نژاد آریایی - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



نژاد آریایی:.

نژاد آریا

 

آریایی ها اولین قومی نبودند که به ایران پای نهادند !
هر کجا که سخن از تاریخ ایران میشود همه در ابتدا به  یاد مادها و هخامنشیان می افتند که ریشه آریایی داشتند ( تقریبا ) و کمتر راجع به اقوامی که قبل از ایشان در ایران ساکن بودند سخن به میان می آید .
خیلی پیشتر از آنی که مادها و هخامنشیان در ایران زندگی کنند در غرب ایران یعنی در نواحی زاگرس کنونی اقوامی به نام گوتی ها لولوبی ها و کاسی ها زندگی می کردند . این اقوام با هوریان و اکدی ها و سومری ها ارتباط داشته اند .
مناطق تخت اشغال و نفوذ لولوبی ها از کوهپایه های شمال دیاله تا دریاچه ارومیه گسترش می یافت . این اقوام از نظر نژادی از هوری ها جدا شده و احتمالا با ایلامی ها قرابت داشته اند . در ادبیات و زبان هوری ها از لولوبی ها بعنوان بیگانه و دشمن یاد شده و نخستین بار نارامسین نوهء سارگن از شاهان اکد ( قرن 23 ق.م ) در کتیبه مشهورش ضمن شرح پیروزی خود از لولوبی ها بحث می کند .
واژه گوتی در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد به یک گروه و نژادی معین اطلاق میشده است که در شرق و شمال غربی لولوبی ها و احتمالا در آذربایجان کنونی ایران و کردستان زندگی می کرده اند . اسناد تاریخی نشانگر این است که در هزاره اول پیش از میلاد همه اورارتوها و ماناها و مادها را گوتی می گفتندو تنها در کتیبه سارگن دوم ، مادی های ایرانی زبان ، از گوتی ها متمایز شده اند . احتمالا گوتی ها به زبان مستقلی سخن می گفته اند که تا اندازه ای با زبان های گروه ایلامی ها و لولوبی ها و کاسی ها که در نواحی زاگرس زندگی می کردند قرابت و نزدیکی داشتند . با تحقیقاتی که از طرف دانشمندان صورت گرفته این امر روشن شده که ظاهر بعضی از مردمی که درعصر حاضر و بویژه در آذربایجان زندگی می کنند با تصاویر و مجسمه هایی که از لولوبی ها و گوتی ها بجای ماندهکم و بیش مطابقت می کند . اقوام مذکور در هزاره چهارم پیش از میلاد نخستین موج از مهاجرینی بودند که به سرزمین غربی ایران روی آوردند که بیشتر دانشمندان آنها را آزیاتیک ( آسیایی ) نام نهاده اند ، تا از سایر امواج قومی ممتاز باشند . منشا این قوم احتمالا جنوب دشت های روسیه و سیبری بوده است .
در هزاره سوم پیش از میلاد از همان اراضی سرد آسیای مرکزی ، موج دیگری از مهاجرین برخاستند که آنها را آریایی یا هنئو ایرانی لقب داده اند . این موج جدید مصادف شد با اقوام سابق الذکر که قبلا آمده و در کوهستان زاگرس مسکن اختیار کرده بودند . در نتیجه برخوردهای آنان غالب و مغلوب به هم آمیخته و در صدد تصرف شهرهای بین النهرین بر آمدندکه این هجوم همان است که در آثار بین النهرین به نام حمله گوتی ها و کاسی ها شهرت دارد .
درباره موج دوم که معروف به آرایی یا هندواروپایی است نظر بیشتردانشمندان بر این است که دو جریان از نقطه مرکزی شروع شد ، یکی به جانبغرب روی نهاده ، داخل خاک اروپا شدند و موجی از آنها نیز تمام ناحیه جنوبی بالکان را پوشانیده و وارد یونان گردیدند . حال اگر تابع رای آن دانشمندانی شویم که می گویند مادها و پارس ها فقط در هزاره دوم پیش از میلاد به فلات ایران آمده اند ، ناچاریم بگوییم که پیش از آنها نیز آریایی های هند و اروپایی مهاجرتی به این سرزمین کرده اند ، زیرا که در لغات کاسی ها عنصر هند و اروپایی دیده می شود ( بویژه در نام خدایان و یا پادشاهان ) و در لغت مردم میتانی هم ، عنصر هندواروپایی بسیار است ولی اقوام هندو اروپایی که در آسیای صغیر از جهت شمال شرقی دانسته اند ، یعنی دره های قفقاز که کوتاه ترین راهی است کهبین آسیای صغیر میهن اصلی آنان و بعضی ها هم معتقدند که اقوام فوق از تنگه بُسفر گذشته داخل آسیای صغیر شده اند .

 

نکته دیگر این است که طبق نظری ‌دیگر آریاها از ابتدا در ایران بوده اند ............... 

 

آریا و آریایی

واژه آریایی برای اولین بار در قبیله ای به نام Harry که یکی از قبایل میتانی Mitany  بوده دیده شده است . ویل دورانت می نویسد :« اقوامی که از کرانه های بحر خزر برخاسته اند این نام را به خود داده اند و به صورت خاصی به اقوام میتانی ، هیتی ، مادی ، پارسی و هندیان و دائی (شاخه شرقی هند و اروپایی) که در آسیا سکنی گرفتند اطلاق می شود . واژه آریا در اوستا Airya و در کتیبه های هخامنشی Ariya و در سانسکریت اِریه آمده است .

موقعیت جغرافیایی ایران در طول تاریخ ، چهار راه حوادث و گذرگاه تند باد های گوناگون بوده است ، چنانچه در پیش ذکر شد وضعیت دو شکاف زره کوهستانی ، یکی در شمال شرقی (خراسان) و دیگری در شمال غربی (آذربایجان) باعث می گردید که اقوام مهاجم به راحتی بتوانند از این گذرگاه ها گذشته وارد ایران شوند. از عمده ترین و مهاجرت های تاریخی به طرف ایران مهاجرت آریاییان می باشد ، همین اقوام چهره این سرزمین را دگرگون کردند. در اینکه اقوام به چه سبب و از کجا به ایران روی آوردند ، نظریات گوناگون و گاهی متضاد ، از طرف صاحب نظران ارائه داده شده است اماآنچه مسلم می باشد این است که این اقوام چنانکه گفته شد از دو گذرگاه فوق الذکر ، گذشته و بیشتر در قسمتهای غربی ایران سکنی گزیده و تمدن های شگفت انگیزی را موجب شدند. برای روشن شدن خاستگاه این قوم جنجال بر انگیز به نظریات صاحب نظران می پردازیم . دربارهء محل سکونت اولیه آریایی ها در « وندیداد » یکی از بخش های اوستا آمده است : « اهورمزدا به سپنتان زرتشت گفت : من که اهورمزدایم ، اولین شهری که آفریدم « آریاوج » بود و خوب و با قاعده بود . اهریمن قتال بر ضد آن کار کرد و مار بزرگ و سرمای دادهء « دِوُ » در آن خلق کرد . آنجا دو ماه بماند. سرماست و دو ماه ، گرما. در آن ده ماه ، آب سرد است ، زمین سرد است ، گیاه سرد است در آنجا در وسط زمستان بارندگی می شود و مشکلات سخت می آورد » در مورد کیفیت مهاجرت آریایان به فلات ایران ، ویل دورانت تحت عنوان « گهواره مدنیت و آسیای میانه » می نویسد : « اگر گفته های علمای زمین شناسی را که نظریاتشان پر از ابهام است باورکنیم ، باید بدانیم که چایلد نظر داده است : آسیای میانه که اینک خشک و بی آب و علف است ، در گذشته پر آب و معتدل بوده و دریاچه های بزرگ و رود خانه های فراوان داشته است . در باز پسین عقب نشینی یخچال ها ، این سرزمین ها دچار خشکی شده و در پایان ، کار به جایی رسیده که به علت کمی بارندگی زندگی در آن عراضی غیر ممکن شده و ساکنین ، مجبور به مهاجرت گردیده اند » . همچنین پیرنیا مشیر الدوله در جلد اول کتاب ایران باستان آورده است  : « آریایی های هند و ایرانی پس از آن که مدتها باهم زندگی می کردند و مدتی طولانی به یک زبان واحد تکلم می کردند ، از آسیای میانه مهاجرت کرده و به باختر آمدند و از آن پس جدا شدند . شعبه هندی به طرف هندوکش و دره پنجاب و شعبه ایرانی به طرف جنوب و غرب فلات ایران سرازیر شدند » .

در متون تاریخی از مردمی به نام « آزیانیک » یاد شده که برای محققان اهمیت فراوان دارد و به رقم آنان مردم در تاریخ فرهنگ بشر ، نقش عمده ای ایفا نموده اند . این اقوام نخستین مهاجرانی هستند که پیش از اقوام هند و اروپایی از سرزمین های شمالی (دشت های اوراسی) سرازیر شده اند .

نظر به آنچه ذکر شد چنین مستفاد می شود که در کل ، مهاجرت های عمده در سه موج مهم و مشخص انجام شده است :

1. آزیانیک در حدود هزاره چهارم پیش از میلاد

2. هند و اروپایی در حدود هزاره سوم پیش از میلادی

3. آریایی ها در حدود هزاره دوّم پیش از میلاد که مهمترین آنها ماد ها و پارس ها می باشند . دسته آریایی ها به صورت دو شاخه شرقی و غربی در فلات ایران منتشر شدند .

آنچه برای ما از اهمیت بیشتری در این مقال برخوردار است ، موج سوم می باشد ؛ تمدن ایران بر فرهنگ و تمدن این اقوام بنا شده است . مهاجمان آریایی با امواج متوالی وارد شده و از دو راه ماوراء النهر و قفقاز وارد می شدند . این اقوام بر خلاف قوم هوری و میتانی و کاسی که توسط بومیان نابود شدند و اثری از آنان به جای نماند ، از بین نرفتند .پس از چند قرن آنان در این ناحیه نفوذ شدید یافته و ارباب این ناحیه شدند . در قسمت جنوب هندوکش و پنجاب آریایی ها در هجوم قبلی خود مستقر شده بودند و موج دوم قسمت شرقی نمی توانستند در آنجا نفوذ یابند بنابر این آنان مجبور به حرکت به طرف فلات ایران شدند .

ایرانیان ( آریایی ها ) نتوانستند به مغرب نفوذ کنند و آن هم به دلیل وجود تمدن های نیرومند مغرب فلات ایران بود که عبارتند از :

1.  عیلام که شامل شوش بود

2.  بین النهرین که در شمال بابل ،سر حدی با آشور داشت

3. در قسمت شمال و شمال شرقی دریاچه « وان » ، دولت اورارتو  واقع بود

ایرانیان قدرت شکستن این سد ها را نداشتند و ناگزیر طی چهار قرن بعد ، اقوام بومی را چنانکه قبلاً نیز ذکر شد مستحلک و تمدن خود را مستقل کردند که این تمدن هم بر بنیان تمدن های ممالک همسایه استوار بود .

قبل از اینکه شاخه ایرانی موسوم به «مادها »خودرا در ناحیه بزرگ آینده خود موسوم به سرزمین « ماد » تدریجاً منتشر کنند ، با بومیانی برخوردند که در هزاره سوم پیش از میلاد ( بر مبنای بررسی هایی که حدس زده اند ) در آن سامان سکونت داشتند و اینان نیز با مهاجران آزیانیک که در هزاره چهارم پیش از میلاد در آمیخته بودند . آخرین دسته از ساکنانی که پیش از ماد ها در مغرب فلات مستقر شدند اقوامی به نام های « گوتی ها ، لولوبی ها ، میتانی ها و کاسی ها » بوده اند که محققان اینها را جزو دسته مهاجران هزاره سوم پیش از میلاد میدانند و کسانی بوده اند که به اصطلاح در اقوام قبلی مستحیل شده و سر انجام ، رشته امور را به دست گرفتند و بنیاد پادشاهی هایی را گذراندند و هر یک تا زمان درازی بر اقوام تابع فرمان راندند . گوتیان در نواحی شرقی تر مسکن داشتند و لولوبیان بر حسب تذکرات روشن متون « آشوری » ، در نقاط غربی تر در هزاره اول پیش از میلاد ساکن بودند . در ناحیه جنوب غربی ، بخش های علیای رودخانه های « دیاله » و « کرخه » را کاسی ها اشغال کرده بودند و همچنین در بعضی نواحی مجاور در یاچه ارومیه ( بخصوص در مغرب و شمال آن ، و در برخی از دره های غربی زاگرس ) عناصری به نام « هوریان » زندگی می کردند .

همانطوریکه قبلاً نیز اشاره شد  قدیمی ترین اسنادی که در باب این طایفه در دست است کتیبه « نارامسین » است که متعلق به حدود 2500 سال پیش از میلاد می باشد و در آن شرح لشکر کشی و غلبه نارامسین بر طایفه « لولوبی » و دیگر طوایف داده شده است . سند دیگر مربوط به لولوبی ها نقش معروف «آنوبانی نی » پادشاه لولوبی ها در « سر پل ذهاب » است . در این نقش بر جسته ، آنوبانی نی را با الهه « ایشتار »  و اُسرا ،  نشان می دهد. بخش پایین سمت راست نقش که دارای خطوط عمودی است محل کتیبه شاه « آنوبانی نی » می باشد.

علاوه بر مردم لولوبی و گوتی ، مردم دیگری که پیش از مادها در سرزمین بعدی مادها جلوه گری کردند و چنانکه گفته اند در حدود شش قرن بر اراضی « بین النهرین و مرکز کوهستان زاگرس » فرمانروایی کردند ، « کاسی » ها بودند که محقّقان زمان آنان را حدود 1925 .م تا 1171. م پیش از میلاد ذکر کرده اند.

 

 

Enik:    منبع :www.pasaragad.inf





.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]