« یوشع » و « اریحا » - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



« یوشع » و « اریحا »:.

خاطره ای از«  یوشع »

...و چون یوشع نزد اریحا بودکه چشمان خود را بالا انداخته دید که اینک مردی با شمشیر برهنه در دست خود پیش وی ایستاده بود و یوشع نزد وی آمده او را گفت :«آیا تو از ما هستی یا از دشمنان ما ؟» گفت:« نی ، بلکه من سردار لشگر یهوه ام »... یوشع روی به زمین افتاده سجده کرد و به وی گفت : « اقایم به بنده ی خود چه میگوید ؟ » سردار لشگر خداوند به یوشع گفت که : « نعلین خود را از پایت بیرون کن زیرا که جایی که تو ایستاده ای مقدس است. » و یوشع نیز چنین کرد





.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]