غارها و مکان های ما قبل تاریخ - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



' فاجعه بزرگ دیگری در راه است ':.

"...گورهای دسته جمعی خود نمایی خاصی دارند. گورهایی مربوط به چهار لایه تدفینی نشان گر قدمت گورستان  است، دیوار ها بیرون آمده به دست بیل و کلنگ کارگران نمایان  است و زیر نور آفتاب براستی زیبا می شوند،کمی آن طرف جمجه ای در گوشه ای پرت شده است حرفای عمیقی در دل دارد، آجر هایی مربوط به دوره ساسانی و دوره دیگر در گوشه کنار پراکنده است، آجرهایی در اندازه های متفاوت که بیان گر دوره های متفاوت است. آثار مفرغ بدست آمده بسیار نایاب هستند و هنوز به طور کامل مشخصی نیست که چه کاربردی داشته اند. مردم سخن از حفاران غیر مجاز می گویند، گویی داغ ترین بحث محل، بحث گورستان است..." (بخشی از مطلب پایین)

 

به گزارش وبسایت تاریخ ما – گورستان نسبتا وسیعی در ابهر کشف شده است و مردم بومی منطقه با بی اعتنایی به این آثار باستانی، همچنین توجه به این نکته که نبش قبر در اسلام حرام می باشد، بخشی از قبرستان را تخریب نموده و به ساختن خانه پرداخته اند؛ استخوان ها همه جا پراکنده شده اند، گاهی جمجمه های سالمی بر روی زمین به چشم می خورد.


http://tarikhema.ir/uploads/www.tarikhema.ir-7.jpg

عکس جمجمه یک فرد دفن شده در قبرستان تازه کشف شده پشت پارک پردیس ابهر - این جمجمه در یک متری زیر زمین قرار دارد – هنوز آثار غضروف جمجمه این فرد به وضوح قابل مشاهده می باشد

چندی پیش با خبری تحت عنوان کشف گورستان نسبتا وسیعی در پشت پارک پردیس ابهر - در روزنامه " ندای ابهر" توسط آقای قاسم موسوی باستان شناس بومی منطقه نوشته شده بود انشار گردید - خبرنگار هفته نامه ندای ابهر آقای مهدی عسگری ما را از وجود چنین اثری با خبر کرد و ما از این منطقه باستانی که تازه کشف گردیده دیدن کردیم. ما بوضوح از بی اعتنایی مردم به میراث باستانی کشور را مشاهده کردیم، اطراف گورستان توسط برخی اهالی برای ساخت خانه تخریب شده است، در حالی که کارگران هنگام کندن زمین با استخوان ها افراد دفن و آثار دیوارهای بجای مانده شده روبه رو بودند، و کاملا آثار را مشاهده می کردند با زدن ضربه های متوالی استخوان ها و دیوارها را قطعه قطعه کردند، مردم محل که از این وجود چنین گورستان وسیعی مطلع بوده اند سکوت می کنند تا این خبر گسترش نیابد و پای میراث فرهنگی به آنجا نرسد.پس شروع به ساختن خانه های چندین طبقه بر روی قبرستان کردند. در این میان خبر به گوش باستان شناس مسئول آقای " قاسم موسوی " می رسد. آقای موسوی موضوع را پیگیری میکند، فرمانداری شهرستان ابهر نامه ای به رئیس میراث فرهنگی زنجان آقای فرخی می نویسد ، تاکنون جوابی در مورد این نامه دریافت نگردیده است. وی از منتظر گذاشتن 15 روزه رئیس مراث فرهنگی زنجان ناراحت است

خبر تخریب بخشی از گورستان و به یغما بردن پردرپی آثار پدری توسط دزدان برخورد آقای "قاسم موسوی" را در پی دارد، وی که چنین کارهای ناشایستی را محکوم می کند با ناراحتی می گوید : "...اینجا بود که آهی از سر حسرت از عمق وجود کشیده و متاثرانه فکر کردم اینهمه جفا و جور نسبت به آثار باستانی و میراث فرهنگی منطقه ابهر تا به کی می تواند ادامه داشته باشد، چرا شهر ما موزه ای جهت حفظ و نگهداری آثار فرهنگی منطقه نباید داشته باشد، چرا سرکشی به این آثار بعد از غارت آنها رخ می دهد، چرا تیان هفت جوش حمام رستم ابهر باید سالها در موزه قزوین نگهداری می شود، چرا کتیبه سنگی امامزاده اسماعیل شناط می بایست در موزه مردم شناسی شهر کاشان نگهداری شود، تا جائیکه خانواده ای فرهیخته از منطقه ابهر با رویت این کتیبه در کاشان و خواندن آن که قید شده بوده بقعه امامزاده اسماعیل شناط در ابهر دچار بهت و حیرت گردد و هزاران چرای دیگر که شاید کسی پاسخی برایش پیدا نکند..."

از شواهد معلوم دیوار هایی بین مقبره ها وجود دارد، و بر روی دو دیوار تخته سنگ های به کلفتی با ضخامت حدود 10 سانتی متر می باشد، احتمال دارد که مردمان اجساد را بین دو دیوار و یک سقف سنگی می گذاشتند، این احتمال نیز وجود دارد بر لایه های قدیمی تر آثار تزئینی نیز وجود داشته باشد، چنان چه آقای قاسم موسوی از وجود نوعی کلاهخود یا مفرغی آهنی خبر می دهد



http://tarikhema.ir/uploads/www.tarikhema.ir-2.jpg


در شکل بالا دیواری به جای مانده و سقف آن به وضوح قابل مشاهده می باشد، سمت راست تصویر نیز استخوانی داخل خاک دیده می شود

بی شک چنین بی اعتنایی به آثار پدری تاسف بار است، آقای قاسم موسوی نیز با سخنان خود مفهوم این درد را بهتر می رساند. آنچه در آثار کشف گردیده به چشم می خورد، معماری خاص آن، گورها دسته جمعی،برخی آثار مربوط به دوره آهن، کوزه های مختلف، چند لایه تدفین، هزاران سال قدمت و برخی مفرغ های آهنی که آقای قاسم موسوی آن را شبیه نیم تاج و شاید نوعی کلاهخود آهنی و یا گلمیخ می داند که در اطراف جمجمه های اجساد دورن قبرها موجود است.البته وی به صورت دقیق اعلام نکرده است که آثار آهنی کشف شده چه کاربردی دارد.به طور کلی باید منتظر برسی های بیشتر بود


http://tarikhema.ir/uploads/www.tarikhema.ir-3.jpg

-- عکس جمجمه تخریب شده توسط اهالی منطقه، در شکل یک تکه استخوان از گلوی فرد دفن شده بر جای مانده است

عکس بالا جای خالی جمجمه فردی می باشد، که توسط احالی بومی منطقه تخریب شده است ، بی شک این بی احترامی به مقبره بر خلاف قوانین اسلامی می باشد، گورستان در منطقه ای در حال رشد و توسعه واقع شده است، و اگر مسئولان کمی دیر بجنبند این مقابر، آثار درون آن و معماری آن زیر آثار ساختمان های جدید که ساخته می شود خواهد ماند. با ساخته شدن ساختمان های بزرگ و کنده شدن زمین برای ساخت فنداسیون ساختمان ها، آن آثار به جای مانده به طور کامل تخریب شود تا هر تکه ای در گوشه ای از محل پراکنده شود فاجعه بزرگی است (البته در 250 متری گورستان عظیم پردیس، منطقه در حال خاک برداری بود، خاک های بیرون آورده شده مملوع از سفال های شکسته می بود.) این در حالی است که در استان زنجان به علت کشف یک گورستان منطقه را کشاورزی به طور کامل متروک کرده اند همچنین اقدامات لازم را برای محافظت از منطقه مبذول داشته اند، حال در شهرستان ابهر گورستان وسیعی یافت شده است، که متعلق به دوره های زمانی مختلفی می باشد اما جز اعتراض وسیع مردم و برخی ادارات، از واکنش های رئیسان زنجانی و کشوری خبری به گوش نمی رسد، رئیس مراث فرهنگی زنجان پس از دو هفته جواب نامه فرماندار ابهر را نداده است، بی اعتنایی این مسئول مشکوک است، ما درصدد هستیم که شاید بتوانیم از ساخته شدن دیگر منازل بر روی آثار پدری خود جلوگیری کنیم، مردم منطقه هم کمترین اهمیتی به این آثار و مقبره ها نمی دهند، مردم عراق هم چنین برخوردی با گورستان ها می کردند، هرگز قبرستان سلطنتی لور با آن اثار عظیم کشف نمی گردید زیرا سال ها قبل تخریب شده بود.

 http://tarikhema.ir/uploads/www.tarikhema.ir-4.jpg

جمجمه ای در کنار یکی از ساختمان های ساخته شده، افراد محله معمولا با شوت کردن این استخوان ها آنان را از بین می برند.

یکی از مهمترین نکاتی که باعث اعتراض بیشتر انسان های مسئول را در پی داشته است سخنان اهالی محل در مورد وسائل زرین و زیبای منطقه است، اکثریت اهالی محل از وجود آثار ارزشمند طلایی و مکان هایی که توسط دزدان آثار جستجو شده سخن می گویند. در گفته گویی که با چند تن از اهالی منطقه داشتیم معمولا اشاره به اشخاصی کرده اند که با درآوردن مقداری آثار و فروش آنان به خریداران صاحب ثروت شده اند. سخت سنگین است که چنین فاجعه های بزرگی اتفاق می افتد، آثار بزرگی از کشور خارج می شود و ما با دیدن این آثار در موزه های خارج از کشور باید به ارزش تمدن خود پی ببریم، زیرا که برادران ما بی رحمانه اصل و نصب خود را فروخته اند. اهالی محل تا شعاع دو کیلومتری را غنی می شمارند، برخی از باستان شناسان معتقدند منطقه گورستان مشهور شهدا می باشد. بی شک گورستان قلعه پر قدمت می باشد، این گورستان یا قلعه درست در کنار رود ابهررود قرار دارد و در یک خطر موازی با قلعه تپه باستانی ابهر.(که در مورد این قلعه ها تیمور لنگ خاطراتی را بیان کرده است)

گفته می شود مقبره های یافت شده در چهار لایه تدفین می باشد، اما این در حالی است که برخی از اهالی اطراف منطقه از وجود مقبره های هفت لایه تدفینی با وسائل رنگین سخن می گویند و برخی از اهالی سخن از این مقابر افسانه ای می کنند. این اخبار قبل از کشف گورستان – پشت پارک پردیس ابهر نقل می شد و ما توسط برخی از اهالی شنیده بودیم، حال اگر این گورستان با مقبره های چهار لایه ای باشد می تواند نوید این را بدهد که در گورستان نزدیک مقبره های هفت لایه که مربوط به دوره ماد هستند یافت شود.همچنین از گوشه کنار زیبایی مقبره های هفت لایه به گوش می رسد.(البته مدرکی رسمی از مقابر هفت لایه ای تدفینی در درست نداریم و اطلاعات آن را از برخی مردان ریش سفید منطقه و اطراف ابهر بدست آورده ایم)

امیدواریم که رئیس مراث فرهنگی زنجان – مدیران میراث فرهنگی کشور، و میراث فرهنگی شهرستان ابهر و مردم منطقه با کمک مسئولانه خود، بتوانند از ساخت شدن ساختمان های جدید بر روی این گورستان وسیع جلوگیری کنند. زمین ها به سرعت در راه پی ریزی شدن می باشند،سکوت مسئولان زنجانی این آثار را از بین خواهد برد، و ما آثار بزرگ پردی خود را از خواهیم داد، چنان که اکنون بیش از 80درصد آثار از بین رفته است.

یکی از اهالی منطقه تعریف می کند : در حال کندن زیر زمین ساختمان بودیم که ناگهان استخوان ها را دیده و جیغ زدم ، و چند تنی از همسایه ها به سرعت خود را رساندند...می گوید: سر نیزه و کلاهخود و آثار بسیار ارزش مند طلایی را مشاهده نمودیم ، همه وسائل مقبره ها اکثرا طلا بود.(این سخن مبالغه آمیز است)

وبسایت تاریخ ما سخنان این مرد را تا حدودی صحیح می داند.

در اطراف گورستان تا شعاع حدود 200 متری مردم در حال ساخت و ساز های ساختمانی هستند، ما از این مکان ها نیز بازدید کردیم سفال هایی به صورت شکسته مشاهده می شود؛ این درحالی است که تکه سفال ها با گورستان 200 متر فاصله دارد، ما حدس می زنیم ابهر و امتداد رود " ابهررود " از مردود شهر های زنده تاریخ ایران است که همواره در سول تاریخ تا به امروز زنده بوده است، گورستان کشف شده با چهار لایه تفدینی نشانگر بارز این موضوع است.

تاریخ ما به عمل کرد شهرداری شهرستان ابهر معترض می باشد، مسئولان شهرستان ابهر با صدور مجوز برای ساخت خانه در اطراف قلعه تپه قدم دیگری برای نابود کردن تدریجی این اثر مهم شهرستان ابهر برداشته اند، شهرداری ابهر در منطقه یک میراث فرهنگی مجوز ساخت خانه صادر کرده است.

آقای مقدم یکی از اعضائ مسئول سازمان اطلاعات ابهر می باشد، در در تماس تلفنی که با ایشان داشتیم یاد آور شدند که علاقه مند بودند که هر چه سریع تر این منطقه مورد برسی و کاوش قرار گیرد، در ادامه ایشان افزودند که به شهرداری و میراث فرهنگی ابهر گوشزد های لازم را کرده اند و یادآوری کدند که به زودی با دانشجویان دانشگاه آزاد صحبت خواهیم کرد تا در منطقه کشف شده حفاری و کاوش کنند اما این موضوع از دید آقای موسوی نمی تواند مسئله جالبی باشد زیرا گورستان کشف شده دارای اهمیتی بسیار می باشد و نمی توان به سادگی، کار را دست کارگرانی سپرد که هنوز توانایی و تجربه لازم برای برای حفاری ندارند.

میراث فرهنگی چند تنی را برای محافظت از منطقه میگذارد که اکنون تنها دو نفر در منطقه باقی مانده اند که هیچ خبری از آنان نیست، معلوم نیست آنان در حال مواظبت از کجا می باشند، آقای موسوی می گوید نگهبانان حس مئوسلیت در مقابل آثار ندارند.از این چند تنی که میراث فرهنگی به نگاهبانی گماشته ظاهرا 10 نفر رهسپار منزل شده اند.

براستی نگاهبانان کجا رفته اند؟ وقتی مردم استخوان ها را می شکنند؟ وقتی هنوز در اطراف حفاران غیر قانونی موجودند؟ وقتی که علاقه مندان می آیند و با دستان خود شروع به بیرون آوردند استخوان ها می کنند؟ پس آیا مسئول آثار پدری هستند ؟ قرآن چه می گوید؟ " دانشمند غیر مسئول بمانند خر است، مثل سگ است" این همه صراحت در قرآن چه معنی می تواند داشته باشد؟

سرما طاقت فرسای ابهر زمستان نزدیک است پس چه کنیم، از منطقه کشف شده باید محافظت شود، ساخت ساز در منطقه ممنوع باید گردد، تا بتوانیم با کمک مسئولان مسئول این موضوع ارزشمند را که بیان گر بسیار واضحی از تمدن و فرهنگ ابهر می باشد، علاقه مندان با دیدن کامل عکس های گورستان از اینجا به ارزش آثار، معماری خاص و نوع دفن اجساد پی ببرند ، گورهای دسته جمعی خود نمایی خاصی دارند.  دیوار ها بیرون آمده به دست بیل و کلنگ کارگران نمایان شده است، آجر های مربوط به دوره ساسانی و ادوار دیگر است، آجرهایی در اندازه های متفاوت که بیان گر دوره های متفاوت است. آثار مفرغ بدست آمده بسیار نایاب هستند و هنوز به طور کامل مشخصی نیست که چه کاربردی داشته اند. مردم سخن از حفاران غیر مجاز می گویند : گویی داغ ترین بحث محل، بحث گورستان است.

متاسفانه برخورد های ناشایستی با آقای قاسم موسوی انجام گرفت که تاسف بار است.

امیدواریم مجلات و خبرگزاری ها این خبر را به گوش شنوندگان و خوانندگان برسانند و اگر وبسایت و یا وبلاگی دارید خواهش مندیم از موضوع بالا حمایت کنید.

 

 

هر گونه کپی برداری از مطلب آزاد می باشد

 

علاقه مندان می توانند آرشیو کامل عکس ها را در این آدرس مشاهده کنند



دین بودایی:.

دین بودایی

1. سر آغاز

سرچشمه های دین  بودایی را باید در نوع دنیایی که این حرکت نخستین بار در آن ظهور کرد؛ جستجو نمود.

1-1. زمینه های قبلی

ظهور دین بودایی را باید در قرن ششم قبل از میلاد در هندوستان، درست همزمان با نوشتن اوپانیشادها است. هر دو دین جینی و بودایی رایح? دین باستانی هند را داشتند، امّا محتوای آنها کاملاً متفاوت بود.ادیان بودایی و جینی در سرزمینی بیرون از دشتهای دامن? رودخانه گنگ، در شمال غربی هند متولد شده بودند. ماهاویرا و بودا ، هر دو از طب? کاست کشاتریا (جنگ آوران) بودند.جستجو به دنبال کشف حقیقت زندگی به سبک ادیان بودایی وجینی نیز  در میان آوارگان در جنگل و مرتاضان و ریاضت پیشگانی که در جنگلها یا استراحتگاههایی که توسط افراد ثروتمند تدارک دیده می شد سکونت داشتند،یا در نقطه ای از جاده و یا در گوشه ای از بازار که فرصت دیدار و گفتگو برای این قبیل افراد دست می داد، صورت گرفته است.

1-2. بنیانگذار

زندگی اولیه - با وجود اینکه در مورد نیت گواتما(گواتاما) بودا، در مورد بنیانگذاری یک دین جدید تردید وجود دارد، وی به عنوان پایه گذار دین بودایی شناخته می شود.گواتما که همچنین به نامهای ساکیامونی و شاهزاد? سیذارتا(سیدهارتا) نیز شناخته می شود،در حدود سال 483ق.م. در حالی که به صورت رهبر یک جمع روبه رشداز طرفداران مخلص و سرسپرد? خویش در آمده بود، جهان را وداع گفت . پدر وی سودهودانا ، درست شبیه به حکومت ماهاراجه های هندی در استانهای هند در قرون اخیر ، بر سرزمین کوچکی که امروزه نپال خوانده می شود، حکم می راند.

حصول تنویر- گواتما، به رغم هم? کوششهایی که پدرش برای راضی و خوشحال نگاه داشتن او به عمل می آورد، یک روز در سن 29 سالگی تصمیم گرفت که خانه و کاشان? خود را رها کرده و زندگی مرتاضانه و دوره گردی پیشه کند.احادیث بودایی می گویند که گواتما شش سال تمام ، از انواع و اقسام آموزگاران دینی عصر خود تبعیت می کرد؛ امّا سر انجام راه زهد و ریاضتی افراطی را در پیش گرفت، به نحوی تقریباً تا مرحل? مرگ پیش رفت. سپس به یک زندگی تا حدودی ملایمتر بازگشت کرد که به هر حال، هنوز شامل خودداری از لذات جسمانی و در عوض ، تمرکزروی تفکر و مراقب?  شدید بود. به این ترتیب، وی به مرحله یا مقام روشنایی یا بودهی دست یافت، در حالی که زیر یک درخت بودهی- درخت انجیر مقدسی که شاخه ها و ریشه های زیاد و گسترده ای داشت- نشسته بود. کلماتی که خود وی در رابطه با این تجربه و شهود تنویر و راه یابی بر زبان آورده، در یکی از قدیمی ترین نسخ متون بودایی به شرح زیر، دیده می شوند:

من اینگونه فکر و ادراک می کردم که فکر و ذهنم از آساوای(فساد) هوای  جسمانی ، یا آساوای میل به زندگانی، یا آساوای جهل و غفلت آزاد شده بود و در  این من آزاد و رها شده، دانش و معرفتی نسبت به این آزادی و رهایی به وجود آمد. من به تحقیق فهمیدم که تجدید تولد من از بین رفته و زندگی دینی من به  سرانجامی که باید برسد، رسیده است. چیزی(برای من) ورای این جهان وجود  نخواهد داشت... جهل وغفلت کنار زده شده و معرفت سربرآورده است. تاریکی کنار رفته و نورو روشنایی به جای آن نشسته است.

سپس بودا پنج تن از معلمان فکری پیشیت خود را در پارک گوزن در سارنات، نزدیکی واراناسی جدید(بنارس) پیدا کرد و اولین خطبه یا موعظ? خویش را برای ایشان ایراد نمود. همین افراد، اولین گروه از پیروان وی را تشکیل دادند. موعظ? پارک گوزن ، عمدتاً بیان و توصیف چهار حقیقت با شکوه است که تا کنون یا مرکز دهارما یا تعلیم بودایی است. این چهار حقیقت ، به صورت خیلی ساده به قرار زیر است:

                1. همه چیز،درد ورنج و عذاب است.

                2. درد ورنج حاصل امیال و آرزوهاست.

                3. قطع میل و آرزوبه معنای قطع رنج و عذاب است.

                4. این کار نیز تنها از طریق راه هشتگانه اصیل وبا شکوه امکان پذیر است که عبارت است از:

افکار صحیح، امیال صحیح، کلام صحیح ، عمل صحیح، زندگی صحیح، کوشش صحیح، توجه صحیح و سرانجام تمرکز صحیح.

به نظر می رسد عمده ترین روشی که در تعالیم بودا به کار می رفته ، روش محاوره و گفتگو بوده است؛ هر چند خطابه ها و سخنان موعظه آمیزی نیز از وی ثبت شده، که معمولاً با بحثی در مورد فضایل اخلاقی آغاز شده و سپس به اموری عمیق تر می پردازند. روزهای آخر زندگی و مرگ بودا، در متنی کوتنه، تحت عنوان کتاب نا خوشی عظیم شرح داده شده است.

وی چهار مرحله از خود بی خود شدن را طی کرده و سپس در گذشت.

پس از بحث و گفتگوی فراوان در بین پیروان او، سرانجام آثار برجای مانده از زندگی او نیز از میان رفت و تنها احترام و تکریم بودا بود که باقی ماند.

ناجی یا نجات بخش به سختی می تواند تصویر گر چهر? شخصیتی باشد که خود به مردم تعلیم می داد که خودشان چراغ راه خویش باشند. از طرف دیگر، زندگی وی نمونه ای خوب والگویی مناسب برای هم? کسانی است که سعی در آزادی و رهایی خوشتن خویش دارند. مسلماً وی در وجود کسانی که به سراغ او می روند، عکس العمل شایسته و صمیمانه ای را برمی انگیزد؛به علاوه اینکه اصول تعالیم و نظام راهبان بودایی نیز، برای پناه جستن افراد وجود دارد. این واقعیت که پیروان دین جینی و همچنین ادیان دیگر او را فریبکار و اغواکننده می خواندند، خود شاهدی از ناحی? غیر بوداییان است، براینکه قدرت جذب وی تا چه اندازه بود و چگونه وی، حتی پیروانی را از میان هواداران معلمان دینی دیگر، به سوی خود جذب می کرده است.

2. متون مقدس ، از صورت شفاهی تا مکتوب

 در میان بوداییان اعتقادی اساسی وجود دارد مبنی بر اینکه هست? مرکزی تعالیم کتب مقدس بودایی، منعکس کنند? پیام اولیه و اصلی خود بودا است. دلایل و شواهد خوبی وجود دارندبر اینکه باور داشته باشیم راهبان پیرامون وی، آنچه او به شاگردان و مریدان خویش می گفت و سخنانی که با دیگران رد وبدل  کرده بود، از بر کرده و مکرراً بازگو می کردند.

متونی که به زبان پالی هستند، احتمالاً جزو اولین متنهایی بوده اند که به رشته تحریر در آمده اند. تاریخ کتابت آنها نیز حدود نیمه های قرن سوم پیش از میلاد است که یا همزمان با متون سانسکریت بوده، یا کمی قبل از آنهاست. زبان پالی از پراکریتها، یا گویشهای زبان سانسکریت است که در زمان ظهور دین بودایی در آن مناطق رواج داشته است.

نسخ? سانسکریت متون مقدس بودایی، از هر نظر دارای اهمیت و با نسخ? پالی آنها برابر است. این متون، تنها بعضی از مطالب پالی را ندارند و در عوض شامل پاره ای اضافات هستند، که یقیناً افزوده های متأخرتر از دوران اولیه دین بودایی است.

2-1. ساختار و محتوای متون مقدس

این متون مقدس، وقتی سرانجام به صورت مکتوب درآمدند، روی برگهای پهن درختهای نخل منقوش گردیده و سپس در تعدادی سبد یا پیتاکا جمع آوری شدند. همانطور که این نوشته ها را دسته بندی و مرتب می کردند، سه گروه از نوشته ها به صورت متمایز پدید آمدند که به نام سه سبد یا تری پیتا کا  شناخته  می شوند: سبد نظم و انضباط (وینایا پیتاکا)، سبد خطابات (سوتا پیتاکا) ، و سبد مطالب بیشتر، یا تعالیم مخصوص (آبهیداما پیتاکا).

نظم و انضباطی که در سبد اول از این مجموعه به تصویر در آمده، همان نظم و رسومی است که باید سانگهه یا نظام راهبان بودایی مورد پیروی قرار دهند. این قسمت بیشتر روی پراتی موکشا (در زبان پالی، پاتی موکشا) متمرکز است، که به معنای آن چیزی است که قید و بند به وجود می آورد( واجبات) .

سبد خطابات و مواعظ ، بدون شک مهمترین و پرمعناترین بخش از متون مقدس بودایی، هم برای کل امت بودایی و هم برای اکثر پزوهندگان است که علاقه مند به مطالعه این دین هستند.

سبد مواعظ و خطبه ها به پنج قسمت تقسیم شده، که دو تای اول آن بر مبنای حجم مطالب گروهبندی شده اند: مواعظ و خطبه های طولانی و مواعظ و خطابات متوسط . قسمت سوم شامل گفتار مرتبط به هم بوده وبخش چهارم نیز مشتمل بر سخنانی است که دارای یک فهرست است.

قسمت نهایی در سبد مواعظ و خطبه ها، مجموعه ای از کارهای کوچک متفرقه است که احتمالاً از آن چهار قسمت مدون و منظم قبلی، برای خواننده عادی مأنوستر است.

قسمت تعالیم اضافی یا مخصوص، که آخرین بخش از مجموع? سه سبد بودایی را تشکیل می دهند (آبهیداما پیتاکا) به مراتب از بحث مقدماتی یا معرفی دین بودایی فراتر می رود. به عنوان نمونه، کتاب اول آن عبارت از تعیین و شماره بندی دهارماها است و فهرست مبسوطی از عناصر و جریانات ذهنی است که بعضاً اخلاقیات روانشناسانه خوانده می شود. کتاب دوم تجزیه و تحلیلی بر کتاب اول است و کتاب سوم نیز، بحث را بر مرتبط ساختن این عناصر با سایر گروهها و مباحث دیگر ادامه می دهند.

 

 منبع : جهان مذهبی - - ادیان مذهبی جهان امروز - ترجمه : دکتر عبدالرحیم گواهی


" وسپاسین امپراطور دلاور روم ":.

 

 

" مرگ های بزرگ همواره بر یک گونه نیست ، هر کسی آنچنان میمیرد که زندگی می کند ، آنچنان میمیرد که هست . یکی از مشهورترین مردن ها از آن وسپاسین امپراطور دلاور روم است. وی در بستر مرگ افتاده بود و جان میداد و افسرانش بر بالین ایستاده بودند . همینکه احساس کرد که مرگ تا حلقومش بالا آمده است ناگهان از جا پرید و فریاد زد : یک امپروطور باید ایستاده بمیرد "

" سپس در آغوش یکی از افسرانش جان داد "

 

 

 

منبع : دکتر علی شریعتی کتاب اسلام شناسی : محمد میمیرد – صفحات : 420 – 419


نامه علی ابن ابیطالب به فرزندش حسن ::.

پسرم !

 

در رابطه با دیگران, دل خودت را میزان قرار بده

هر چه برای خودت می خواهی, برای آنها هم بخواه

هر چه برای خودت نمی خواهی, برای آنها هم نخواه

همان جور که خوش نداری به تو ظلمی شود, ظلمی نکن.

همان جور که دوست داری به تو خوبی کنند, خوبی کن.

هر چه فکر می کنی مردم اگر بکنند بد است , برای خودت هم بد حساب کن.

هر چه نمی دانی, نگو حتی اگر آنچه می دانی کم است.

هر چه نمی خواهی درباره ات بگویند, درباره ی کسی نگو.

 

پسرم بدان !

از خود راضی بودن, خلاف درستی و آفت اندیشه هاست.

بس ( به اینکه هستی راضی نباش ) و تمام سعی ات را بکن …

به مقصد هم که رسیدی, بیشتر از همیشه در برابر پروردگارت خاشع باش.

 

پسرم بدان !

راهی طولانی و دشوار,پیش روی داری و

قطعا به توشه ی کافی نیاز داری, به سبک باری,

و به این که قدم هایت درست و در مسیر باشند

بیش از طاقتت,  بار بر ندار

که مبادا در راه, سنگینی بار, دست و پا گیرت شود.

اگر بین نیازمندان کسی را یافتی که توشه ات را برایت به قیامت ببرد و

توشه را ,فردای محشر, در لحظه ی احتیاج به تو برگرداند,

وجودش را غنیمت بشمار ( انفاق کن انفاق کن) و بار را بگذار بر دوش او و

تا می توانی, بار و کوله اش را سنگین کن

شاید بعدها , کسی را با این مشخصات, بیدا نکنی.

هر کسی روز دارایی ات از تو وام می خواهد, وجودش را غنیمت بشمار

تا در ان روز تنگ دستی, روز گرفتاری وام را به توپس دهد .

 لطفا ادامه مطلب اینجا کلیک کنید...

گرمابه داریوش سوم و شگفتی اسکندر...:.

 

توصیفهای نویسندگان کلاسیک اطلاعات دست اولی در اختیار ما قرار می دهد برای مثال اطلاعات گرمابه داریوش سوم از پلوتارک به ما رسیده است :

خیمه داریوش را که آکنده از خدمتکاران فاخر ، اثاث و اشیاء گرانبها بود ، به اسکندر اختصاص داده بودند...وقتی اسکندر تشتها ، ظروف ، آبزنها و گلابدانها را که همه از طلا بودند ، دید و آن اتاق بزرگ عطرآگین را ملاحظه کرد و از آنجا به خیمه گام نهاد که آدمیجز ستایش رفعت ، و عظمت آن  و جلال و شکوه زیراندازها و رواندازها ، میزها ، سفره گسترده اش کاری نمی توانست کرد ، به سوی همراهانش برگشت و خطاب به آنا گفت « شاه بودن یعنی این » (اسکندر ، کتاب 2 ، بند 13-12 )

منبع : کتاب امپراطوری هخامنشی جلد اول – فصل پنجم:تصاویر جهان – صفحه 396  به نوشته « پی یر بریان » به ترجمه ناهید فروغان و تایپ توسط « انی کاظمی »

 

 

 


اولین سکونت ها و تمدن های باستانی ایران:.

 

بر اساس آخرین اطلاعات و پژوهش موجود ، نخستین سکونت گاه ها و روستاهای اولیه در ایران حداقل به هزار هشتم ق.م مربوط است ، یکی از این سکونت گاه ها تپه گنج دره واقع در 10 کیلومتری شهرستان هرسین است که در آن خانه هایی با اتاق های مستطیل شکل مشاهده می شود.ویژگی گنج دره : اتاق ها از داخل به شکل مدور با اندود کاهگل و سقف تیرپوش بوده اند ، خشت ها با دست و بدون قالب ساخته شده اند . همچنین در منطقه تپه  زاغه در دشت قزوین (اواخر هزاره ق.م)اغلب بناها با خشت و یا چینه گلی ساخته شده اند و خانه های آن ها شبیه تپه گنج دره است . در میان مجموعه خانه ها وجود بعضی از فضاها بیانگر عملکرد اجتماعی آن ها (محل تجمع مردم) و یا تالار تشریفات و امور مذهبی است.

با تحقیقات و کاوش های باستان شناسی که از سوی پژوهشگران و محققان ایران شناس صورت گرفته ، آثار پراکنده ای درگوشه و کنار ایران به ویژه غارهای قدیمی به دست آمده است که تاریخ آن ها را به 10000 سال یا بیشتر تخمین میزنند اما هنگامی که اولین سکونت ها در ایران که به صورت گروهی در منطقه ای مستقر شده و آثار آن ها دلالت بر تمدن بزرگ و تاریخ مدرن دارد مربوط به حدود 7000 سال قبل از میلاد مسیح می باشد ، فاصله زمانی بین 7000 سال قبل از میلاد مسیح تا تاسیس امپراطوری هخامنشی را باستان شناسان به دو دوره تقسیم می کرده اند :

 

1.      دوره نوسنگی (هزاره هفتم ق.م ) نام دارد

2.      دوره سنگ و مس (حدود 3200پ.م) است

 

که با پیدایش خط این دو پایان میابد ، اما از 3200 قبل از میلاد در ایران تمدنی در ایران بوجود آمد که عیلام آغازین میگویند . با توجه به کاوش ها و آثاری که از بین النهرین به دست آمده است ما را در شناخت این تمدن یاری میدهد.

 

 


روستانشینی - قبل تاریخ:.

قدیمیتری آثار سکونت روستا نشینان اولیه در غرب زاگرس و شمال خوزستان
یافت شده است.برخی از این روستا های اولیه گنج دره، سراب و آسیاب در
نزدیکی کرمانشاه،
علی کش در دهلران، گوران در هلیلان و چغا بنوت در شمال خوزستان است.
قدیمیترین مدارک اهلی شدن بز در مکان گنج دره کشف شده که حدود 10 هزار سال
قدمت دارد.

بین هفت تا هشت هزار سال پیش مراکز روستانشین در چند نقطه از ایران، در منطقه تمدن جیرفت در تمدن تپه سیلک نزدیک کاشان و در اطراف مرودشت و در فاصله کمی از شوش،
قدیمیترین شهر موجود دنیا، وجود داشته است. شوش یکی از قدیمیترین
سکونتگاههای شناخته شده? منطقه است، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکده?
مسکونی در آن مربوط به 7000 سال پیش از میلاد هستند.

در طول تاریخ، مهاجرت‌های انسانی و جابجایی انسان‌ها همواره به دلیل
دستیابی به شرایط بهتر برای زندگی بوده است، در دوران باستان این شرایط
بهتر عبارت از آب فراوان‌تر و خاک حاصلخیزتر برای کشاورزی بوده است. به
عنوان نمونه‌ای از اینگونه مهاجرت‌ها می‌توان از دو کوچ بزرگ نام برد:
نخست، کوچ هندیان آریایی از پیرامون کوهستان‌های هندوکش به سرزمین‌های پنجاب و پیرامون رود سند و دیگری، کوچ ایلامیان و سومریان، به سرزمین‌های باتلاقی تازه خشک شده خوزستان در ایران و میانرودان انجام شده است. از اینگونه مهاجرت‌ها تمدنهای بزرگ یا گروههائی از تمدنهای
بزرگ برخاستند. ویل دورانت، این آثار تمدن را کهن‌ترین آثار تمدن بشر
دانسته است.

کهن‌ترین نشانه‌های تمدن انسانی، مربوطه به 5000 سال ق. م. است که در ایران تمدن شهر سوخته در سیستان، تمدن عیلام در خوزستان، تمدن جیرفت در کرمان، تمدن تپه‌حصارِ در دامغان، تمدن تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان نهاوند، تمدن کاسی‌ها (در لرستان امروز)، پیدا شده است. از روی یک قسمت از آثار تمدن تپه سیلک،
که گمان میرود مربوط به هزاره چهارم پ.م. باشد، پیدا شده است که اهالی
آنجا به بافندگی و کارکردن با فلزات و استعمال مهر و چرخ گوزه گری پی برده
بودند.

ایران نخستین سرزمینی است که در آن مردم به استخراج و استعمال فلزات پی
برده اند. تعدادی از نخستین کوره‌های ذوب مس در تل ابلیس کرمان مربوط به
هزاره پنجم ق.م. بدست آمد و اشیاء مسی شامل سنجاق و درفش، مهر و دستبند و
حلقه انگشتر از آنها کشف گردید. قدیمی‌ترین فلزی که مورد استفاده انسان
قرار گرفته مس بوده است. این فلز در 4500 ق. م. در آسیای غربی مورد
استفاده بوده است.

از اواسط دوران فلز، بجز مس، فلزات دیگری چون قلع، طلا، نقره در چرخه
فن‌آوری مردمان آن عصر پدیدار شدند و شاید به این دلیل است که این دوره را
دوره فلز نام نهاده‌اند نه دوره مس. برنزهای مشهور به لرستان اهمیت ایران
را به‌عنوان یک مرکز فلزکاری بطور روشن نشان می‌دهد. رویدادی مهم در هزاره
سوم پ.م. که تأثیرگذار در زندگی ساکنان فلات ایران و خصوصاً دشت خوزستان
است عبارت است از کشف فلز آلیاژی مفرغ. از مراکز مهم فرهنگهای عصر مفرغ
ایران غرب ایران و حوزه زاگرس مرکزی (لرستان پیشکوه و پشتکوه) بوده است.
مفرغ ساخته شده در کوهپایه‌های زاگرس به سومر و عیلام صادر میشده است.


   1   2      >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]