معابد و کاخ ها - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



مقبره سلطنتی نقش رستم:.


     مقبره سلطنتی نقش رستم : تلاشهای داریوش از آنجا که در مکانی ، در نزدیکی تخت جمشید ، به نام نقش رستم نیز کارهایی را دنبال کرده ، دوچندان داریوش بی شک در آغاز سلطنت خود تصمیم میگیرد که مقبره خود را در درون صخره ای حفر کند که در 6 کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. برای این کار وی صخره ای را به ارتفاع 64متر انتخاب می کند . قسمت پایین مقبره در ارتفاع 15متری زمین است و ارتفاع نما به بیش 22 متر می رسد با خالی کردن درون صخره فضای بزرگی به صورت یک دالانصلیبی شکل از سه ردیف نقش افقی چسبیده به هم تشکیل شده است. در ردیف پاینی کنده کاری نشده است. ردیف وسطی 4ستون دارد و دری بین دو ستون وسطی قرار دارد : این ردیف کاخ سلطنتی را نمایش می دهد. بر این ردیف شاه بازنمایی شده است که بر سکویی سه پله ای در برابر محراب آتش نشسته است ، نمایندگان 30 قوم تحت انقیاد جایگاهش را حمل می کنند . بر فراز کل صحنه تمثالهای الهی مشاهده می شود شخصیت های دیگر ، چون نگهبان (جاویدها؟) و اشراف نیز ترسیم شده اند بعضی بی سلاحند و شاید به طور استعاری عزاداری رسمی دربار را نمایش می دهد؛ برخی دیگر مسلح اند: دونفر از آنان با نوشته معرفی شده اند : گوبروو و اسپکانا (DNc-d) . ایجاد شده است که سه اتاق دارد با تاق هلالی به آن باز میشود . هر یک از اتاقها شامل سه دخمه است که در صخره کنده شده است . نما به معنای اخص کلمه – در بخش

     آرامگاه داریوش به وضوح با دو نوشته سلطنتی قابل شناسایی است (DNa , Dnb). جانشیانان به او امتثال کردند و آرامگاه هایی در مجاور مقبره داربوش در صخره باری خود ترتیت داده اند . آنان بی آنکه در طرح اصلی چندان دستی ببرند ، تغییرهای خاصی در آن وارد کرده اند . چون این ارامگاه ها فاقد نوشته هستند ، تصور میشود به خشایارشا ، اردشیر اول و داریوش دوم باشد ، چنانکه دیدوروس سیسیلی آن را متذکر میشود :« در بخش ارگ در چهار پلتر*ی( plethre : واحد اندازه گیری مسافت در یونان قدیم ، برابر 29/6 متر) در 120متری کوهی است که شاهی خوانده میشود و مقبره شاهان در ان جای گرفته است ، صخره به واقع خالی شده است و در وسط آن چند اتاق است   که گورها در آنها جای گرفته است (کتاب7،فصل71،بند7). دیودورویس  مشکلات فنی دفن جسد در این مکان را نیز خاطر نشان می کند : « چون شیب ساختگی برای ودخل ایجاد نکرده بودند ، اجساد را به کمک ابزارهایی تا اتاقها بالا می بردند. » این متن یاد آور نوشته کتسیاس درباره آرامگاه دایوش است :

" داریوش فرمان داد بر کوهی که دو قله داشت ، آرامگاهی برایش برپا سازند پس چنین کردند . آنگاه که میل بازدید از آن بر وی چیره شد ، کلدانیان و خویشاوندان او را از آن منع نمودند؛ اما نزدیکانش خواستند تا بدان فرا روند ؛ وقتی چشم موبدانی که بالایشان میکشیدند بدانها افتاد ، از بیم ریسمانها را رها کردند؛نزدیکان شاه بیافتادند و بمردند. داریوش از این واعه سخت اندوهگین شد و فرمان داد ریسمان کشندگان را که چهل تن بودند گردن زنند (پرسکا § 15) " .

سرانجام باید گفت که شاد این مکان نیز مانند بیستون با پردیسی آراسته شده بود ، البته اگر بپذیریم که نقش رستم همان نوپیس تش (Nupista?) {مکان نوشتارها} است که نام آن در بعضی الواح تحت جمشیدآمده است .

منبع : کتاب امپراطوری هخامنشی جلد اول – فصل پنجم:تصاویر جهان – صفحه 2-261 به نوشته « پی یر بریان » به ترجمه ناهید فروغان.


 


مقبره سلطنتی نقش رستم:.

 

     مقبره سلطنتی نقش رستم : تلاشهای داریوش از آنجا که در مکانی ، در نزدیکی تخت جمشید ، به نام نقش رستم نیز کارهایی را دنبال کرده ، دوچندان داریوش بی شک در آغاز سلطنت خود تصمیم میگیرد که مقبره خود را در درون صخره ای حفر کند که در 6 کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. برای این کار وی صخره ای را به ارتفاع 64متر انتخاب می کند . قسمت پایین مقبره در ارتفاع 15متری زمین است و ارتفاع نما به بیش 22 متر می رسد با خالی کردن درون صخره فضای بزرگی به صورت یک دالان ایجاد شده است که سه اتاق دارد با تاق هلالی به آن باز میشود . هر یک از اتاقها شامل سه دخمه است که در صخره کنده شده است . نما به معنای اخص کلمه – در بخش صلیبی شکل از سه ردیف نقش افقی چسبیده به هم تشکیل شده است. در ردیف پاینی کنده کاری نشده است. ردیف وسطی 4ستون دارد و دری بین دو ستون وسطی قرار دارد : این ردیف کاخ سلطنتی را نمایش می دهد. بر این ردیف شاه بازنمایی شده است که بر سکویی سه پله ای در برابر محراب آتش نشسته است ، نمایندگان 30 قوم تحت انقیاد جایگاهش را حمل می کنند . بر فراز کل صحنه تمثالهای الهی مشاهده می شود شخصیت های دیگر ، چون نگهبان (جاویدها؟) و اشراف نیز ترسیم شده اند بعضی بی سلاحند و شاید به طور استعاری عزاداری رسمی دربار را نمایش می دهد؛ برخی دیگر مسلح اند: دونفر از آنان با نوشته معرفی شده اند : گوبروو و اسپکانا (DNc-d) .

     آرامگاه داریوش به وضوح با دو نوشته سلطنتی قابل شناسایی است (DNa , Dnb). جانشیانان به او امتثال کردند و آرامگاه هایی در مجاور مقبره داربوش در صخره باری خود ترتیت داده اند . آنان بی آنکه در طرح اصلی چندان دستی ببرند ، تغییرهای خاصی در آن وارد کرده اند . چون این ارامگاه ها فاقد نوشته هستند ، تصور میشود به خشایارشا ، اردشیر اول و داریوش دوم باشد ، چنانکه دیدوروس سیسیلی آن را متذکر میشود :« در بخش ارگ در چهار پلتر*ی( plethre : واحد اندازه گیری مسافت در یونان قدیم ، برابر 29/6 متر) در 120متری کوهی است که شاهی خوانده میشود و مقبره شاهان در ان جای گرفته است ، صخره به واقع خالی شده است و در وسط آن چند اتاق است   که گورها در آنها جای گرفته است (کتاب7،فصل71،بند7). دیودورویس  مشکلات فنی دفن جسد در این مکان را نیز خاطر نشان می کند : « چون شیب ساختگی برای ودخل ایجاد نکرده بودند ، اجساد را به کمک ابزارهایی تا اتاقها بالا می بردند. » این متن یاد آور نوشته کتسیاس درباره آرامگاه دایوش است :

" داریوش فرمان داد بر کوهی که دو قله داشت ، آرامگاهی برایش برپا سازند پس چنین کردند . آنگاه که میل بازدید از آن بر وی چیره شد ، کلدانیان و خویشاوندان او را از آن منع نمودند؛ اما نزدیکانش خواستند تا بدان فرا روند ؛ وقتی چشم موبدانی که بالایشان میکشیدند بدانها افتاد ، از بیم ریسمانها را رها کردند؛نزدیکان شاه بیافتادند و بمردند. داریوش از این واعه سخت اندوهگین شد و فرمان داد ریسمان کشندگان را که چهل تن بودند گردن زنند (پرسکا § 15) " .

سرانجام باید گفت که شاد این مکان نیز مانند بیستون با پردیسی آراسته شده بود ، البته اگر بپذیریم که نقش رستم همان نوپیس تش (Nupista?) {مکان نوشتارها} است که نام آن در بعضی الواح تحت جمشیدآمده است .

منبع : کتاب امپراطوری هخامنشی جلد اول – فصل پنجم:تصاویر جهان – صفحه 2-261 به نوشته « پی یر بریان » به ترجمه ناهید فروغان

 

 


زیگورات آگارگوف (عقرقوف):.


از جمله آثاری که در نیمه دوم قرن بیستم در عراق کشف شد ، بقایای شهر و زیگورات آگارگوف است. این شهر سومری که تقریبا بیشتر قسمت های آن ویران شده است ، دارای زیگوراتی کهن است. این زیگورات 57 متر ارتفاع دارد که بخش های فوقانی آن ویران شده و خود زیگورات از زیر تپه ای خاک بیرون آمد است و بیش از 3500 سال از عمر آن می گذرد. این شهر در حال حاضر در 30 کیلومتری شمال غربی بغداد قرار دارد


زیگورات شهر اور:.


در پایان هزاره چهارم پیش از میلاد بناهای سنگی و خشتی بزرگی در نقاط مختلف میان رودان بنا شدند. این بنا ها در کانون توجه و اهمیت ساختار شهر قرار می گرفتند. از میان شهرهای سومری ، اور بیشتر از بقیه یادگارهایش را حفظ کرده است. زیگورات شهر اور از معدود پرستشگاه هایی است که همچنان رو به آسمان (نیایش گونه) ایستاده است. ساخت زیگورات ابتکار سومری ها است. آنان برای خدایان خود پرستشگاهای مرتفعی می ساختند که شبیه هرم و دارای طبقات متعدد بود. کاهنان در این معابد به قربانی و نیایش می پرداختند. چرا که جایگاه خدایان بین النهرینی عموما در کوهستان های شرقی بود و شاید ساختار این بناها یاد آور جایگاه این خدایان بوده است. آخرین طبقه معبد مکانی بود که مجسمه رب النوع یا الهه در آن قرار می گرفت و هیچ کس جز بالاترین مقام روحانی شهر حق ورود به آنجا را نداشت.
از این معبد تنها چند نمونه در جهان باقی مانده است که شامل زیگورات اور ، چغازنبیل در شوش (ایران) و زیگورات های اریدو ، اورک و نیب پور هستند. این زیگورات را اور-نامو پادشاه شهر اور (2113 تا 2096 ) برای نانا خدای ماه و محافظ شهر ساخت. این بنای عظیم که 5000 سال از عمر آن می گذرد ، در سه طبقه ساخته شده است. اور- نامو 17 سال بر آنجا حکومت کرد. با توجه به بقایای این بنای بزرگ ، ارتفاع واقعی آنرا 60 متر تخمین زده اند. همچنین این معبد سومری ها بعدا در عصر نبونید ( آخرین پادشاه بابلی سال 556 تا 539 پ . م ) مرمت شده است.
بنای فعلی زیگورات بیش از 11 متر ارتفاع دارد. پایه های این بنا نیز در حال حاضر در 340 کیلومتری شمال بغداد ، در استان قادسیه و در غرب رود فرات (15 کیلو متری جنوب شهر ناصریه ) واقع شده است. رونق این زیگورات ها تا سال 500 (پ . م ) که عصر ایرانی بین النهرین آغاز شد ، ادامه یافت.


تخت جمشید:.

تخت جمشید
تخت جمشید در نزدیکی شهر مرودشت و در فاصله حدود 65 کیلو متری شمال شرق شیراز واقع است . یونانیان به ان" پرس پولیس " می گفتند و در ایران قدیم از ان به نامهای " چهل منار " نام برده شده است .

http://tarikhema.persiangig.ir/image/iran/darioosh_ravabet_omoomi.jpg

عکس داریوش کبیر شاه هخامنشی - ایران باستان
تخت جمشید از جمله اثار باستانی مهم ایران بوده که توجه جهانگردان را به خود جلب کرده است . " اودریش فون پوردئن " کشیش المانی و جهانگردی که در سال 1318 م / 717 هجری قمری به ایران امد و در مسیر خود از تخت جمشید بازدید نمود ، دربار ان نوشته است : " به شهری رسیدیم که " کنام " نام داشت و سابقا شهر بزرگی بود ودر سابق به رومیها خسارت بسیار وارد کرد . در این شهر هنوز چندین قصر پابرجاست ولی احدی در ان منزل ندارد "
در سال 1474 میلادی / 878 هجری قمری نیز جهنگرد دیگری به نام " جوزف باربارو " از تخت جمشید دیدن کرد و نوشته است ان محل به " چهل منار " شهرت داشته . بار بارو بعضی از نقشهای تخت جمشید را شبیه نقشهایی توصیف کرده که اروپا ئیان از " پدر اسمانی خود " می ساخته اند . او درباره نقش" فروهر " نوشته است : " میگویند ان نقش سلیمان است " . در زمان صفویه جهانگردان زیادی در هیئتهای سیاسی و بازرگانی به ایران امدند و بیشتر انها از تخت جمشید بازدید کردند .
برخی از این جهانگردان ، یک نفر نقاش را هم با خود همراه داشتند تا جاهای جالب و مهم را نقاشی کنند .
این نقاشیها به منزله دوربینهای عکاسی امروز بودند . نقاشیهای این نقاشان از تخت جمشید ، جالب و دیدنی و در بردارنده اطلاعات ارزشمند است .
از اقدامات مهم جهانگردان و بازدید کنند گان تخت جمشید ، کشف راز " خط میخی " بود . در سال 1765 م / 1144 ش ، جهانگرد محققی به نام " کارستن نیبور " در مدت اقامت سه هفته ای خود در تخت جمشید ، نقشه کامل ان را ترسیم و کتیبه های میخی را به دقت رونویس کرد ودر سال 1802 م/ 1181 ش " گئورک فریدریش گروتفند " با استفاده از ان رونویسها توانست کلید خواندن خط میخی فارسی باستان را به دست اورد و گامی مهم در جهت شناخت تاریخ ایران کهن بردارد .درباره ماهیت تخت جمشید اظهار نظر های جالب و متفاوتی ابراز شده است . بعضی ان را " مقبره نوح" دانسته اند ، برخی" تالار دادگاه" ، برخی "کاخ کورش" ،برخی معبد وبرخی " پرستشگاه بت پرستان" . هنوز هم چنانکه باید ماهیت اصلی تخت جمشید روشن واشکار نشده است . شادروان " حسن پیر نیا " ان را بقایای یک ارگ یا قلعه دانسته است که داریوش در هنگام توقفهای طولانی ، اقامت در ان را بر بابل و شوش و همدان ترجیح می داد .
" جرج .ن. کرزن" نیز اعتقاد دارد که تخت جمشید اقامتگاه اختصاصی پادشاهان هخامنشی بوده است .
" اندره گدار" ابنیه روی صفحه تخت جمشید را به سه بخش مشتمل بر اقامتگاه سپاهیان ، خزاین و تالارهای پذیرایی پادشاهان هخامنشی تقسیم کرده و احتمال داده است که تنها یک کاخ برای سکونت در تخت جمشید بوده است و ان "تچرای" " بهشت" داریوش بوده است .
برخی هم تخت جمشید را یک رصد خانه پنداشته اند و دلیل خود را نشانه ای ذکر می کنند که در میان تالار سه دروازه کشف شده است . این نشانه سنگ مکعب شکلی است که روی ان یک دایره و سه خط کشیده شده و جز برای مقاصد نجومی و رصدی کاربرد دیگر نداشته و برای یافتن " نقطه اعتدالین " به کار می رفته است.این فرضیه را "دکتر پرویز ورجاوند"  به گونه دیگری بیان کرده است  . بر اساس نظریه ایشان ، " بنابر بر دلایلی میان جنبه های نجومی و بنای این مجموعه و مراسمی که در هنگام نوروز و سال ن صورت می گرفته است ارتباطی وجود دارد و برخی نگاره ها مانند" حمله شیر به گاو " دلیل ان ارتباط می باشد ."

 

"م.موله" نیز معتقد است که شاهان هخامنشی نوروز را در تخت جمشید برپا می داشتند . "رمن گیرشمن" با اطمینان رابطه تخت جمشید را با نوروز این گونه بیان کرده است : " پیش از انجام تشریفات نوروز ، بزرگان ونمایندگان کشورها به تخت جمشید می امدند و در دشت وسیع مرودشت و مغرب تخت جمشید قرار گرفته خیمه میزدند ، روز نوروز ، بزرگان و نجبای پارسی و مادی از پله وسیعی که مقابل تخت جمشید قرار گرفته بالا می رفتند و از دروازه بزرگ خشایارشاه از میان مجسمه هایی که نیمه پیکرشان انسان و نیمه دیگر حیوان است و به عنوان نگهبان در مدخل کاخ قرار داده شده عبور میکردند و پس از ان وارد حیاط مقابل در " آ پادانا " می شدند . پذیرایی اشخاص در کاخ داریوش انجام می گرفت و در پایان پذیرایی ، شاه و میهمانان از همان راهی که وارد تالار شده بودند به سوی " سه دروازه " مراجعت می کردند و از در شرقی خارج می شدند ، سپس شاه و همراهانش از طرف جنوب وارد تالار "صد ستون " می شدند . پیش از ورود شاه به تالار صد ستون روسای نمایندگان ملتها و همراهانشان که هدایای قیمتی در دست داشتند به طرف " تالار تخت " ( صد ستون ) روان می شدند . در اطراف ان سربازان جاویدان حرکت می کردند ، روسای نمایندگان از پله های بزرگ تخت جمشید بالا می رفتند و از دروازه بزرگ خشایار شاه  عبور می کردند . سپس از درشرقی  تالار مجاور درواز گذشته وارد

  گذرگاه طویلی می شدند . در انتهای گذرگاه دروازه دیگری بود که نا تمام مانده بود ، دعوت شدگان از مقابل ان دروازه نیز عبور کرده داخل حیاط بزرگی می شدند . در انجا سران بزرگ لشکر در تالار ستون داری گرد می امدند . ان گاه دعوت شدگان را به دربار راهنمایی می کردند ، روسا یکی پس از دیگری وارد تالار می شدند و در پیشگاه شاه هدایای خود را تقدیم می کردند . در این تالار میهمانان از طریق دیدن نقش برجسته ها و علایم و نشانه ها و توضیحاتی که به انها داده میشد با دید گاههای سیاسی و اعتقادی شاه اشنا می شدند .
نمایندگان ملتها پس از تحویل هدایا از همان راهی که امده بودند مراجعت می کردند و از درواز بزرگ خشایار شاه خارج می شدند " .
با وجودی که ماهیت تخت جمشید هنوز کاملا مشخص نشده ، تمامی ایران شناسان  وباستانشناسان جایگاه با اهمیت ان را در دنیای قدیم یاداوری کرده اند .
" ریچارد فرای " تخت جمشید را نشانه ای از هنر شگفت جهان باستان شمرده و از ان به عنوان مکان مقدسی یاد کرده و احتمال داده است که در زمان داریوش واقعه ای به ان اهمیت خاص بخشیده است . به اعتقاد او ، این مکان ا زدید پادشاهان ساسانی نیز اهمیت و قداست داشته ، تا جایکه نقشهای برجسته نقش رستم به میمنت تخت جمشید در نزدیکی ان بر کوه نقش بسته است . اهمیت معنوی وقداست تخت جمشید موجب شده که مراسم تاج گذاری در ان برگزار شود و ارامگاه پادشاهان و کعبه زرتشت در نزدیکی ان ایجاد گردد .


معبد ارختئوم در یونان باستان:.

این بنا از نظر پلان با نمای معابد یونانی متفاوت است و به نظر بسیاری از پژوهندگان هنر در میان سایر آثار معماری یونان شاخص تر است شاید علت آن هم ناهمواری زمین زیربنای آن و یا عملکرد چندگانه این معبد بوده است. احتمالاً این ساختمان بر اساس نقشه پیش بینی ساخته نشده است ، به نظر می رسد که در نقشه اصلی قرار بر این بوده که رواقهای کناری ( شمالی و جنوبی ) در مرکز دیوارهای ساده و طولانی معبد اصلی قرار بگیرند تا تزیینات خود را به نمایش گذاشته و از خشکی این دیوارها بکاهند. معبد به شیوه ایونیک ساخته شده و رواق جنوبی آن بر روی ستون پیکره ها استوار است این ستونها از استحکام کافی به عنوان ستون و در عین حال انعطاف لازم برای نشان دادن اندام انسان برخوردارند. این ستون پیکره ها با پوشاکهای چین دارشان ، طوری قرار گرفته اند و ایستاده اند که سنگینی بار ساختمان را بر روی پاهایشان به خوبی القا می کنند ، پائیکه زیر بار پشت از زانو خم شده برعکس پای دیگر عمودی است. نکته جالب این است که در این ستون پیکره ها علیرغم تحمل بار یعنی ، باربر بودنشان ، تغییر در حالت تعادل آنها در غالب اندام انسان پدید نیامده است.
بنابراین احتمالاً ستون پیکره ها ، نمادهایی از شش ندیمه های الهه بوده اند. ارختئوم در محل قدیمی برگزاری نبرد تن به تن بین « پوسیدون » و آتنا برای مسلط شدن بر شهر آتن ، یعنی موضوع مجموعه تندیسهای سنتوری غربی پارتنون ساخته شده است.

معبد پارتنون در یونان باستان:.



مهمترین بنای مجموعه آکروپلیس است. این بنا در عصر کلاسیک ساخته شده است. و برای الهه آتنا
( خدای پیروزی ) که به افتخار او آتن هم از او نام گرفته ایجاد شده است. بنا بر روی بلندترین نقطه تپه آکروپلیس و مشرف بر سراسر شهر آتن و نواحی املاف آن بنا شده است. سنگ مرمر سفید مصالح عمده بناست.

ساختمان به شیوه دوریک ساخته شده است. در فاصله سالهای 432-448 ق. م . ساخته شده است. بنا دور ستونی است. در ایوان جنوبی معبد پارتنون بر خلاف پرستشگاههای دیگر ، به جای شش ستون ، از هشت ستون و برای طول آن هفده ستون در نظر گرفته شده است.

طول و عرض آن 31 * 70 متر و ارتفاع آن 72/13 متر که ارتفاع هر ستون 43/10 متر است. در این بنا دو شیوه دوریک و آیونیک با هم تلفیق شده اند از سبک دوریک برای فضای بیرون و از آیونیک برای فضای درون استفاده شده است. فضای داخلی پارتنون دارای دو بخش جداگانه است. فضای کوچکتر ( اتاق با کره یا پارتنون ) با پلانی تقریباً مربع شکل و فضای بزرگتر ( مقصوره ) با پلان مستطیل شکل که مجسمه الهه آتنا پارتنوس در آن قرار داشته است که مقصوره مستطیل شکل را به سه راهرو تقسیم کرده اند. ردیف ستونهای دوریک در مقصوره به صورت ستونهای دوتایی بر روی هم قرار گرفته اند و به عنوان ستونهای نگهدارنده سقف بکار گرفته شده اند ، در حالیکه ستونهای نگهدارنده بخش اتاق باکره به شیوه ایونیک است. ستونهای دوریک در نمای معبد ، نهایت تناسبات این شیوه را داراست. یعنی ارتفاع هر یک از آنها شش برابر قطر پایه مثال است. ستونهای نمای معبد انحنای ملایمی به درون دارند و فاصله های میان آنها یکسان نیست ، این فاصله ها در گوشه های معبد کمتر می شوند. همچنین ستونهای کناری دارای ضخامت بیشتر هستند. علت این امر جلوگیری از خطای دید است. زیرا ضخامت بیشتر ستونهای کناری از تغییر شکل یافتن آنها در اثر خطای دید جلوگیری می کند. شاید دلیل این ضخامت در گوشه ها برای بیان قدرت تحمل آنها در برابر بار سنگین است و این کار نه به خاطر عملکرد ساختمانی ، بلکه بیشتر برای بیان سمبلیک به کار گرفته شده است. معابدی چون پارتنون هیچ ارتباطی با عبادت عملی یک رب النوع ، که در حقیقت ضرورت اجتناب ناپذیر ساخت یک عبادتگاه است ندارد. از معابد برای نگهداری تصاویری از رب النوع ها استفاده می شود. معابد که نمادی از درک عمومی و اعتقادات مردم بودند ، به نقاط کانونی فعالیت هایی بدل شدند که به طور آرمانی موجب استحکام وحدت و توأم هویت شهروندان شدند. پارتنون یک بنای چشمگیر و نامتعارف است که نقش برجسته های بسیار آن آرمان های سپاهی و نظامی دولت شهر آتن را صورت بندی می کرد. در این معبد ستون های ایوان ها به وجه خاصی ساخته شده ، یعنی با شیارهای عمودی ( قاشقی ) تزیین گشته است ، گیلویی ها از ورقه های نازک فلز که منقش به نقوش زیبا هستند مستور شده اند.

   1   2   3   4      >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]