دانستانی های باستان - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



اولین فرعون زن:.

 

 
238098.jpg
از زمان هاى قدیم سنت این بود که در مصر فقط مردان مى توانستند حکمروایى کنند اما روابط خانوادگى خاندان سلطنتى مصر بسیار پیچیده بود و زمانى که یک فرعون موفق زن به قدرت رسید، این سنت فراموش شد.
زنان در مصر باستان
در مصر باستان زنان نسبت به جوامع دیگر مثل بین النهرین و یونان، از نظر اجتماعى شرایط بهترى داشتند. آنان اجازه داشتند که صاحب اموال خود باشند و از پدر و شوهر خود (آخرین شوهر) ارث مى بردند و هنگام مشاجره و برخورد، اجازه داشتند که به دادگاه مراجعه نمایند و از حق قانونى خود دفاع کنند.
اساس این قوانین زنان مصر، برخلاف زنان یونانى که خانه نشین بوده و نمى توانستند در جوامع ظاهر شوند، حق حضور در جوامع عمومى را داشتند و این شرایط سبب شد که تعدادى از ملکه هاى مصر، چه قبل و چه بعد از هات شپ سات به عنوان نیابت پادشاهى مصر انتخاب شوند. قبل از هات شپ سات، هفدهمین سلسله (دودمان) پادشاهى مصر زنانى چون تتى شرى، «آهوتپ دوم»، «آهموس نفر تارى» زندگى مى کردند که در دستگاه حکومتى مصر به عنوان ملکه صاحب قدرت بودند. به قدرت رسیدن این زنان یکى پس از دیگرى، سبب شد که افکار عمومى نظر مثبتى نسبت به قدرت زنان پیدا کنند و باور نمایند که زنان مى توانند ثبات و نظم در جامعه به وجود آورند. آنان راهگشاى هات شپ سات بودند و یقیناً او زنى فوق العاده بود که توانست به عنوان فرعون در مصر باستان حکومت کند.
هات شپ سات پنجمین فراعنه هجدهمین سلسله پادشاهى مصر، دختر توتموس اول و آهمس بود. وقتى پدر او مرد برادر ناتنى او که از هات شپ سات کوچکتر بود به سلطنت رسید. براساس قوانین مصر باستان، زنان خون سلطنتى در رگ هاى خود داشتند و هر یک از مردان خاندان سلطنتى مجبور بودند که براى تثبیت موقعیت خود، با یک زن از خاندان سلطنتى ازدواج کنند و این مسأله اغلب سبب ازدواج فرعون با خواهر تنى، خواهر ناتنى و یا دخترى با نسبت فامیلى نزدیک مى شد. به همین جهت توتموس دوم، براى تحکیم موقعیت با خواهر ناتنى خود، هات شپ سات ازدواج کرد. او بسیار ضعیف بود و کاملاً تحت نفوذ شخصیت  قوى هات شپ سات قرار داشت. توتموس دوم چند سال بر مصر حکومت کرد و از هات شپ سات صاحب دو دختر به نام هاى نفرورا و مرى را هات شپ ست و از همسر دیگرش صاحب پسرى به نام توتموس سوم شد. او خیلى زود در سال ???? پیش از میلاد درگذشت و توتموس سوم جانشین او شد. به دلیل کودکى فرعون جدید هات شپ سات به عنوان نایب السلطنه انتخاب شد. وى و فرعون جدید مصر تا سال ???? (پ . م) بر مصر حکومت کردند. او با پشتیبانى کاهن هاى معبد آمون، خود را همسر خداى آمون نامید. در سنگ نبشته هاى دیوارهاى معابد چنین آمده است که توتموس اول او را وارث خود قرار داده و او را پادشاه مصر سفلى و علیا خوانده است. هنگامى که توتموس سوم به سن ده سالگى رسید، هات شپ سات خود را فرعون نامید و براى این منظور او زمین ها و عنوان همسر خدا را که ویژه زنان بود به دخترش نفرورا تسلیم کرد. وى در سال ???? پیش از میلاد تاجگذارى کرد و نام سلطنتى خود را «ما ات کارا» (سرآمد زنان اشراف زاده) گذاشت.
او پشتیبانان مقتدرى چون راهب اعظم معبد آمون هپاس نب و سایر راهب هاى معابد داشت که به او کمک کردند تا موقعیت خود را تثبیت کند. در سنگ نبشته ها به او لقب جنگ طلب و خشمناک داده اند. با وجود این عناوین در دوران حکومت او امنیت نسبى برقرار بود. او براى ارتقا بخشیدن به ارتباطات تجارى مصر، هیأت تجارى مصر را به سواحل آفریقا فرستاد و این هیأت تا سرزمین پونت (سومالى فعلى) نیز سفر کردند. او معابد بسیارى در تبس بنا کرد که هنوز یادآور شکوه و جلال معمارى مصر آن زمان است.
و به این ترتیب او رئیس تمام راهب و راهبه هاى آمون بود و احتمالاً براى انتخاب راهب ها قدرت کافى داشت.
در میان حکومت زنان، دوران سلطنت هات شپ سات، را مى توان دوران مهمى نامید، زیرا او بیش از زنان حاکم(نایب السلطنه و ملکه) قبل و بعد از خود حکومت کرد و مصر تحت فرمان او کشورى باثبات و پررونق بود. تا قبل از سلطنت هات شپ سات، هیچ زنى در مصر حکومت نکرده بود و براى ادامه این سنت، او از لباس مردانه و ریش مصنوعى استفاده مى کرد. شاید براى اینکه بهتر بتواند وظایف یک فرعون را به خوبى انجام دهد. تصاویرى که از او در دیوار معابد حک شده، همیشه شمایل یک مرد را نشان مى دهد، درحالى که در مطالب سنگ نبشته ها از او به عنوان یک زن یاد مى شود. او به خود گفته بود که جنسیت او به این که او مى تواند فرعون شود، ربطى ندارد. وى خواست که با او همانند سایر فراعنه رفتار شود. وقتى که سپاهى را براى سرکوبى نوبیا فرستاد، نه تنها همراه سپاه عازم میدان جنگ شد، بلکه رهبرى لشکر مصر را نیز خود به عهده گرفت. این نشان مى دهد که او رهبرى شجاع و نترس بود و از هرنظر با فراعنه مصر قبل از خود برابرى مى کرد. یکى از دستاوردهاى دوران حکومت هات شپ سات، حکومت بر مصر میانى بود. او مدتها مصر میانى را زیر سلطه خود گرفت و تعداد زیادى معابد جدید در آنجا بنا نمود. خارج از مصر او موفقیت چندانى به دست نیاورد و بسیارى از حکام و شاهزاده هاى فلسطین و سوریه، گاهگاهى سرزمین خود را از سلطه مصر آزاد مى کردند. این زن فوق العاده بیست و دو سال بر مصر حکومت کرد ومشخص نیست که وى به مرگ طبیعى مرده یا کشته شده است. او در سال ???? قبل از میلاد ناپدید شد.
پس از رسیدن به مقام فرعون مصر، هات شپ سات دستور انجام کارهاى بسیارى را صادر کرد. اولین کار او بناى دو ستون سنگى بزرگ بود که در آسوان برش داده و به کارناک حمل کردند. این ستون ها بزرگترین ستون هرمى شکل بود که به احترام خداى آمون بنا شده بود. از معابد و بناها و سنگ نبشته هاى زمان وى چیز زیادى باقى نمانده است، زیرا این آثار به دلیل هرج و مرج و خشونت پس از وى یعنى در زمان حکومت توتموس سوم تخریب شد. بعدها او دستور ساختن سه ستون سنگى بزرگ دنیا را صادر کرد. (یکى از این ستون ها قبل از حمل به کارناک ترک برداشت و هنوز در دره آسوان وجود دارد) او تصمیم داشت که این ستون ها را به مناسبت جشن شانزدهمین سال سلطنتش بنا کند. در کارناک او معابد بسیارى را تعمیر کرد و حتى معبد کوچکى هم در صخره هاى شمال مصر بنا کرد و سنگ نبشته هاى زیادى درباره حکومت خود در آن معبد به جا گذاشت که بیشتر آن در زمان سلطنت توتموس سوم از بین رفت. او دستور داد که مقبره اى براى وى در دره پادشاهان بنا کنند که پس از جلوگیرى از بناى مقبره هاى بیشتر در این دره، ساخت مقبره مشهور او در دیرالبحر آغاز شد. این معبد یا مدفن در کنار معبد قدیمى  تر منتو هاتپ که مربوط به زمان سلسله یازدهم پادشاهى مصر بود، بنا شد. در این معبد نیز سنگ نبشته هایى درباره زندگى و دستاوردهاى او پیدا شد که بیشتر آنها از بین رفته اند.
در اواخر قرن بیستم، جسد مومیایى شده توتموس اول و دوم در میان تعداد زیادى مومیایى در دیرالبحر کشف شد. تعداد زیادى مومیایى زن ناشناس نیز در این گروه دیده شد. اخیراً مى گویند که احتمالاً مدفن او در مقبره ?? دره پادشاهان باشد. تحقیقات نشان داده بود که این مقبره به ملکه سلسله هیجدهم پادشاهى تعلق دارد. مومیایى یک زن یا هات شپ سات دراین مقبره وجود دارد که ماسکى جواهرنشان بر چهره دارد و جایى هم براى ریش همانند فراعنه در آن دیده مى شود.
با تشکر از خانم (( معصومه پیروز بخت ))

تقسیم بندی دوره های تاریخی مصر باستان:.

 
تقسیم بندی دوره ها در مورد مصر مشتمل بر فهرستی با بیش از ???? سال قدمت است که مانتهو(راهب اعظم شهر هلیوپولیس)در سال ??? قبل از میلاد برای شاه بطلمیوس دوم(??? تا ??? ق م )مانتهوگردآوری کرده است.شاه مصر ملقب به برادر دوست و از سلسله بطالسه و حامی ادبیات و در ضمن جهانداری ممتاز بود.گفته می شود که او بود که دستور داد تا عهد عتیق حضرت موسی را از زبان عبری به یونانی ترجمه کنند.فانوس دریایی اسکندریه هم که یکی از عجایب هفتگانه است منسوب به او است.مانتهو بر اساس سنگ نوشته ها و گزارشات تاریخی و سنن قدیم:تاریخ سرزمینش را بر حسب نسل حکمرانان نظم و ترتیب داد و از این راه تاریخ مصر باستان را تا زمان خود در ?? سلسله تنظیم کرد(بعدها تاریخ نگاران سلسله ?? را هم به این فهرست افزودند)علاوه بر ان این فهرست تاریخ گسترده و جزء به جزء تصحیح شده و گزارش شده مانتهو را به ? دوران بزرگ تقسیم می کند.نتیجه این تقسیم بندی مانند جدول زمان بندی تاریخی زیر است:

دوره ثینیتها (سلسله ?و?) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

حکومت کهن (سلسله ? تا ?) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

دوره واسطه اول (سلسله ? تا ??) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

حکومت میانه (سلسله ?? و ??)????  تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

دوره واسطه دوم (سلسله ?? تا ??) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

حکومت جدید (سلسله ?? تا ??) ???? تا ???? قبل از میلاد (??? سال)

دوره واسطه سوم (سلسله ?? تا ??) ???? تا ??? قبل از میلاد (??? سال)

دوره پایانی (سلسله ?? تا ??) ??? تا ??? قبل از میلاد (??? سال)

دوره بطالسه (اسکندر مقدونی و سلاطین بعد از او) از ??? قبل از میلاد تا سال ?? میلادی (??? سال)


فتح کارتاژ بدست داریــــــوش کبیـــــــــــر:.

 

 فتح کارتاژ بدست داریــــــوش کبیـــــــــــر

بعد از اینکه خط تصویری مصر باستان ، خوانده شد و راه استفاده از اسناد تاریخی مصر بازگردید ، دانشمندان مصر شناس در اسناد تاریخی مصری ها بارها به نام " طاعون سیاه " برخورد کردند و تصور نمودند که منظور از نویسندگان مصری از طاعون سیاه همان مرض معروف طاعون است ، تا اینکه دریافتند طاعون سیاه اصطلاعی است برای نمایاندن تهاجم سیاه پوستان جنوب مصر . هردوت می گوید : « آریاندس فرمانده مصر ، برای اطاعت از دستور داریوش سیصد کشتی به جنوب مصر فرستاد تا اینکه سیاه پوستان را اجیر کنند و انها را به شمال مصر بیاورند . به جنوب مصر بروند گفت همین که یک عده سرباز اجیر گردید انها را با کشتی به شمال بفرستید و معطل نشوید که تمام سربازان مورد لزوم را اجیر کنید و بعد انها را به راه بیاندازید . در حالی که افسران مصری در جنوب ان کشور سیاه پوستان را برای سربازی اجیر می کردند ، آریاندس در شمال مصر برای انها سلاح فراهم می کرد و سلاحی را که وی برای سیاه پوستان فراهم می کرد عبارت بود از تیر و کمان و نیزه و زوبین . ان می دانست که سیاه پوستان در به کار بردن ان سه نوع سلاح مهارت دارند و تیری که از کمان انها رها شود کشنده است و می توانند زوبین را طوری پرتاب نمایند که به هدف اصابت کند . به هر نسبت که سیاه پوستان از جنوب مصر به شمال می رسیدند آریاندس به وسیله افسران مصری که زبان سیاه پوستان را می دانستند انها را تحت تعلیم قرار داده و تعلیم سیاه پوستان فقط این بود که عادت کنند در واحدهای نظامی جای بگیرند وگرنه انها احتیاج به تعلیم جنگی نداشتند .» در تمام اعصار به دو منظور سرباز تعلیم جنگی داده می شد و می شود : اول اینکه بتواند به خوبی از سلاح خود استفاده نماید و دوم اینکه بتواند خستگی میدان جنگ را تحمل کند . سربازان سیاه پوست که از طرف آریاندس اجیر می شدند ، به کار بردن تیر وکمان و زوبین را از طفولیت فرا می گرفتند و بعد از بزرگ شدن با نیزه می جنگیدند و طوری در بکار بردن ان اسلحه مهارت داشتند که سربازان عادی نمی توانستند آن سلاح ها را به کار ببرند مگر بعد از سالها تمرین کردند . قوه تحمل خستگی انها به حدی زیاد بود که خستگی میدان جنگ در نظرشان بی اهمیت جلوه می کرد ، چون از طفولیت ، در جنگل ها برای شکار تلاش می نمودند و کف پاهای انها چون سم اسب سخت شده بود و نمی توانستند کفش بپوشند و در میدان جنگ هم با پای برهنه می جنگیدند . اریاندس در مصر قشون فراهم می کرد و داریوش در سوریه و لیدی و بعد از دو ماه داریوش وارد مصر شد. داریوش از مشاهده سربازان سیاه پوست که آریاندس اجیر کرده بود ابراز رضایت کرد و چون همه سیاه پوستان عریان بودند دستور داد که به سرعت برای انها لباس ضخیم و گرم فراهم نمایند و انگاه در اولین روز طغیان رودخانه نیل در شمال مصر که اولین روز امدن چلچله ها نیز می باشد و آغاز پائیز است با قشون خود براه افتاد و راهی را پیش گرفت که کمبوجیه برای جنگ با فرعون " پز آمون " پیش گرفته بود. " خانتوس "مورخ لیدی می گوید   ادامه مطلب...

نگاهی به تقویم مصر و روم باستان:.

 

Calendar

تقویم سنگی مربوط به روم باستان
ایده استفاده از تقویم از دیرباز برای مشخص کردن زمانهای آینده و گذشته وجود داشته است. برای مشخص کردن اینکه چه مدت به برگزاری مراسم یا جشنهای مذهبی و … باقی مانده است و یا چه مدت زمان از وقوع یک حادثه گذشته است. شاید تعجب کنید اگر بدانید که تقویم های مختلفی که هم اکنون وجود دارد، اغلب با توجه به شرایط جغرافیایی بوجود آمده است. بعنوان مثال در کشور های سردسیر مفهوم سال با پایان زمستان مشخص می شود و در کشورهای گرمتر که مفهوم فصل کمتر مشاهده می شود ملاک محاسبه تقویم، حرکت ماه می باشد.

قدیمی ترین معیار ساخت تقویم نوع قمری (Lunar) می باشد که بر اساس حرکت ماه و پیداشدن ماه جدید در آسمان می باشد هرچند قبل از آن مصری ها دریافته بودند که طغیان نیل دارای نظم مشخصی می

باشد و می توانند از آن بعنوان معیاری برای گذشت زمان استفاده کنند.

تقویم مصری
مصریان باستان از تقویمی استفاده می کردند که در آن یکسال شامل ?? ماه ?? روزه بود. آنها متوجه مشکلاتی که این تقویم داشت شده بودند چرا که بتدریج تغییر فصل در روزهای غیر مشابه سال انجام می شد و گویی زمان تغییر فصل در تقویم در حال حرکت می باشد. آنها در حدود ???? سال پیش از میلاد تصمیم گرفتند که در پایان هر سال ? روز به سال اضافه کنند تا مشکل تغییر فصل را حل کنند. این ?

روز برای آنها جز روزهای جشن و تعطیلات محسوب می شد و در این روزها کار نمی کردند.

جای تعجب است اما پاپیروس های مصری نشان می دهد که مصریان باستان مدت زمان گردش زمین بدور خورشید را دقیقآ معادل ??? و یک چهارم روز تعیین کرده بودند ولی متاسفانه برای حل مشکل

کسری یک چهارم روز اندیشه خاصی نکرده بودند. به همین دلیل پس از گذشت ???? سال خورشیدی - معادل چهار بازه ??? سال خورشیدی - تعداد سالهای گذشته شده مصری معادل ???? سال میشد.

نتیجه آنکه تقویم تابستان را نشان می داد حال آنکه آب و هوا، وضعیت زمستان را!ادامه مطلب...

جراحی های شگفت انگیز در روم باستان:.

صاویری از یک عمل جراحی باستانی که توسط باستان شناسان ایتالیایی کشف شده، جزئیات امکانات و قابلیت های پزشکی در عصر رومی ها را نشان می دهد. برخلاف تصور معمول، ابزارهای پزشکی این عصر در نهایت ظرافت و دقت ساخته می شده اند و نمونه های یافت شده نشان می دهند که عمل های جراحی و بیماری هایی که پزشکان درمان می کردند طی این 1800 سال چندان تغییر نکرده است.

بخیه کردن زخم ها جزء عمده ترین اعمال درمانی پزشکان و رایج ترین توصیه پزشکان به بیماران رعایت یک رژیم غذایی مناسب بوده اند. در صورت نیاز و موارد اورژانسی پزشکان برای ویزیت بیماران به خانه بیماران می رفتند. محققان 17 سال است که در حال کار روی «خانه جراح» هستند، این محل طی حفاری ها کشف شده و دیوارنگاره کشف شده در آن پر جزئیات ترین تصویر مربوط به عملیات پزشکی در زمان روم باستان را نشان می دهد. یافته های به دست آمده در این محل به تازگی و برای بار نخست برای مشاهده در معرض دید عموم قرار گرفته اند.

دکتر رالف جکسون مدیر مجموعه رومی- انگلیسی «بریتیش میوزیوم» و متخصص طب باستان می گوید؛ «این مهمترین یافته یی است که در این زمینه تاکنون در جهان کشف شده است.»

در میان سایر موارد یافت شده طی این حفاری ها، چاقوهای ظریف جراحی و ظروف خاص تهیه و نگهداری دارو به چشم می خورد. دکتر جکسون می گوید؛ «این ابزارها کل پروسه درمانی از معاینه تا درمان بیماری ها را روشن می کند در حالی که یافته های پیشین همگی ناقص بوده اند.

ما توانستیم دریابیم که چگونه با استفاده از افیون و سایر مواد خلسه آور بیمار بیهوش می شد تا روی او جراحی صورت بگیرد.» یکی از غیرمنتظره ترین اکتشافات ظرف سرامیکی به شکل پای انسان است که می تواند کاملاً یادآور فرآیند درمانی در فیزیوتراپی های امروزی باشد. پس از قرارگیری پای انسان داخل این ظرف با استفاده از روغن یا آب داغ که وارد ظرف می شد پای بیمار درمان می شد. دررفتگی مفاصل نیز جزء عمده ترین مشکلات بیماران در آن زمان بوده که به وسیله گرما یا سرما درمان می شد.

کشفیات اخیر نشان می دهد که پزشکان احتمالاً ابتدا سعی می کردند با استفاده از رژیم غذایی مناسب بیماری را درمان کنند، در مرحله بعد دارو تجویز می کردند و در صورت موثر واقع نشدن اقدام به جراحی می کردند. این جراحی شامل کشیدن دندان (که ابزارهای آن نیز در سایت حفاری یافت شده) تا جراحی جمجمه و مغز می شده است؛ «ما توانستیم ابزارهای بسیار ظریفی را بیابیم که جراح ابتدا با آنها سوراخ ظریفی در جمجمه ایجاد می کرده و سپس با کمک آن ابزار جمجمه را می شکافته تا قطعات ریز ناشی از شکستن جمجمه را خارج کند. بسیار جالب است که پزشکان در آن زمان می دانستند در صورت شکستگی جمجمه باید قطعات ریز استخوان را خارج کنند تا به مغز آسیبی وارد نکند.» از سوی دیگر جعبه ابزارها و وسایل پزشکی کشف شده نشان می دهد پزشک در هر زمانی آمادگی آن را داشته که به سرعت خود را به بخشی دیگر از شهر برساند و بیمار دیگری را تحت درمان قرار دهد. در خانه این جراح یک اتاق معاینه و جراحی وجود دارد که شباهت زیادی به نمونه های امروزی دارد. اتاق معاینه میزی بزرگ و صندلی نرم مخصوص پزشک دارد و در اتاق جراحی نیز تختی دیده می شود که بیمار روی آن دراز می کشیده است. این خانه در قرن دوم قبل از میلاد ساخته شده و در سال 200 قبل از میلاد در آتش سوخته. این خانه یکی از سایت های تاریخی است که در سال 1989 هنگام از ریشه درآوردن یک درخت در «پیازا فراری» ایتالیا یافت شد. این حفاری ها توسط دولت ایتالیا انجام شده و تاکنون هزینه یی معادل 750 هزار یورو داشته است.


اِفسوس یکی از شهرهای مهم تمدن روم باستان و کتابخانه باستانی سلس:.

چکیده:
شهر اِفسوس یکی از شهرهای مهم تمدن روم باستان در آسیای صغیر می باشد. این شهر که در سواحل دریای اژه و کناره رود مندرس کوچک واقع شده امروزه به ترکی بنام اِفس خوانده می شود. آثار بجا مانده از این شهر از نظر تاریخی جایگاه ویژه و ارزشمندی دارد. در میان آثار باستانی بجا مانده در این شهر بنای یک کتابخانه به چشم می خورد. این کتابخانه که در حدود سال 125 میلادی توسط ژولیوس آکویلا سلسوس به یادبود پدرش ساخته شده است به نام کتابخانه سلسوس معروف شده است. این کتابخانه جزء معدود بناهای اختصاص داده شده برای کتابخانه است که تاکنون تقریباً سالم باقی مانده است. این کتابخانه که جزو اولین کتابخانه های عمومی است که در آسیای صغیر براساس فرهنگ روم باستان ساخته شده مورد توجه بسیاری از پژوهشگران واقع شده است. در این نوشته سعی بر آن است تا با توجه به آثار باقی مانده از این بنا مشخصات و خصوصیات کتابخانه های دوره باستان روم از نقطه نظرهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. 
 


آغاز پیدایش نقد ادبی در روم باستان:.

آغاز پیدایش نقد ادبی در روم باستان

 


ادبیات رومی از انتشار و گسترش تمدن, فرهنگ و ادبیات یونانی در میان رومیان پدید آمد. رومیان پیش از آشنایی با یونانیان, آشنایی چندانی با شعر و ادبیات نداشتند و حتی واژه ای ویژه برای نامگذاری شعر و ادبیات در زبان آن ها موجود نبود. رومیان پیش و بیش از آن که اهل ذوق و ادب و هنر باشند, مردان رزم و مبارزه و سیاست بودند و از فنون جنگ آوری و رقابت سیاسی بیشتر از فنون ادبی سر در می آوردند. به قول ویرژیل:

 رومیان برای هنر آفریده نشده بودند, بلکه جهت سلطه و حکومت ساخته شده بودند.

از نظر آن ها هرگونه فعالیت فکری و ذوقی , تلف کردن وقت و هدر دادن عمر با ارزش بود. آن ها مردان کار و مکر و پیکار بودند و کسانی را که شعر می گفتند, خیال می بافتند,یا به اندیشه های فلسفی و حکمت آمیز می پرداختند, افرادی بیکاره, لاابالی, مفتخور و ولگرد می شمردند.آن ها حتی خواندن و نوشتن را به معنای سر باز زدن از کار و تلاش و سازندگی و به عنوان نمودهایی از تن پروری و بیکارگی می دانستند, و به همین دلیل ارزش چندانی برای هنر و ادبیات قائل نبودند.ادامه مطلب...

<      1   2   3   4   5   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]