معماری بناهای و کاخ های باستان - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



غار آلتامیرا و غار لاسک:.

غار آلتامیرا و غار لاسکو

نخست آلتامیرا :در سال 1879 میلادی فردی اسپانیائی و علاقه مند به آثار عتیقه به هنگام جست و جو تز غارهای (آلتامیدا)مقداری استخوان های تراشیده و سنگ های چخماق و آثار ابتدائی کشف کرد.پس از ورود به غار بر روی دیوارهای داخل  غار نقوشی را که چشم انسان متمدن تا آن زمان با آن آشنا نشده بود مشاهده کرد.به این ترتیب اولین انسان متمدن قدیمیترین آثار نقاش مربوط به ده تا پانزده هزار سال ق.م را کشف کرد .

غار لاسکو :در سال 1941 میلادی در غار لاسکوی فرانسه بطور اتفاقی آثاری پیدا شد که بعدها یکی از با ارزش ترین آثار هنری پیش از تاریخ لقب گرفت . در اعماق این غار شکارچیان نقاش آن زمان بر روی دیوار تصاویر حیوانی چون ماموت – گاو وحشی – بسیار زیبا آهو اسب گرگ نقاشی کرده بودند و آثار مربوط به دوره نوسنگی :

استون هنج:این اثر در سالزبوری جنوب انگلستان قرار دارد . این بنا دایره ای به قطر 100 متر را تشکیل می دهد که با 120 قطعه سنگ یکپارچه به ارتفاع 5 متر و هر یک به وزن 50 تن وجود آمده است . مجموع سوراخها و حد فاصل میان سنگ ها 56 متر است . این مجموعه حتی در دوران رومی ها نیز مورد توجه بوده است ولی مطالعه بدی  آن از سال1666 میلادی آغاز شد که بسیار موفق بودند و روشن شد که بنای مزبور در حقیقت یک رصد خانه بوده است .امروزه می دانند که محور این تاسیسات در نقطه ای نصب شده که در آن نقطه خورشید در تغییرات تابستانی خود در افق طالع می شده است که متن خسوف و کسوف را با آن پیشگوئی می کرده اند و حتی 19 سال دوران حرکات ماه را ممکن است ستاره شناسان عهد حجر با آن مطالعه کرده باشند.

اما معماری آثار دوره سنگی نیز دارای اهمیت هستند و مکانهائی مانند اریحا در اردن و چاتال هویرک در آناتولی ترکیه

اریحا :از شهرهای قدیمی خاورمیانه است مه در دره رود اردن واقع شده است . این شهر در اوایل هزاره نهم پیش از میلاد یک دهکده کوچک بود که به عنوان یک روستای متعلق به دوره نو سنگی قدیم در حدود هشت هزار ق.م دستخوش تحولی شگفت انگیز شد زیرا در این شهر خانه های خشتی بر پی های سنگی مودر پایینی شکل ساخته شده با افزایش ثروت شهر و وجود همسایگان نیرومند ضرورت حفاظت از شهر و بالاخره ایجاد نخستین استحکامات شناخته شده سنگی درتاریخ بشر انجامید .در اواسط هزاره هشتم احتمالا شهر دارای 2000 نفر جمعیت بوده .دارای خندق عریض  و سنگی و دیواری به قطر یک و نیم متر گرداگردش کشیده شده بود و ارتفاع دیوار در این روزها 360 سانتی متراستو در سمت داخل آن نیز یک سنگ بزرگ مدور به قطعه 9 متر بر جای مانده است . در سال 7000 ق.م ساکنان این شهر را تخلیه کردند.

چاتال هویوک:شاید مهمتر از کشفیات اریحا چاتال هویوک  و حاجیلار در آناتولی ترکیه باشد که قدمت 6500 تا 5700 ق.م دارد وسعت آن 13 هزار متر مربع که فقط چهار هزار متر مربع آن حفاری  شده است .

دراین شهر یا روستا نخستین تلاش بشر برای پرریزی زندگی شهری احتمالا چاتال هویوک باشد این شهر خیابان یا کوچه ندارد خانه ها بهم چسبیده اند و از پشت بام به یکدیگر راه دارند . این سبک دارای مزایایی است.استحکامی بیش از خانه های امروزی دارند .چون دورتادور شهر را حلقه پیوسته ای از ساختمان دارای یکسره دیوار است . بدین ترتیب اگر دشمنی قادر بود دیوار بیرونی را بشکند و از آن عبور نماید به جای آنکه داخل شهر شود داخل اتاقی می شد که مدافعان روی پشت بام ایستاده و این امر باعث اسباب خطر می بود.و همچنین نقاشی بدست آمده بر روی یکی از معابد چاتال هویوک حاکی از این است که شهر با نقشه قبلی ساخته شده است .

 


ستون در معماری هخامنشی:.

ستون در معماری هخامنشی

ستون که عنصر اصلی و اساسی بناهای دوران هخامنشی است به علت
سرستونش که به شکل سر حیوانات ساخته می شده از مجموعه ترکیبی عناصر دیگر
ساختمانهای تخت جمشید بیرون نمی ماند.پایه آن یک مکعب است به شکل یک گلدان برگشته
که روی آن قرار می گیرد ساقه آن شیاردار و سر ستونش ترکیبی است . احتمال دارد که
فکر ساخت این نوع ستونها سرستونها از خانه های چوبی شمال غربی گرفته شده باشد زیرا
در این خانه ها تیرهای بام در میان دو شاخه ای که در بالای سرستون وجود داشته جای
می گرفته است . برای اینکه به این دو شاخه جنبه تزئینی داده شود معمار ایرانی از
موضوع هایی که هزاران سال پیش در این سرزمین شناخته شده بود استفاده می کرده است .
در این بناها ستونهایی که سرستون کامل داشتند در قسمت داخلی تالار قرار داده می
شدند و در ایوان های ستون دار که در سه طرف تالار بودند نیم تنه گاو مستقیما روی
ستون گذاشته می شدند.

معماران پارسی چهار نوع سرستون مختلف برای ستونهای تخت
جمشید در نظر گرفته بودند که به سهولت در منظر واردشوندگان جلوه گری می کرد . در
ابتدای دروازه ورودی تخت جمشید نقش گاوهای نر در مقابل
مدعوین قرار می گرفت سپس همین گاوها در بالای ستونهای تالار هشتی دروازه بزرگ دیده
می شوند. و بعد بالای ستونهای آپادانا و ستونهای ((تالار تخت))(صد ستون) قرار می
گیرند . همین گاوها در طرفین ایوان تالار ستوندار در تالار تخت به صورت نگهبانان
تالار قرار داده شده اند و در بالای بعضی از ستونهای ایوان شمالی و غربی در
آپادانا نیز جای گرفته اند . گاوهایی که سر انسان دارند در طرفین دروازه بزرگ در
جهت تالار تخت قرار دارند و حضورشان در روی ستونهای این تالار روی ستونهای ((تالار
سه دروازه)) نیز اتفاقی نیست.

بطور کلی تکمیل و انجام تمام بناهای صفحه تخت
جمشید با دقت و حوصله کم نظیری صورت گرفته است. این امر نشانگر وجود مدیریتی بسیار
عالی در زمینه هنر معماری است. پروفسور هرتسفلد معتقد است سنگ کاری در کاخها به
آخرین حد تکامل خود رسیده است . سنگ هایی که از فزط صیقل کاری به گواهی قسمت هایی
که محفوظ مانده اند گویی آئینه ای از جنس مرمر سیاه اند و لیکن این کار شگفت آور
در همه قسمتهای بناها انجام نگرفته است. در ادامه پوپ معتقد است که بعضی از
دیوارهای سنگی به درخشانی آئینه صیقل یافته بود که گویی ریزه کاریهای حجاری با
ابزار جواهر سازان انجام گرفته باشد . چه حدود نقشهای آن به حدی روشن است که گویی
در فلز کار کرده اند.

نقش برجسته ها در تخت جمشید: ترکیب معماری و
نقش برجسته در تخت جمشید به مرحله کمال زمان خود رسیده است و معمار ایرانی برای
ایجاد تنوع همچنین پرهیز از بیهودگی دیوارها و طارمی ها را به بهترین نحو ممکن با
نقوش برجسته آرایش داده است. تا حدی که ((طرح ذهنی و ترکیب صحنه های حجاری خصلت
انسانی کل بنا را تایید می کند ((همه پیکره ها دارای وقار است لیکن عبوس نیستند و
سیمای آنها نشان میدهد که از حضور در ساحتی مقدس آگاهند . لباسها بسیار ساده
گردیده به طوریکه گاهی فاقد زیبایی می شود . تزئین عمده البسه چین های پارچه است
که به طور زیبایی روی هم تا شده است... .))

خارج از حصار و مجموعه تخت جمشید شهر شاهی و
کاخهای با شکوه و باغهای کوروش و داریوش بنا شده بوده است زیرا تخت جمشید تنها در
هنگام انجام مراسم های توسط شاه هخامنشی اشغال می شده و نه به منظور سکونت دائمی
بین انتهای جنوبی صفه و تخت جمشید و کوه تعدادی بنا بوده که اکنون از میان رفته و
تنها ته ستونهایی از آنها به جای مانده است.

تاریخچه معماری صفه تخت جمشید : تاریخ آغاز
علمیات نخستین ساختمان روی صفه مشخص نیست با وجودی که گمان می رود که داریوش
بنیانگذار پارسه (تخت جمشید) بوده است احتمال دارد که پیش از سلطنت داریوش شهری در
همسایگی و نزدیک به نام پارسه وجود می داشته است. ژوپوستین و دیودوروس سیکولوس
اعلام کرده اند که تخت جمشید با کوروش و کمبوجیه در ارتباط بوده است ولی این گواهی
اعتبار ندارد. تخت رستم به عنوان آرامگاه داریوش شناخته شده توسط ولفرام کلایس اما
مایکل رف معتقد است که احتمال دارد که تخت رستم آرامگاه داریوش باشد . به هر حال
قدیمی ترین نامی که در پارس موجود است در متون لوحه ها تاریخگذاری شده اند که به
سالهای پس از سلطنت داریوش تعلق دارد.

سیزدهمین سال برابر است با 8/509 ق.م پارسه
برای اولین بار در سال چهاردهم یادشده است و در سال بعد افزارمندان در پارسه جیره
های خود را از دانه های گیاهی دریافت کرده اند لزومی ندارد که این صنعتگران روی
صفه کارکرده باشند بلکه ممکن است در شهر و یا در کانالهایی که در دشت بوده اند به
کار پرداخته باشند.

ساختمان آپادانا احتمالا در اوایل قرن پنجم ق.م
آغاز شده و احتمالا قبل از اینکه نقوش برجسته تراشیده شوند دیوارها و ستونها کار
شده بودند . زه کشی های زیر زمینی که آب باران را از روی صفه منتقل می کردند
بایستی جزیی از طرح اولیه بوده باشند . منبع آب و کانالهای روی تپه مشرف به صفه
نیز باید از کارهای اولیه باشند تا از شکسته شدن دیوارهای خشتی روی صفه جلوگیری
کنند . چیزهای دیگری که مشمول این طرح بوده اند عبارتند از برش اصلی در بستر صخره
نزدیک کاخ خشایارشاه و در امتداد حاشیه شرقی سکو. ساختمان آپادانا در این دوره فقط
ایوان ضلع شمالی را داشت و پلکان ضلع شمالی آن هم موجود بود.

خزانه داری سه مرحله اصلی ساختمانی بوده است.
تاریخ این ساختمان ها مشخص نیست ولی احتمال دارد آخرین مرحله آن همزمان با ساختمان
اندرونی بوده است.

صفه تخت جمشید در سال 490 تا 480 ق.م :
دیوارهای استحکاماتی خشتی ممکن است پس از دوره مربوط به دوره پیشین بوده باشند ولی
احتمالا بخشی از طرح اصلی بوده اند . دروازه خشایارشاه و پلکانهای اصلی احتمالا
همزمان بوده اند و در اوایل سلطنت وی ساخته شده اند. چون او ساختمان های دوران
پدرش را در کتیبه دروازه ورودی ذکر کرده است.

آپادانا توسط خشایارشاه که کتیبه های خود را
روی قطعات آجرهای لعابدار و روی حجاریهای برجسته گذاشته کامل شده است . تعدادی
گیره های کهن تر در روی سکوی ضلع شرقی و روی سکوی صفه در جلوی سرسرای غربی وجود
دارد. که ممکن است نشانگر آن باشند که این ساختمانها در دوران سلطنت داریوش ساخته
شده اند. کاخ داریوش به وسیله داریوش آغاز و توسط خشایارشاه به پایان رسیده نوع
گیره ها تاریخ اولیه را تایید میکند. شکل عجیب گوشه شمال غربی مرحله دوم خزانه
احتمالا برای تناسب داشتن با ساختمان دیگری در این منطقه بوده است که وقتی اندرونی
ساخته شده از ساختن آن صرفنظر گردید .

صفه تخت جمشید در سال 480 تا 470 ق.م : بناهای
این مقطع زمانی همانند آبگیر (حوض) سنگی بزرگ در نزدیکی دروازه خشایارشاه تاریخ
مسلمی ندارد و حکمت وجودی آن نامعلوم است. تاریخ تالار اصلی ساختمان مرکزی در بالا
مورد بحث قرار گرفت. و احتمالا در اواخر دوران سلطنت خشایارشاه ساخته شده باشد.

اندرونی به وسیله یکی از کتیبه های خشایارشاه
تاریخ گذاری شده است. کاخ خشایارشاه و پلکانهای شرقی و غربی آن کتیبه ای از زمان
خشایارشاه دارند و بنابراین احتمال دارد و در دوران او آغاز و تکمیل شده باشند.

صفه تخت جمشید:450 تا 470 ق.م : تالار صد ستون
توسط خشایارشاه آغاز و اردشیر اول آنرا تکمیل نمود. پلکانهای شمالی ساختمان مرکزی
احتمالا در زکام سلطنت اردشیر اول ساخته شده است. کاخ اردشیر اول به وسیله خشایار
آغاز ولی اردشیر اول آنرا تمام کرد . حجم عملیات ساختمانی در این دوره قابل توجه
است چون علاوه بر این تزئینات ساختمان هم چشم گیر بوده است. صفه تخت جمشید در سال
330 تا 450 ق. م: در این دوره دیوار شرقی تالار اصلی تالار صد ستون دارای یک نمای
پشت بند دار وتورفته است آرامگاه جنوبی احتما لا توسط اردشیر دوم ساخته شده است و
آرامگاه شمالی برای اردشیر سوم .صفه تخت جمشید در سال 320 ق.م: در اواخر دوره
هخامنشیان کاخ
H وکاخ داریوش مجددا  مورد استفاده قرار گرفتند ونمای کاخ اردشیر سوم
(کاخ
G) به سازه کاخ H پیوند خورده است.

آرامگاههای صخره ای : از آثار معماری پاسارگاد
شوش و تخت جمشید که بگذریم باید اشاره ای مختصر به معماری صخره ای نقش رستم و تخت
جمشید داشته باشیم لذا به شرح جزئیات نمونه هایی از آنها بسنده می کنیم.

هخامنشیان نیز همانند پیشینیان خویش – مادها –
به ایجاد آرامگاههای صخره ای پرداختند با اینکه بنیانگذار سلسله هخامنشی از آن روش
آرامگاه سازی عدول نموده و لرای خود مقبره ای بصورت پله پله ای و اتاقی بر فراز آن
ایجاد نمود و لیکن جانشینان او به جز فرزندش کمبوجیه که برج پاسارگاد را منتسب به
او میدانند اقدام به ساختن مقابر صخره ای کردند که فرمی مشخص و متمایز دارد .
داریوش نقش رستم را برای آرامگاه خود و جانشینانش در نظر گرفت که فاصله زیادی هم
از تخت جمشید ندارد (حدود 7 کیلومتر). در این آرامگاه که بعدا بارها مورد تقلید
قرار گرفته در اتاقی که در آن قبر واقع شده است  سه ردیف قبر در تخته سنگ کوه تراشیده شده . سرپوش آنها به صورت خرپشته است
و با پوشش آرامگاه کوروش و پوشش های قبرهای گورستان سیلک شباهت پیدا می کند . نمای
این آرامگاهها که همه 22 متر ارتفاع دارند. شبیه به ((صلیب)) است که قدمتی چند
هزار ساله در فرهنگ ایرانی و ساکنان این سرزمین دارد . این نما به سه قسم تقسیم
شده : قسمت پایین صاف و بدون نقش است بخش وسط که به صورت افقی با استفاده از عناصر
معماری با قسمت این تضاد به خصوصی ایجاد کرده است که قطعا منظور معمار و سنگ تراش
بوده است .قسمت بالا فقط جنبه تزیینی دارد و با قسمت وسط تناسب هنری ویژه ای پیدا
کرده است بر روی یک مصطبه سه پله ای و یک آتشدان در مقابل او ایجاد شده است . و در
بالای سر شاه و آتشدان نقش فروهر و قرص ماه حجاری گردیده است . که همه اینها بر
روی تختی بزرگ است که 28 نماینده از ملل مختلف و کشورها تخت شاهی را بر فراز
دستشان حمل می کنند . که در ردیف قرار گرفته اند و بدینوسیله گسترش و شکوه حکومت
هخامنشی را به صورت بارزی نشان می دهند.

نمای آرامگاه شباهت به سر در ورودی کاخ پیدا
کرده و سطح دیواره ها بوسیله نیم ستونها و نوارهایی که نقوش را محدود می کند به
قسمتهای مختلف تقسیم شده است . آرامگاههایی صخره ای نقش رستم به ترتیب عبارتند از
: آرامگاه داریوش اول خشایار شاه اول اردشیر اول داریوش دوم.

 


<      1   2      



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]