شهر پترا - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



شهر پترا:.

پترا
آورده اند که ان زمان که حضرت موسی از صحرای بی اب و علف " اراباح" در جنوب غربی اردن می گذشت از گرمای سوزان خورشید و روزهای متوالی پیاده راه پیمودن از پای در امده و تشنگی بر او غلبه کرد .
موسی به هر سوی از بیابان سوزان چشم می انداخت تا شاید نشانی از اب بیابد و سایه بانی برای استراحت بجوید که... ناگه از دور تخته سنگ عظیم گنبدی شکلی را دید که به رنگ سفید بود و در زیر تابش انوار افتاب به سان الماس می درخشید . موسی (ع) به ان سو رفت و چون به پای صخره سفید رسید با عصایی که به دست داشت بر پیکر سنگ کوفت . در ان لحظه سنگ شکاف پیدا کرد و اب زلال از دل ان به بیرون جریان یافت . موسی از ان اب گوارا نوشید و چون چندی در سایه تخته سنگ ارمید و جانی دوباره یافت و در پی ماموریت الهی خویش روان شد .
اما ان اب از جریان باز نایستاد و همچنان جوشید و جاری شد تا چشمه امید دیگران باشد و دلیلی برای به وجود امدن تمدنی شگفت انگیز * موسوم به تمدن "پترا " در همان صحرا که بعدها به " وادی موسی " شهرت یافت و چشمه اش با سادگی بسیار و جذابیتی روحانی زیارتگاه معتقدان و زایران شد .
با گذشتن از کنار این چشمه و پیشروی در وادی موسی است که میتوان قدم به خطه ای نهاد که از دیدنی ترین جاهای خاور میانه و یکی از شگفت انگیز ترین اثار به جای مانده از تمدنهای باستانی است ; تمدنی به نام "پترا " .
جاده ای که به منطقه پترا ختم می شود از میان یک بیابان خشک و بی اب وعلف می گذرد . این بیابان در روزگار باستان پوششی از درختان بلوط داشته و سر تا سر ان جنگل بلوط بوده است .
راه دسترسی به پترا یک دره سنگی عمیق است ; دره ای تنگ و باریک  به طول تقریبی 3000متر و عمق 100 متر که پهنای ان در بیشتر نقاط از 3 متر تجاوز نمی کند ! دره ای بس کم نور و هراس انگیز با پیچهای ناگهانی و تند .
با گذشتن از پیچ و خمهای این گذر گاه سر به فلک کشیده که خود از عجایب طبیعت است به نا گاه نمایی از یک کوهستان خاموش در برابر دیدگان ظاهر می شود . از شیب کوهستان که سرازیر شویم خود را محوطه ای شبیه به کره ماه می بینیم . برهوت ... با شکوه... با گستره ای پهناور و پر از برامدگیها و برجستگیها و ماسه و سنگهای زرد و کمرنگ .

 

همچنان که پیش می رویم * سنگهای زرد و سفید به تدریج جای خود را به ماسه سنگهای سرخ رنگ می دهند . رنگ اصلی بیشتر سنگهای این منطقه به رنگ سرخ است . سرانجام به فرو رفتگی عظیمی می رسیم که پیرامون ان را کوههای سنگی و صخره های بزرگ احاطه کرده اند . به هر سو که بنگریم منظره ای از سنگهای شیار خورده و حفره های کوچک و بزرگ در دل صخره ها می بینیم . اما شگفت اور تر از همه قصر ها و معبد های با شکوهی است که معماران باستانی بر سطح صخره ها و در دل کوهها پدید اورده اند .
اینجا پترا است ; نامی از کلمه یونانی  " پترس" به معنی " سنگ " بر گرفته شده است .
روزی پترا محل سکونت و مرکز تمدن مردمی بود که برای خود در میان صخر ه های کوهستان یک " غار شهر " عجیب و شکو ه مند ساخته و نوعی " غار نشینی شهری " پیشه کرد ه بودند.
خانه های این شهر مجلل سنگی را معمارها و سنگتراشهای دوره باستان * در دل سنگهای زیبا صورتی رنگ به قدری استادانه و هنرمندانه دید اورده بودند که حتی امروزه پس از سپری شدن بیش از 2000سال از ساخته شدن انها * همچنان چشم اندازی با شکوه و خیره کننده دارند . بی شک منظره ای گیرا تر از پترا نیست . هر یک از اطاق ها و سر ستونها * در ترکیب رنگهای قرمز و سیاه و سفید و زرد یک اثر هنر کامل است.
پترا با مساحت 45 کیلو متر مربع * بیش از 500 اثر بزرگ تاریخی در خود دارد که با دست هنرمند بشر و توسط معمارهای باستانی که حجار هم بوده و ابزارهای بسیار ساده و ابتدایی داشتند ساخته شده است . اینجا و در میان این اثار بی مانند همه چیز از تاریخ حکایت می کند ; تاریخی ترکیب یافته از واقعیتها و افسانه ها .
بومیان محل و بادیه نشینان " وادی موسی " معتقدند که پترا محل دفن خزانه طلا و جواهر " فرعونهای مصر"  است و این قصرها را فراعنه در دل صخره و سنگ پدید اورده اند تا گنجهای بی حساب خود را در ان جای دهند .
بادیه نشینان وادی پترا به طمع گنج بارها اسلحه های خود را به سوی این قصرها  سنگی نشانه رفته و شلیک کرده اند به امید انکه کوه شکاف بردارد و طلا های فراعنه از ان فرو ریزد . دیوارهای سنگی پترا پر است از اثار این شلیکها .
اما تاریخ چه میگوید ؟ سازندگان این اثار شکوهمند چه کسانی بوده اند ؟ چگونه پترا چنین شوکت وابادانی یافت ؟ و... چه شد که شهری به این زیبایی و عظمت چنین ویران و متروک شد ؟





.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]