معماری بناها و کاخ ها در دوره هخامنشیان - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



معماری بناها و کاخ ها در دوره هخامنشیان:.

 

معماری بناها و کاخ ها در دوره هخامنشیان

در حدود 560 سال پیش از میلاد که دو دولت نیرومند آریایی یعنی ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوری بزرگ ایران به وجود آمد. این واقعه زمانی رخ داد که کوروش بزرگ نخستین شاه هخامنشی نیای خود آستیاک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زیر آورد . با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند این سلسله یعنی کوروش و سپس داریوش همه آسیای باختری و خاوری از رود نیل تا جیحون و از دریای اژه تا رود کنگ به تصرف در آمد و شاهنشاهی ایران بصورت نخستین امپراطوری بزرگ جهان سازمان یافت و مدت دویست و سی سال با ثباتی کم نظیر دوام آورد . راه شاهی که از سارد پایتخت لیدیه تا شوش به مسافت بیش از 1600 میل امتداد داشت با یکصد و دوازده ایستگاه بین راهی در طول آن برای کمک به کاروان ها و حمل ونقل کالا در مدتی کمتر از نود روز در سراسر امپراتوری و حتی سنگ فرش بودن راههای بین شوش و تخت جمشید و اکباتانه (همدان) نمونه ای کوچک از اقدامات عمرانی هخامنشیان  بوده که نشانگر تمدن درخشان ایرانی در این دوره است. هنر ایران در دوران هخامنشی هنری است شاهی و سرنوشتش با سرنوشت شاهان هخامنشی پیوند خورده است و به این دلیل است که در دوران پادشاهی کوروش و داریوش این هنر به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان میدهد.

****

مهمترین بناهای به جای مانده این دوران کاخهای شاهی است تاریخ ساختمان این کاخها به اواسط قرن ششم قبل از میلاد باز می گردد آنچنان که از آثار معماری این دوره بر می آید آغاز آن از مسجد  سلیمان و بعدا در پاسارگاد و تخت جمشید گواه آن است. یکی از عناصر مهم ساختمانی صفه مصنوعی است که پشت به کوه دارد و روی آن ساختمانهای کاخها و اقامتگاههای شاهی را بنا میکردند با پلکانهای سنگی برای صعود به صفه.

به عنوان  نخستین ابزار سیاسی و به نشانه تایید آسمانی در حدود سال 550 پیش از میلاد کوروش ساختمان مجموعه کاخ و پرستشگاههایی را در پاسارگاد در استان فارس بنا نهاد که نخستین کانون امپراطوری هخامنشی و معرف سبک معماری هخامنشی است و آشکارا منابع آنرا روشن می سازد . معماری پاسارگاد در حقیقت یک نوع معماری تکامل یافته از شیوه معماری پارسی است با آنکه بسیاری از بخشهای آن از میان رفته ولی زیبایی و اصول فنی در ساختمان را رعایت نموده اند.

هخامنشیان تنها سازندگان کاخ نبودند بلکه از آنها نیز آثار معابد و مقابر آرامگاهی صخره ای بجای مانده است . به هر روی که این دوره از معماری ایرانی را بررسی کنیم در خواهیم یاغت که از چه پیشینه ای غنی و بادوام برخوردار است همچنانکه بیش از این گفتم معماری هخامنشی به نوعی شکل تکامل یافته معماری ایلامی و مادی است و به عبارت دیگر هخامنشیان از آن مجموعه فنون و هنرهای ساختمانی با روشی خاص و استادانه استفاده کردند . آنان مصطبه سازی آجرهای لعابدار ایلامی و تالارهای ستون دار با ایوانهای جانبی و مقابر صخره ای مادی را تکامل بخشیدند و از همسایگان و ملل تابعه هم غافل نماندند بلکه از معماری و معماران بابلی آشوری لیدی ساردی مصری استفاده های شایانی بردند و افزون بر آثار موجود از ملل متقدم هنرمندان آثاری پدید آوردند که در طول تاریخ بشریت اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است. معماران هخامنشی  از هوش و ذکاوتی سرشار بهره مند بوده اند . زیر در آثار آنها اصولی رعایت شده که بعدها به عنوان اصول معماری ایرانی معمول و مرسوم گردید.هر چه بنا کردند به استثنای پاره ای از موارد مصالح بوم آورد را در نظر گرفتند . از آن جمله پاسارگاد است که آن را می توان از پروژه های عظیم  و آغازین امپراطوری هخامنشی محسوب نمود . هخامنشیان با اینکه قبلا در مسجد سلیمان آثاری از خود به جای گذاشته بودند اما پاسارگاد داستانی دیگر دارد . پاسارگادی که به اعتقاد بسیاری از مورخین نخستین پایتخت امپراطوری نوپا بود و از همانجا سایر نقاط کشور بزرگ و پهناور ایران آنروز تسخیر گردید.

پاسارگاد را باید از کارهای کوروش بزرگ قلمداد کرد . در پاسارگاد هنر ایرانی  وحدت یافته تر می شود با آثاری نظیر کاخ دروازه و دیگر کاخها و تل تخت. در این شهر مجموعه ای از بناهای کاخها مقابر پل و کوشکهایی بر پا گردیدند . که هر یک از آنها جای بررسی و مطالعه جداگانه دارند. زیرا تمام آنچه که یک اثر معمارانه باید داشته باشد در این ساختمانها رعایت گردیده است. حال برای جلوگیری اطاله کلام به شرح و توصیف جزئیات برخی از این بناها می پردازیم.

تل تخت(تخت سلیمان): این اثر معماری که صفه بزرگی است مشرف به تمام کاخ ها و باغهای پیرامون خود در پاسارگاد بر روی تپه ای به بلندی 50 متر قرار گرفته که بقایای دیوار سنگی بزرگ آن قابل ملاحظه است . سکوی این بنا از سنگهای بزرگ تراشیده شده در نما و با سنگهای لاشه ای در دیوار اصلی ساخته شده است.بخش غربی این سکو را از ستیغ و لبه یک تپه کوه مانند ساخته اندو سپس مجموعه ای از کاخها و سایر تاسیسات را روی آن ایجاد کرده اند.بی هیچ گمانی این تخت را برای زیربنای کاخ های باشکوهی همانند کاخهای تخت جمشید به وجود آورده اند . نکته قابل ذکر در سنگهای تراشیده آن است که در معماری به سنگهای ((بادبرد)) معروف هستند و با بستهای فلزی به شکل دم چلچله ای به هم متصل شده اند .درباره زمان ساخت آن دیوید استروناخ معتقد است که باید به فرمان کوروش در زمانی که پاسارگاد پایتخت امپراطوری هخامنشی بوده ساخته شده باشد به هر روی با اینکه ساختمان مزبور خرابی دیده است ولی طرح تقریبی بازسازی شده آن اندکی از عظمت و شوکت معماری آنرا نمایش می دهد.

آرامگاه کوروش: نخستین اثری که در دشت مرغاب و دهکده مادر سلیمان (پاسارگاد) جلب توجه میکند مقبره کوروش است. بنای سنگی باشکوهی که در حدود بیست و پنج قرن پیش ساخته شده است. این بنا در میان مردم به نام قبر مادر سلیمان معروف است. بنا از دو بخش تشکیل شده است:

الف)قسمت سکو مانند که یادآور زیگورات چغازنبیل ((دوره ایلامی ))است

ب)قسمت بالایی آن که اتاق کوچکی است و با سقف سنگی به صورت شیروانی (خرپشته) ایجاد شده است.

بخش سکو مانند پله پله از شش طبقه تشکیل یافته است طبقه اول 70/1 دوم و سوم هر کدام 1 متر و سه طبقه آخری 55 سانتی متر بلندی دارند عرض سکوها که حالت پله مانند را دارند 50 سانتی متر است. بلندی این قسمت در مجموع 35/5 متر است بخش ب که اتاقک کوچکی است دارای در گاهی به عرض 87 سانتی متر و ارتفاع 30/1 متر است . ابعاد 30/2*3 متر و ارتفاع آن 10/2 متر است.کل بنا از سنگ ساخته شده است و یکی از آثار معماری بسیار زیبای دوران هخامنشی.

کاخ دروازه :این بنا که در شرق محوطه کاخها و اندکی بیرون از خط دیوار حصاری است که مجموعه کاخی در آن قرار دارند واقع شده است ابعاد آن 36*36 متر است. بنای ستوندار با دو ردیف 4 تایی ستونهای سنگی جزر دیوارها نیز از سنگ ساخته شده است و این بنا چهار مدخل ورودی دارد که دو تا از آنها بزرگتر از دوتای دیگرند. بر روی سطوح مدخل ورودی نقوش برجسته ای از ترکیب انسان و گاو انسان و ماهی وجود دارد و در گاه شمالی آن نقش یک انسان بالدار که بعضی آن را به کوروش بزرگ تعبیر کرده اند . ستونها دارای پایه هایی از سنگ سیاه و زرد شبه مرمر هستند و کف کاخ را با سنگهای بدون شکل هندسی منظم سنگ فرش نموده اند.

مجموعه کاخها و باغ شاهی: این مجموعه باغ و کاخ را می توان یکی از قدیمیترین نمونه های موجود از نوع خود محسوب نمود که شامل دو کاخ بار عام و اختصاصی کوروش دو بنای کوشک و مجموعه از آب نماها و خیابان ها است.

کاخ بارعام کوروش:این بنا مشتمل بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در چهار جهت و دو اتاق در جناحین ایوان جنوبی است.تالار مرکزی آن از دو ردیف چهار ستونی سنگی تشکیل یافته و چهار ایوان در جهات اربعه آن نیز دارای دو ردیف ستون سنگی است و فاصله ستونها در بخشهای اخیر کمتر از تالار مرکزی است.تالار مرکزی همانند کاخ دروازه دارای چهار مدخل ورودی در چهار جهت است.این بنا نیز از سنگ و خشت ساخته شده و کف آنرا با مهارت کم نظیری سنگ فرش نموده اند.ستونهای بجا مانده نشانگر آن است که بدون تزیین است.

کاخ اختصاصی کوروش : از نظر پلان و شکل مانند کاخ بارعام است و عبارتست از یک تالار مرکزی با 5 ردیف 6 تایی ستونهای سنگی و چهار ایوان در جهات اربعه دارد و دو اتاق در گوشه شمال غربی و جنوب غربی .ابعاد آن در حدود 5/22*3 متر و وسعت آن 700 متر مربع است جرز درگاه های این بنا از سنگ زرد شبه مرمر که در نزدیکی پاسارگاد وجود دارد ساخته شده است . ترکیب سمگ سیاه و زرد در پایه ستونها جالب و دیدنی است . شالی پایه ستونها دارای تزیینات قاشقی است در جای دیگر از آن استفاده نشده بوده است.

کوشکهای باغ شاهی:در میان مجموعه باغها و کاخهای شاهی پاسارگاد دو بنای زیبا قرار دارد که هر کدام از آنها دارای یک سالن مرکزی است که چهار ایوان در چهار جهت دارد . ایوانهای شمالی جنوبی کوشک A دارای چهار ستون در هر ردیف هستند و ایوانهای شرقی و غربی به خاطر کم عرض بودن دارای یک ردیف ستون.کوشکBدر ایوانهای شرقی و غربی چهار ستون در یک ردیف و در ایوانهای شمالی و جنوبی یک ستون دارد.این امر تنوع در معماری دو بنای کوچک را تا چه حد آشکار می سازد . این بناها در حقیقت راه ارتباطی به کاخهای اختصاصی و بارعام کوروش بوده اند.

باغ پاسارگاد:مجموعه ای است زیبا ومنسجم که کاخها و کوشکهای متعددی را در خود جای داده است.این باغ را می توان یکی از زیباترین باغهای جهان دانست . زیبایی و شهرت باغهایی از این نوع بوده که واژه پردیس /فردیس/فردوس (باغ) فارسی را به چند زبان بزرگ و معروف جهان(عربی/انگلیسی/فرانسه/ایتالیایی/آلمانی..) نفوذ داده است و این امر نشانگر قدمت باغ سازی در ایران است که باغ سازی در دوره صفویه نیز متاثر از این دوره است.

مقبره کمبوجیه(زندان سلیمان):مقبره کمبوجیه بنای سنگی مکعب مستطیل شکلی است که از سنگهای سفید بزرگ تراشیده شده است و متاستفانه یکی از دیوارهای چهارگانه و سقف آن سالم مانده است.و از هر نظر قابل مقایسه با بنای کعبه زردشت نقش رستم در مرودشت است . البته به طور قطع قدیمی تر از بنای فوق الذکر (کعبه زردشت) است.

پل پاسارگاد:از دیگر آثار پاسارگاد می توان به پلی بجای مانده از این دوره اشاره کرد . این پل دارای دو دیوار است با عرضی حدود65/15 متر و طولی در همین حدود وسیع و بزرگ به نظر می رسد.سه ردیف سه تایی ستون سنگی در فاصله دو دیوار آن قرار دارد. ستونها استوانه ای شکل هستند و بر روی پایه مکعبی قرار گرفته اند.بدنه ستونها کاملا صیقل یافته و فاقد سرستون هستند.

شوش:داریوش هخامنشی پس از آنکه بر شورشیان مخالف سلطنت پیروز شد و آرامش را دوباره به کشور بازگرداند با توجه به قلمرو وسیع هخامنشی که از نیل تا سند بود تصمیم گرفت شوش کهن را که تقریبا در مرکز امپراطوری واقع شده بود به پایتختی انتخاب کند. بی شک در این انتخاب شکوه و عظمت دیرینه شوش پایتخت فرمانروایان ایلامی مورد نظر بوده است از سوی دیگر چون پاسارگاد پایتخت کوروش و کمبوجیه بوده است او نخواسته آن شهر را مرکز فرمانروایی خود سازد و از این رو شوش را مرکز حکومت خود برگزید.داریوش فرمان داد تا کاخی با شکوه آنچنان که در خور فرمانروایی وی باشد در شوش برپا دارند لذا معماران با توجه به جمیع مسائل تپه آپادانا را با این منظور انتخاب کردند کاخ اصلی داریوش روی این تپه بنا شد و اقامتگاه درباریان و تاسیسات دولتی بر روی دو تپه ((ارک))و((شهر شاهی)) ایجاد شد.

آپادانا: آپادانا کاخی است مرتفع و پهناور که از بخشهای مختلفی تشکیل یافته است.این واحدها شامل تالار حرمسرا دروازه کاخ پذیرایی و دیگر بخشها است.در آغاز معماران زمان هخامنشی گرداگرد تپه را دیواری قطور با ارتفاعی حدود 20 متر و قطری به همین اندازه برپا کردند و پشت آنرا با خاک پرکردند . بر روی این تختگاه ابتدایی پی بناها کنده شد سپس دیوارها برپا گردید و ستونها در جای خود استوار گشت.

در این زمینه کتیبه ای از داریوش بر جای مانده است که خود گویای بسیاری از مسائل معماری این بنای بزرگ و با شکوه است داریوش در این کتیبه چنین نوشته است:

 

((این کاخ را من ساختم – زیور آن از راه دور آورده شد زمین کنده شد تا اینکه به خاک سفت (کف سنگی) رسیدم و خندقی درست شد.سپس قلوه سنگ و شقته در آن انباشته شد در طرفی به بلندی 40 ارش و سوی دیگری تا حدود 20 ارش روی آن شفته کاخ بنا گردید. کند وکوب و انباشتن و خشتهایی که در قالب زده شده کار مردم بابل بوده الوارکاج از کوهی آورده شد که آنرا لبنان گویند.مردم آشور آنرا به بابل و مردم کارکه و یونانیان آنرا از بابل به شوش آوردند. چوب یکا از گاندهارا و کرمانا آورده شد. زرا از سارد و بلخ آمد و در اینجا بر  روی آن کار شد . سنگ لاجورد گران قیمت و عقیق شنگرفی را از سغد آوردند و فیروزه را از خوارزم . سیم و آبنوس از مصر آمد. تزئینی که دیوارها با آن زیور یافته از یونان عاج از اتیوپی و از هند و از رخج آورده شد ولی در اینجا روی آنها کار شده سنگهایی که در اینجا به صورت ستون در آمده سنگ آنرا از شهری در ایلام بنام ((آبی رادو)) آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان که آنها را ساختند از مردم سارد و یونان بودند . آنهایی که طلاها را به کار گرفتند مادی و مصری بودند . منبت کاران ساردی و مصری بودند . آنان که از عاج خاتم می ساختند بابلی و یونانی بودند . آنها که به تزئین دیوار پرداختند مادی و مصری بودند. به یاری اهورامزدا کاخی با شکوه در شوش بنا نهادم . اهورامزدا مرا و پدرم و کشورم را از هر آسیبی نگهدارد.))

متن کتیبه آنچنان گویا و قابل توجه است که همانند قرارداد پیمان کار ساختمانی است که احتمالا یک راهنمای درستی در فنون ساختمانی بناهای شبیه به آن در تخت جمشید و سایر امکنه هخامنشی به شمار می رفته اکنون از آن اطلاعات و تجربه های فنی  قابل ملاحظه ای آشکار می شود. و علاوه بر اینها چند نکته اساسی و مهم در این کتیبه نهفته است

1-   چون در طرح بنا ساخت دیوارهای بلند در نظر بوده لذا معماری زمین را تا خاک بکر حفر کرده تا ساختمان میتحکمی داشته است

2-      چون تپه طبیعی است در نتیجه پی سازی بستگی به فراز و نشیب تپه داشته است

3-   چون ستونهایی یا اندازه و وزن زیاد در بنا طرح ریزی شده بود پی سازی می باید از استحکام کافی برخوردار باشد. به همین دلیل محلهایی که لازم بود با سنگ و شن پر کرده و کوفته اند. سپس دیوارها و ستونها را بر پا داشته اند. نتایج کاوشها روشهای مورد بحث در کتیبه را تایید می کند.

دیوارهای کاخ عموما از خشت و گل ساخته شده که مصالحی مناسب برای دشت خوزستان است. روی دیوارها را با گچ و یا نقاشی دیواری تزئین کرده بودند . البته دیوارهای ایوان سمت حیاط مرکزی با آجر لعاب دار پوشانیده شده بود . که بر روی آن نقوش مختلف از جمله ردیف سربازان جاویدان نقش شیر جانوران افسانه ای همچون گاو یا شیر بالدار دال شیر با سر انسان نقش فروهر کتیبه های به خط میخی و غیره تزئین شده بود . علاوه بر  این نقوش گل نیلوفر آبی (لوتوس) در همه جای این تزئینات جایگاه ویژه ای دارد . در طرفین پله های کاخ نیز ردیف سربازان جاویدان مشاهده می شود.

بخشی از آپادانا در زمان اردشیر اول (پس از سال 461 ق.م) دچار آتش سوزی شد و پس از آن قابل سکونت نبود . در زمان داریوش دوم اقدامی درباره این کاخ صورت نگرفت ولی در زمان اردشیر دوم بازسازی شد.

کاخ شائور:در سمت غربی رودخانه شائور در سالهای اخیر کاخی کشف شد که سبب همجواری با این رودخانه امروزه به همین نام مشهور است. این کاخ دارای تالاری به اندازه های 60/34*7/37 متر و تاسیسات جنبی است . تالار ستوندار دارای 64 ستون در 8 ردیف 8 تایی است.در سمت شمالی ایوانی است که دو ردیف ستون 5 تایی دارد.پایه ستونها از سنگ بوده و دیوارها هم چون آپادانا از خشت است.در اینجا دیوارها با رنگهای گوناگون رنگ آمیزی شده اند و در برخی اتاقها نشانه های گچکاری نیز دیده می شود.در کاخ مزبور تعدادی نقش برجسته و آجرهای لعابدار یافت شده که حاکی از کاربرد و استفاده آنها در تزئینات کاخ است . و نقش برجسته ها با نقوش برجسته سنگی تخت جمشید قابل مقایسه است . پایه ستونهای کاخ سنگی است.و لیکن به احتمال فراوان ستونها چوبی بوده و روی آن را با گچ پوشانیده و نقاشی کرده اندو بر روی چند تا از پایه ستونها کتیبه هایی که به سه خط ایلامی بابلی و فارسی باستان است وجود دارد.

ارگ و شهر شاهی:بطوری که اشاره شد داریوش کاخ آپادانا را بر روی یک تپه بنا کرد . ولی تاسیسات درباری و مساکن درباریان را بر روی دو تپه دیگر بنا نهاد. بر همین اساس دیواری عظیم بر گرداگرد شهر (تپه های سه گانه)ساختند که در فواصل معین در آنها برجهایی نیز تعبیه شده بود . در نقاط مختلف درهای ورودی و خروجی چندی نیز کار گذاشته بود . در اصلی در ضلع شرقی و در بخش تپه شهر شاهی ایجاد شده بود. که دارای اطاقهای چندی در اطراف دروازه بوده است.از آثار شهر شاهی دو کاخ کوچککه یکی روبروی آپادانا و بنام ((هدیش))و دیگری ((دژ)) که در جنوب تپه قرار دارد مورد بررسی و کاوش قرار گرفته اند.

معبد آپادانا در شوش: در چهار کیلومتری شمال شرق شوش بنای کوچکی از دوره هخامنشی کاوش و بررسی شد که آنرا معبد آپادانا   نامیده اند این ساختمان بنایی است حدود 30 متر عرض و 45 متر طول دارد و از نقشه ای بسیار زیبا برخوردار است . در جلو یک تالار ستوندار با چهار ستون و در پشت آن تالار دیگری برای اجرای مراسم در اطراف این تالار اتاقها و راهروهایی نیز ساخته شده است . این بنا احتمالا در زمان اردشیر دوم ساخته شده باشد. و آندره گدار معتقد است که محل اصلی آتش است . که دیوارآن آنرا از هرگونه پلیدی یا بی حرمتی حفظ می کرده است . جلوخان سرپوشیده ستوندار آن که در جلو واقع شده با دو محراب محل موعظه وعبادت آتشکده بود و واعظین در بالای پلکان می ایستادند و حضار در حیاط جمع می شده اند.

ازشوش دوره هخامنشی امروزه چیزی جز ویرانه ای  باقی نمانده است که بارها مصالح و اشیاء آن به غارت و یغما رفته است. به هر حال آنچه از معماری با عظمت و شکوهمند کاخهای شوش باقی مانده نشانه نبوغ و ابداع هنرمند ایرانی است که هر زایش هنر و معماری ایرانی سهمی ارزنده داشته است.

تخت جمشید : این مجموعه ساختمانی در مرودشت و در 45 کیلومتری شهر شیراز واقع شده است. بر کوهی خشن بنام کوه رحمت تکیه داده و مشرف است بر دشت پهناور و حاصلخیزی که اطراف آنرا کوهها حلقه وار فرا گرفته اند.

با توجه با اسناد و مدارک موجود طرح ساختمانی این بنا احتمالا به دستور داریوش و معمارانش ترتیب داده شده و بی گمان نقشه کلی تخت جمشید از پیش طرح ریزی شده است. سیستم کانال کشی و آبرسانی و مجاری فاضلاب که در سطوح مختلف متناسب با کاربرد دقیق آنها قبلا در سنگ کوه کنده شده دلیلی است بر این مدعا . صفه ای گسترده و وسیع به ابعاد 457*274 متر که بخشی از کوه را تسطیح نموده و قسمتهای ناصاف آن هموار و گودیهای آن پر شده اند . اطراف این صفه را برج و بارویی از تخته سنگهای بزرگ که هم پشت بند صفه است و هم جنبه دفاعی داشته است.بلندی این دیوار به تفاوت از حدود 12 تا 18 متر است . ابعاد سنگهایی که در این دیوار طویل بکار رفته گاهی به 15 متر و وزن 30 تن می رسد . این سنگها را بدون ملات بر روی هم سوار کرده و با بستهای آهنین به هم پیوند داده اند اتصال سنگها چنان با مهارت انجام گرفته که در پاره ای موارد درز میان آنها دیده نمی شود . بر روی این دیوار سنگی دیواری دیگر از خشت خام وجود داشته که لااقل قسمتی از آنرا با کاشیهای رنگین (قهوه ای زرد و سبز آبی ) مانند آنچه در شوش به کار رفته بود نماسازی کرده بودند.

نحوه دسترسی به صفه یکی از بدیع ترین و جالب ترین قسمت هاست. پلکانی با عظمت و دو جانبه که پهنای آن 60/6 متر است به نحوی که در آغاز از هم جدا گشته اند و پس از طی مسافتی دوباره به هم می رسند. این پله ها به جای اینکه از تخته سنگهای متعدد با هم ترکیب شده باشند از یک قطعه سنگ عظیم الجثه حجاری و ساخته شده اند و حتی گاهی قسمتی از دیوار سنگی را نیز شامل می شده است . از دیدگاه معماری جدید ممکن است این شیوه کار غیر منطقی به نظر می آید ولیکن به واقع نمی توان تصور نمود سازندگانی که چنان ستونهای بلند را با سر ستونهای چند تنی شان بر افراشته اند از مهارت و استادی بی بهره بوده اند . این کار را می توان اینگونه توجیه کرد نخست اینکه چنین ترکیبی بیشتر از واحدهای جدا از هم به بنا استحکام می بخشید دوم آنکه سازندگان ساختمان را به عنوان تجمع مکانیکی در نظر نداشته بلکه آنرا یک واحد حجاری تمام میدانسته تند . این روش که عبارت بود از تراش یکپارچه واحد ساختمانی نه ترکیب عوامل گوناگون : در احداث قاب درها و پنجره ها نیز بکار رفته است چه غالبا این عناصر را از سنگی یکپارچه حجاری کرده اند . برخی معتقدند که این راه پله بزرگ و شکوهمند با یک شیب تدریجی که مناسب سوارکاران است به سطح می رسد و بلافاصله به یک عمارت باشکوه که بنایی جز دروازه تمام ملتها نیست منتهی می شود.

دروازه ملل(دروازه خشایار شا) با تندیسهای عظیم گاو بالدار با سر انسان (لاماسوا/اسفنکس) ترکیب یافته که به نوعی  نگهبانان این عمارت و مجموعه اند و مانع ورود اهریمنی . این بنای با شکوه و منفرد که به شکل یک کوشک است سنگ نبشته ای از خشایارشا را در بردارد با این مضمون((این دروازه همه ملتهاست)) این اعلامیه بدان معناست که همه ملتها از این جا به سوی قلمرو نیروهای روحانی  عبور می کرده اند . بی تردید از میان این بنای منفرد آدمی داخل جهانی پر از شکوه خیره کننده می شده است.

از نظر موقعیت ((این دروازه بزرگ خشایارشا)) روی محور مربوط به ((تالار تخت)) قرار داشته نه روی محور آپادانا . این مطلب را کتیبه فوق الذکر و تزیین ((تالار تخت )) و بازشناختن تشریفات که بناهای مزبور را به هم ارتباط می دهد تایید می کند.

بخش شمالی صفه تخت جمشید از دو بخش مستقل تشکیل شده است.قسمت اول شامل ((تالار تخت)) و دو ((دروازه  بزرگ)) یعنی دروازه خشایارشا و دروازه ناتمام است که واردین را به طرف ((تالار تخت)) راهنمایی می کند که در آنجا نمایندگان ملتها اجتماع می کرده اند . در اینجا مانند سایر کاخها فراز درگاهها را با گیلوئیهایی با شیار مقععر(قاشقی) تزئین نموده اند . روی سطح داخلی دو جرز هر مدخل نقش برجسته های شبیه به هم حجاری شده است که هر یک بیانگر رویدادی تاریخی است. قسمت دوم به ((آپادانا)) محدود می شود که مربوط به روابط میان پادشاه و بزرگان کشور خصوصا ((پارسی ها))و((مادیها)) بوده است.

شایان ذکر است که این صفه عظیم و باشکوه به صورت سکوهایی مختلف السطوح ایجاد شده است. بطوریکه هر ساختمان بر روی سکوی ویژه خود بنا گردیده است به وسیله پله های جداگانه قابل دسترسی است . فضاهای خالی میان بناها حیاطهایی را تشکیل میداده که هر یک باغچه های مخصوص به خود داشته است. مشرف به همه بناهای صفحه تخت جمشید آپادانای خشایارشا است.طول هر یک از اضلاع آن از طرف بیرون 75 مار و هر ضلع اتاق مرکزی آن 5/58 متر است. با سی و شش ستون سنگی مرتفع باریک که ظرافتی خاص دارند . بدون هیچگونه انحناء و هر چه به طرف بالا می روند از قطر آنها کاسته می شود و بار سقف بنا بر دوش آنهاست.قطر هر ستون 10/2 متر و بلندی آن 18 متر بوده است. هر ستون دارای 48 یا 36 شیار قاشقی است . بر فراز ستونها سر ستونهایی نیز به اشکال شیر و جانوران خیالی با بینی عقاب حجاری شده اند که گویا مورد پسند واقع نشده و نیمه کاره آنها را کنار گذاشته اند . سر ستونها به بلندی سه متر و به شکل دو گاو پشت به هم داده اند که با رنگهای گوناگون زنده رنگ آمیزی شده بوده اند.

کاخ اختصاصی داریوش که پذیرایی اشخاص در آن صورت می گرفته در ضلع غربی صفه قرار دارد . این بنا نیز دارای ستونهای مرتفع بوده است . روی پله های کاخ نقش خدمتگذارانی دیده می شود که ظروف خوراکی در دست دارند و بره ها را برای کباب کردن می بردند. به احتمال فراوان در زمان خشایارشا گنجایش این کاخ اندک بوده است که کاخ دیگری در مجاورت آن ساخته شده است. نقش دیوارهای پلکان کاخ جدید (کاخ سه دروازه) نشان می دهد که برای پذیرایی-آن هم از نوع بزرگ- برپا گردیده است . یعنی پادشاه در آنجا بار می داده و از میهمانان انبوه خود در جشنهای رسمی پذیرایی می کرده است . در آنسوی کاخ داریوش کاخهای خشایارشا و اردشیر  و قصرهای کوچکتر و کم اهمیت و بناهای اداری و ... قرار دارند.

اگر بخواهیم مجموعه بناهای تخت جمشید را فقط نام ببریم عبارت خواهند بود از :

1-      پلکان بزرگ

2-      دروازه بزرگ خشایارشا معروف به دروازه تمام ملتها

3-      راهی که مدعوین از آن می گذشتند

4-      پلکان شمالی کاخ آپادانا

5-      کاخ آپادانا

6-      پلکان شرقی آپادانا

7-      کاخ سه دروازه

8-      کاخ اختصاصی داریوش

9-      کاخ خشایارشاه مربوط به پذیرایی رسمی

10-تالار صدستون مربوط به پذیرایی های رسمی

11-تالار 99 ستونی (قسمت مرکزی خزانه) تالار تخت موقتی که به دستور داریوش ساخته شد.

12-انبارهای خزانه شاهی

13-نمای جنوبی سکو که به طرف دشت است.

 





.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]