزاعی‌را به صورت نمادین نشان می داد. (مثلا درجه اهمیت بر حسب اندازه، برای زنده نمایی‌از پیکرها از رنگهای قرار دادی و برای تزییه نکات مبهم از خط هیروگلیف بهره می برد).
هنرمند مصری غالبا خطهای مستقیم و شکلهای یکپارچه به کار می‌برد که برای او جنبه کاملا عملی‌داشت، تا ذوق هنری.محافظه کاری طبیعی‌مصریان و محدودیت های رویکرد جادویی‌مانع نو آوری هنری می‌شد، از این رو آثار عصر فراعنه، به هر دوره ای که باشد، شبیه به هم به نظر می‌رسد.در نقاشی‌و مجسمه های مصری، افراد مهم باوقار و آرام هستند، اما افراد فرودست، پرتحرک و سرزنده به نظر می‌رساند.هنر مصری پیری و ضعف را نشان نمیدهد؛ از این رو مردان همیشه پر قدرت و با نیرو و اطمینان و زنان با شادابی‌و لطافت جوانی‌نشان داده می شوند.

ادبیات در مصر باستان:.

 
  

بیشتر آنچه از ادبیات مصری قدیم بر جای مانده به خط" مقدس" نوشته شده، و آنچه باقی مانده چندان فراوان نیست، و تنها از روی همین است که باید نسبت به ادبیات باستانی مصر حکم کنیم؛ البته در چنین حکمی تصادف کور سهم فراوانی خواهد داشت. شاید، با گذشت زمان، چنان شده است که اثر بزرگترین شاعران مصر از بین رفته و تنها آثار شاعران درباری به دست ما رسیده باشد. گور یکی از کارمندان دولتی بزرگ سلسله چهارم، صاحب قبر را به نام" منشی کتابخانه" معرفی کرده است؛ ما نمی دانیم که آیا آن کتابخانه براستی انباری از کتابها و آثار ادبی بوده، یا انبار پرگرد و غباری بوده است که اسناد و سجلات عمومی در آن نگاهداری می شده. قدیمترین چیزی که از ادبیات مصری مانده" متنهای اهرام" است، که عبارت است از موضوعات دینی که بر دیوارهای پنج هرم از هرمهای سلسله پنجم و ششم نقش شده. کتابخانه هایی به دست آمده است که تاریخ آنها به 2000 ق م می رسد؛ این کتابخانه ها عبارت از طومارهای پیچیده ای از پاپیروس است که در داخل کوزه های عنوان دار جای دارد و آنها را، مرتب، در طبقات مختلف کتابخانه چیده اند. از یکی از این کوزه ها، قدیمترین شکل قصه سندباد بحری به دست آمده، و اگر آن را صورت قدیمی قصه روبنسون- کروزوئه بنامیم شاید بیشتر به حقیقت نزدیک شده باشیم.

" داستان ناخدایی که کشتی او تکه پاره شده" قطعه ای از شرح حال ناخدایی است که خود وی نوشته و بسیار خوش تعبیر و باروح است. این ناخدای پیر، که با بیانی همانند دانته سخن می راند، می گوید:" چه اندازه مایه شادی است که آدمی چون از مصیبتی برهد، آنچه را بر وی گذشته حکایت کند." این ملاح در آغاز داستان چنین می گوید:

پاره ای از حوادث را، که هنگام رفتن به معادن شاهی بر من گذشت، برای تو نقل می کنم. در آن هنگام که بر کشتیی به طول 55 متر و عرض 18 متر قرار گرفتم، در آن 120 نفر از بهترین دیانوردان مصری قرار داشتند، آثار ظاهری آسمان و زمین را می توانستند بخوانند، و دلهای آنان سخت تر از دل شیر بود. طوفانها و گردبادها را، پیش از آنکه برسد پیش بینی می کردند.

گردبادی، در آن هنگام که در دریا بودیم، بر ما وزید... باد ما را پیش راند و چنان بود که گویی در برابر باد در حال پروازیم... موجی به بلندی 8 زراع برخاست... آنگاه کشتی شکست و هیچ یک از کسانی که در آن بودند نجات نیافتند. موج مرا به جزیره ای انداخت که سه روز به تنهایی در آن به سر بردم و جز قلب خویش یار و یاوری نداشتم. در زیر درختی می خوابیدم و سایه را در آغوش می گرفتم. پس از آن پای خود را دراز کردم تا ببینم چه چیز می توانم بیابم و در دهان بگذارم. پس درخت انجیر و انگور و انواع تره ظریف یافتم.. در آن، ماهی و مرغ هم بود، و هیچ چیز در آنجا نقصان نداشت... چون برای خود آتشزنه ای ساختم، با آن آتش افروختم و برای خدایان قربانی بریان کردم.

داستان دیگری آنچه را بر کارمندی به نام سینوحه گذشته نقل می کند. این شخص، پس از مرگ آمنمحت اول، از مصر گریخته در خاور نزدیک از شهری به شهری می رفت و، با وجود ثروت و نامی که به دست آورده بود، از دوری وطن رنج فراوان می برد. عاقبت آنچه را که به دست آورده بود رها کرد و به مصر بازگشت و در این بازگشت سختی فراوان دید. در این داستان چنین آمده است:

ای خدا، هر که هستی، که به من فرمان مسافرت داده ای، دوباره مرا به خانه( یعنی به فرعون) باز گردان. شاید به من اجازه می دهی تا جایی را ببینم که دل من در آن جای دارد. چه چیز برای من بزرگتر از آن است که جسد من آنجا به خاک سپرده شود که به دنیا چشم گشوده ام؟ به من مدد کن! امیدوارم که خیر به من برسد و خدا مرا رحمت کند.

ادامه مطلب...

شهر باستانی تب، جولانگاه فراعنه ::.

  

   شهر باستانی تب که در دو سوی رودخانه نیل در حدود 670 کیلومتری جنوب قاهره قرار دارد، پایتخت امپراتوری مصر در روزهای اوج خود و یکی از مهم‌ترین شهرهای دنیای باستان بوده است. این محوطه باستانی که تعداد زیادی قصر و معبد و نیز گورستان‌ فراعنه و بزرگان مصر باستان را در خود جای داده است، از سال 1979 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
بخش اعظم شهر باستانی تب در کرانه شرقی رود نیل قرار داشته است، اما در حال حاضر کارشناسان مقابر و گورستان‌های واقع شده در کرانه غربی رود نیل را هم بخشی از محوطه باستانی تب محسوب می‌کنند.
تب که در نزدیکی شهر لوکسور امروزی قرار دارد، پایتخت مصر علیا در بخشی از سلسله یازدهم فراعنه (1985 ــ 2125 پیش از میلاد) و قسمت اعظم سلسله هجدهم فراعنه (1292 ــ 1550 پیش از میلاد) بوده است. از آثار باستانی ارزشمندی که در این محوطه باستانی واقع شده‌اند می‌توان به معبد لوکسور، دره‌ی پادشاهان، بنای یادبود رامسس دوم و رامسس سوم و همچنین گورستان اشراف مصر اشاره کرد که همگی از جمله مهم‌ترین یافته‌های باستان‌شناسی دو قرن اخیر بوده‌اند


معبد لوکسور ::.

مجموعه معابد بزرگ لوکسور که وقف خدایان مصری آمون، مات و چونس شده است، در دوران حکومت آمنهوتپ سوم (قهرن چهاردهم پیش از میلاد) در بخشی از شهر تب که در کرانه شرقی رود نیل قرار دارد، ساخته شده است.
در دوران حکومت هورمهب و توتانخامن نیز بخش‌هایی به این معابد اضافه شد و رامسس دوم نیز حدود صد سال پس از ساخت نخستین بناها در این مجموعه، آن را گسترش قابل ملاحظه‌ای داد.
این مجموعه معابد در اواخر دوران فراعنه رو به ویرانی گذاشت و پس از تصرف مصر توسط اسکندر کبیر، بخش‌هایی از آن در سال 320 پیش از میلاد مورد بازسازی کلی قرار گرفت. در دوران حکومت رومیان در مصر، این مجموعه معابد به عنوان مکانی برای برگزاری مراسم حکومتی مورد استفاده قرار می‌گرفت. در سال‌های بعد، این محوطه تاریخی به حال خود رها شد، چنان که پس از تصرف مصر از سوی اعراب مسلمان بخش اعظم اعظم آن زیر گل و لای پنهان شده بود. این امر در طول قرون آتی نیز ادامه یافت، چنان که در قرن سیزدهم میلادی مسجدی بر فراز این محوطه ساخته شد.
در کنار راه ورودی معبد در جبهه شمالی آن، ردیفی از مجسمه‌های کوچک با سر انسان و بدن شیر قرار دارد که هنوز هم در معرض دید توریست‌های بی‌شماری است که هر روز از این مجموعه دیدن می‌کنند.
از دیگر آثار به جا مانده در این محوطه می‌توان به دروازه عظیمی که توسط رامسس دوم ساخته شده و تصاویری پیروزی‌های نظامی او بر آن کنده‌کاری شده و ستون گرانیتی بلندی به ارتفاع بیست و پنج متر اشاره کرد که ستون جفت آن در سال 1835 به فرانسه انتقال یافت و در وسط میدان کنکورد پاریس نصب شد.


دره پادشاهان ::.

دره پادشاهان یا وادی الملوک، محوطه‌ای است که آرامگاه فراعنه و شماری از بزرگان مصر در طول سلسله‌های هجدهم تا بیستم فراعنه در آن واقع شده است. مهم‌ترین مقبره واقع شده در این محوطه که در کرانه غربی رود نیل قرار دارد، آرامگاه توتانخامن است که کشف آن در 4 توامبر 1922 توسط هوارد کارتر، باستان‌شناس انگلیسی، یکی از بزرگترین کشفیات باستان‌شناسی در قرن بیستم لقب گرفته است.
دره پادشاهان خود به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شده است که بخش اعظم آرامگاه‌های مهم در قسمت شرقی آن واقع شده است و در حال حاضر امکان بازدید عمومی تنها از یکی از آرامگاه‌های قسمت غربی وجود دارد.
دره پادشاهان مصر در مجموع 60 آرامگاه را در خود جای داده است که بین سال‌های 1539 تا 1075 پیش از میلاد به عنوان مدفن پادشاهان و بزرگان مصر مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند.
بزرگترین آرامگاه دره پادشاهان، آرامگاهی موسوم به KV5 است که برای پسران رامسس دوم ساخته شده است و در آن لااقل 67 مقبره شناسایی شده است. این آرامگاه که در سال 1955 کشف شده است، پس از کشف آرامگاه توتانخامن، بزرگترین کشف باستان‌شناسی در دره پادشاهان لقب گرفته است.
در طی قرون نوزدهم و بیستم، تقریباً تمامی آرامگاه‌های دره پادشاهان مورد غارت قرار گرفتند و بخش اعظم آثار با ارزشی که همراه با فراعنه دفن می‌شدند، به سرقت رفت. در واقع آرامگاه توتانخامن تنها آرامگاهی بود که محتویات آن دست نخورده باقی مانده بود و به همین خاطر شهرت بسیاری نصیب کاشف خود کرد. این در حالی است که توتانخامن فرعون چندان مهمی نبوده است و در آرامگاه‌های فراعنه دیگر به احتمال زیاد گنجینه‌های عظیم‌تری وجود داشته است.
البته سارقان وارد آرامگاه توتانخامن نیز شده بودند، اما ظاهراً کارشان به دلیلی کارشان را ناتمام می‌گذارند و آرامگاه را تقریباً دست نخورده ترک می‌کنند. چند نفری از اعضای تیم باستان‌شناسی دکتر کارتر نیز چندی پس از کشف آرامگاه توتانخامن به دلایل مشکوکی می‌میرند و همین امر موجب شهرت افسانه نفرین شده بودن مقابر فراعنه و به خصوص مقبره توتانخامن شده است.


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]