Eni kazemi - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



ادبیات یونان باستان : ایلیاد (Iliad):.


نقاشی خشم آشیل (The Wrath of Achilles) اثر بونوویل (Benouville ) این نقاشی اولین قسمت حماسه ایلیاد را تصویر می کند.

کتاب
ایلیاد از سوی بیشتر محققین تاریخ ادبیات قدیمی ترین اثر ادبی یونان
باستان بشمار می رود. اما بعضی از محققین آثار هزیود را قدیمی تر محسوب می
کنند. ایلیاد اثر ادبی بنیانی غرب که به هومر نسبت داده می شود با یک کلمه
آغاز می گردد : خشم (?????  یا Wrath) . در واقع تمام داستان ایلیاد هومر چیزی بیش از خش
م
آشیل نیست. صحنه خشم آشیل مشهورترین قسمت ایلیاد بشمار می رود و بنابراین
موضوع نقاشی های بسیاری بوده است (نقاشی بالا). اولین جمله حماسه ایلیاد
اینگونه است :

Rage—sing, goddess, the rage of Achilles, the son of Peleus, the destructive rage that brought countless griefs upon the Achaeans... 

 خشم ... بخوان الهه هنر از خشم آشیل،  فرزند پلوس ، خشم ویرانگری که رنجهای بسیاری رابر مردمان یونان نازل کرد...

داستان از میانه های
جنگ تروا آغاز می شود. آنجایی که میان آگاممنون و آشیل در مورد تصاحب یک
کنیز درگیری ایجاد شده است. آشیل از عصبانیت از جنگ کناره گیری می کند و
بعلت غیبت آشیل سپاه یونانیها رو به ضعف می گراید. در میانه جنگ پاتروکلس
دوست (یا معشوقه) آشیل کشته می شود. او برای انتقام باز به جنگ باز می
گردد و بسیاری را در مبارزه می کشد و سرانجام هکتور فرزند پادشاه تروا نیز
بدست او کشته می شود. صحنه سوگواری همسر هکتور در پایین قرار دارد.

نقاشی درد و رنج آندروماخه بر جسد همسرش هکتور (La Douleur et les Regrets d"Andromaque sur le corps d"Hector son mari) اثر ژاک لوئی داوید (Jacques-Louis David) در موزه لوور

آشیل از خشم خود حاضر
به رها کردن هکتور نیست و او را چندین روز بر دور حصار تروا دنبال کالسکه
خود می کشد. شب پادشاه تروا  با کمک و راهنمایی خدایان به چادر آشیل می
رود. مادر آشیل ، تتیس ظاهر می شود و از آشیل می خواهد تا جسد هکتور را
بازگرداند. داستان ایلیاد با انجام مراسم به خاک سپاری هکتور پایان می
پذیرد.

داستان ایلیاد نبرد
درونی آشیل است میان پذیرفتن یک زندگی معمول و یا کشته شدن در میدان جنگ.
مادر آشیل که یک الهه دریایی است به او گوشزد می کند که کشتن هکتور در جنگ
تروا او را با مرگ حتمی مواجه خواهد کرد. اما آشیل با اختیار سرنوشت خود
را انتخاب می کند.

همانطور که اشاره
کردم ایلیاد تنها بخش کوچکی از داستان جنگ تروا را پوشش می دهد. دزدیدن
هلن ، مرگ آشیل و فتح تروا در ایلیاد نقل نشده است و در سایر آثاری قرار
دارد که مقدار زیادی از آنها از بین رفته اند.

بد نیست در اینجا کمی
از آشیل صحبت کنیم. آشیل قهرمان مشهور یونانی از تتیس زاییده می شود.
بنابر افسانه ها این زئوس است که پدر اصلی آشیل بشمار می رود اما او برای
فرزند خود یک پدر زمینی بنام پلئوس پیدا می کند. آشیل بوسیله قنطورسی بنام
خیرون آموزش جنگی می بیند. در نقاشی پایین خیرون در حال آموزش آشیل است.

خیرون (Chiron ) در حال آموزش آشیل اثر رنو (REGNAULT) در موزه لوور

بر اساس افسانه ها
مادر آشیل برای صدمه ناپذیر کردن آشیل او را در رودخانه دنیای زیرین قرار
می دهد. اما چون آشیل را از پاها گرفته بوده است مچهای پای آشیل در آب فرو
نمی رود و بنابراین نقطه ضعف آشیل باقی می مانند. همین نقطه ضعف باعث می
شود تا در جنگ آشیل بواسطه تیر زهر آگین پاریس کشته شود. تصویر زیر مرگ
آشیل را نشان می دهد.

مرگ آشیل اثر روبنس (Rubens)

بعد از مرگ آشیل در جنگ تروا مادر او از دریا ظاهر می شود و جسد او را با خود می برد. این روایت در زیر تصویر شده است.

 

برخواستن تتیس (Thetis) مادر آشیل از دریا برای در آغوش گرفتن آشیل

یادداشتهای دفتر سفید : شماره چهل و چهار

 

اگرچه خانه ام هیچگاه عطر تنت را به خود نگرفت ...

آینه هایم جای ِ پای نقش خنده هایت نبود ...

دستهایم با راه باریکه های موی ِ تو آشنا نشد ...

درب خانه ام به انتظار ضرب گرفتن انگشتانت پوسید ...

اما ... اما نوشته هایم از سایه به تو شبیه تر است ...

شاید برای همین است که تو سایه نداری ...

 

چند نقل قول از ایلیاد اثر هومر :

  

+
I have gone through what no other mortal on earth has gone through; I
put my lips to the hands of the man who has killed my children. (Priam
to Achilleus)

 

من چیزی را تجربه کرده ام که هیچ موجود فانی در روی زمین آنرا تجربه نکرده است : من لبهایم را بر روی دستان مردی گذاشته ام که کودکان مرا به قتل رسانه است [شاه پریام به آشیل]

 

  +Among all creatures that breathe on earth and crawl on it there is not anywhere a thing more dismal than man is. (Zeus)

 

+ در میان تمامی مخلوقاتی که بر روی زمین نفس می کشند و حرکت می کنند چیزی ملالت انگیز تر از انسان وجود ندارد. [زئوس]

 

+ Victory passes back and forth between men.

 

+ پیروزی میان انسانها دست به دست می شود.

 

 + Nothing can be revoked or said in vain nor unfulfilled if I should nod my Head. (Zeus)

 

+ هیچ چیز فسخ نمی شود ، به باطل بر سخن جاری نمی شود و یا ناتمام نمی ماند مگر آنکه من سر خود را تکان دهم. [زئوس]

 

 

+  No
man, against my fate, sends me to Hades". And as for fate, I"m sure no
man escapes it,Neither a good nor bad man, once he"s born.

 

+  هیچ
انسانی بر خلاف سرنوشت من نمی تواند مرا به جهان دیگر بفرستد . و در باب
سرنوشت معتقدم که هیچ مردی ، چه نیک و چه بد ، پس از آنکه زاده شد نمی
تواند از آن بگریزد. [هکتور در حال خداحافظی با همسر خویش]

 

 

 

 +Zeus does not bring all men"s plans to fulfilment

 

+ زئوس مقاصد همه انسانها را به انتها نمی رساند.


فلسفه فروهر:.


در گاثاها نامیاز فروهر نیامده است و تنها در یسنا‏هات 26 و در
فروردین یشت به این نام برمیخوریم.  در بندهای چهارم یسنا، ‏هات 26 از پنج بنیاد یا
پنج نیروی مردمان یاد میشود، و این پنج نیرو: جان، دین، بوی، روان و فروهر است.

جان در اوستا، اهو،
سرمایه زندگی است.

دین در اوستا دئنا از ریشه " دی " برآمده است و همان " دیدن " و
نگرش درونی است که مردمان به بیرون و فراخنای جهان دارند! و به سخنی دیگر پیوندی
است که هر زنده و باشنده با آفرینش و جهان استوار میکند. و این بجز از کیش و آیین
است که فرمان آن از جهان بیرون به اندرون مغز و اندیشه و روان میآید .

بوی همان است که از بساوایی و شنوایی و چشایی و ... بر میآید و کارهای تن را سامان
میدهد و هوش و ویر

و جز آن وابسته بدان اند .

بوی در اوستا بَئوذَ
و در پهلوی
بُوذ
(همسنگ تُند) درفارسی دری بوی (به همان سنگ) خوانده میشده است .

روان در اوستا اوروَن
است و گزیدن نیکی‏ها از بدی‏ها و پالایش اندیشه از پلیدی‏ها با او است. و همان است
که در جهان مینوی (اندیشه، معنوی) بهره درستکاری‏ها یا زشتکاری‏های خویش را میبیند!
پنجمین نیروی پدید آورنده مردمان، فروهر است که در اوستا
فَرَوشی
و در فارسی
فرَوَرد
است و نام فروردین و فروردینگان از آن برآمده است، و با آنکه نام فارسی آن در
نوشته‏های نخستین چنین است، امروزه در نزد ما همان نام پهلوی آن روان است زیرا که
موبدان و نویسندگان و گزارندگان نامه‏های دینی و اوستا همگان آنرا به پهلوی
مینوشتند و میخواندند .

 چنانکه دیده میشود برخی از پدیده‏های هستی دارای برخی از این پنج
نیرو نیستند و از آن میان مردمان همگی این پنج نیرو را دارند .

درباره این که فروهر
چیست و چه را میرساند سخن بسیار گفته اند. چون:
نیروی پیش برنده، نیروی پروراننده، نیروی رویاننده یا بالنده،
نیروی گرونده و بارآور، نیروی پناه دهنده و نیروی نگهبان مردمان. 

بدین گفتارها میتوان این را افزود که: بخش دوم این واژه در پهلوی "
وهر " همان است که در فارسی بهر و بهره و بخش را میرساند. ایرانیان از بخش و بخت
چیز دیگری را نیز میخواستند گفت، و آن بخشی است که از دهش یزدانی و جهانی بهره
مردمان میشود و این هنوز در واژه‏های
خوشبخت
و
بدبخت
آشکار است.

بخش نخست فْرَ نیز جنبش به سوی پیش را میرساند و هنوز در واژه‏های فردا،
فرجام، فرا، ... زنده است. بنابراین میتوان گمان بردن که فروهر بهری از آفرینش
ایزدی است که از جهان فرورهران به مردمان میرسد و با همان بهر است که همه جنبه‏های
زندگی آنان از هوش و بشن و بالا و نیرو و توان پدید میآید و پرورش مییابد و پس از
مرگ نیز پاک و بی آلایش به سوی خرد هستی بخش - اهورامزدا - باز میگردد.

دربُندَهِش که دفتری تازه است و گفتارهای تازه را همراه برخی
گفته‏های کهن در خود دارد، چنین آمده است که اهورا مزدا پیش از آفرینش جهان،
فروهران را بیافرید و پس از سه هزار سال از رویِ آن جهان مینوی، این گیتی را پدید
آورد. این اندیشه پس از اسلام نیز در گفتار ابوسعید ابولخیر خود را مینمایاند.
چنانکه در هیچ یک از گفتارهای پهلوی نیز تا آن جا که من دیده ام چنین روشن آن را
باز نگفته اند.
ادامه مطلب...

عکس های کاخ دندرا در مصر باستان:.

عکس های کاخ دندرا در مصر باستان 


سر درب کاخ دندرا در مصر باستانادامه مطلب...
ترکهای سومر، بانیان تمدن بشری 2:.


سومرها به عنوان بانیان تمدن بشری، خدمات زیادی را به
بشریت کرده اند. از جمله کارهای مهمی که سومریان برای بشریت کرده اند:

آفریدن قانون و اولین بانیان حقوق بشر، اداره جامعه بر اساس قانون، اختراع چرخ،
پایه و اساس علوم و صنایع مختلف را گذاشتند که بعدا توسط دیگران تکامل پیدا کرد،
پایه و اساس شیمی، ریاضیات، داروشناسی و ...

تقسیم هر شبانه روز به 24 ساعت و هر ساعت به 60 دقیقه و هر دقیقه به 60 ثانیه، کشف
و به کار گرفتن انواع فلزات، اشعار و داستانهای سومر که از لوحه های سومری بازخوانی
شده، نشان میدهد که پایه ادبیات را نیز آنها گذاشتند.

اختراع خط اول هیروگلیف و بعدا خط میخی از کارهای دیگر سومریان هست، داریوش هخامنشی
3500 سال بعد، با استفاده از همان خط میخی اختراعی سومرها کتیبه های خود را به سه
زبان ایلامی، اکدی و پارسی نویساند
ادامه مطلب...

توضیح مختصری پیرامون پروسه تکامل و انتشار زبان سومری::.


  1-
نوشته هایی که به عنوان قدیمی ترین نمونه ها شناخته شده است متعلق به
3300 تا3100 سال پیش از میلاد میباشد که از خرابه های شهر؛ اوروک؛ بدست
آمده است.
 
 ما تا به امروز
هزار نمونه از اشارات تصویری (ایدئوگرام) آنرا میشناسیم. حدس زده میشود
که حد اقل دوهزار ایدئوگرام موجود بوده باشد. شماره این تصاویر در حدود
2500 ق.م. به 800 و 2000 ق.م. به 200 تقلیل یافته است. این 200 علامت
در متون بعدی سومری بطور مداوم بکار گرفته شده است. در زبان اکدی تعداد
آن باز هم بسیار کاهش یافته است. 

      2- نوشته های بین
النهرین در ادوار اولیه به شکل بسیار مبتدی وبه زبانی که هنوز پروسه
تکاملی خود را نگذرانده بود، در روابط تجاری مورد استفاده قرار گرفته
است. بعدها برای آماجهای دیگری نیز بکار برده شده و در زمان سومر قدیم
نیزاستادان نحو سومری  با
توجّه به قواعد زبانشان خط میخی را منظّمترو متکاملتر ساختند.

      3-
از سالهای 2500 ق.م. بکارگیری این خط درزبان اکدی آغاز میگردد. پس از
آنکه حکومت
اکد
بدست سارگن بزرگ (2350 ق.م.) می افتد، اهمیت این
خط در زبان اکدی باز هم افزایش می یابد. از این زمان به بعد گسترش خط
میخی در میان ایلامیها و اسوریها نیز آغاز میگردد. در سال 2000 ق.م. از
طریق ؛ ماری؛ وارد سوریه میشود. در همان زمان هیتی های ساکن آسیای صغیر
نیز این خط را میگیرند. آسوریان نیز آنرا با تغییراتی متناسب با
ویژگیهای خودشان بکار میبرند. سوریه شمالی و فلسطینیان نیز این خط را
تا سال 1200 ق.م. بکار میبرند. مصریان نیز از همان زمانها این خط را
پذیرفته تا سال 1200 ق.م. مورد استفاده قرار میدهند. شکل تغییر یافته
این خط که توسط بابلیان بکار برده میشد، در میان ایلامیان نیز که قبل
از زمان هخامنشیان و نیز همزمان با آنلن در همسایگی میزیستند نیز رواج
داشته است. هخامنسیان نیز این خط را در اسناد دولتی بکار گرفته
اند.آنان این خط را از آرامیها گرفته بودند. خط میخی در بابل در
دورانهای سلوکیان و اشکانیان نیز حفظ گردیده بود. این نوشته حتی تا سده
اول پس از میلاد نیز در علم ستاره شناسی بابل مورد استفاده قرار گرفته
است.?

در رابطه با اشاعه خط میخی در ترکمنستان توسط آرامیها در زمان
اسکندر مقدونی و سپس بکارگیری آن از سوی دولت ؛ پارت؛ که بدست نیاکان
ما ترکمنها (طوایف پار، داز، داهه>تکه که امروز در ترکیب اتنیکی ما
موجودند) برپا گردیده است نیز اطلاعات زیر موجود میباشد:

? در دوران برده داری دولت پارتیان با مارگیانا، خوارزم و دیگر
دولتهای آسیای نزدیک و اروپا روابط تجاری و فرهنگی داشته اند. بهمین
جهت نیز در خوارزم (ترکمنستان شمالی) الفبای آرامی و تقویم مصری مورد
استفاده قرار گرفته است. الفبای پارتی نیز بر اساس نوشته آرامی شکل
گرفته است.
ادامه مطلب...

مختصری از تاریخچه تحقیقات پیرامون خط و زبان سومری::.

"با کشف و آموزش یافته های بیشماری که از خرابه شهرهای باستانی
بین النهرین چون اریدو، اوروک، اور، ماری، نیپور، نوسی و گااورتپه بدست
آمده است، دانشمندان گام مهمی در عرصه تاریخ تمدن بشری برداشته اند.
یعنی با خوانده شدن خط میخی تمدن پرشکوه سومری به صحنه تاریخ وارد شد
که بقول  صحیح ویل دورانت
در کتاب ؛ تاریخ تمدّن؛ سرزمین سومر همچون گهواره تمدّن بشری است. بنا
به توضیح پروفسور س. ن. کرامر، از تاریخ آغاز این این تحقیقات تا
خوانده شدن کامل خط میخی زمانی به درازای 8 قرن (از قرن 12 تا 20
میلادی) لازم بوده است
.ادامه مطلب...

ترکهای سومر، بانیان تمدن بشری 1:.


 

به گواه تاریخ، منطقه غرب ایران ، خصوصا آذربایجان ،
مهد تمدن بشری بوده است ولی متاسفانه شوینیسم فارس به علت کینه توزی با تاریخ ایران
باستان، و ترس از اینکه، برملا شدن حقایق آن، پوچی و دروغ بودن ادعای آنان مبنی بر
وجود تمدن پوشالی 2500 ساله آریایی/ پارسی در فلات ایران را ثابت خواهد کرد، لذا از
نشر حقایق مربوط به آن شدیدأ ممانعت کرده، و با وقاحت تمام تمدن های درخشان قبل از
هخامنشی را بی اهمیت و قبل از تاریخ می نامند. لازم به ذکر است که در همه جای دنیا
به دوران قبل از اختراع خط توسط سومرها، یعنی تقریبا 6000 سال قبل، دوران قبل از
تاریخ میگویند، ولی در ایران شوینیسم فارس 2500 سال را مرز بین دوران قبل و بعد از
تاریخ معرفی میکند تا توجه مردم به سوی تمدن های باستانی فلات ایران جلب نشود. این
عمل زشت و غیر انسانی، خیانت بزرگی است که قومگرایان فارس به ایرانیان در کل و
خصوصا به آذربایجانی ها که وارثین واقعی تمدنهای قوتتی ها، ایلامیان، سومریان،
ماننا ها، مادها، اورارتوها و. . . میباشند.

آثار و نشانه های فراوانی از تمدن های قدیم آذربایجان به صورت صدها تپه تاریخی
هزاران ساله در همه جای آذربایجان پراکنده هستند و به امان خدا رها شده اند. دزدان
و قاچاقچیان آثار باستانی، با تشویق اشخاص ضد آذربایجانی داخل حکومت، که خودشان نیز
در این دزدیها و فروش این آثار دست دارند، در آنجا ها بدون هیچ ممانعتی به غارت
آثار باستانی آذربایجان مشغول هستند و آنچه هم از غارت دزدان در امان مانده توسط
حاکمیت شوینیستی فارس به بهانه های مختلف تخریب میشوند و نمونه بارز آن تخریب ارگ
علیشاه و محوطه تاریخی مسچد کبود در تبریز میباشد.

عده زیادی از محققین سرشناس، مثل آرتور کسیت، هنری فیلد و ... آذربایجان را سرزمین
ظهور انسان متفکر و مهد جامعه متمدن میدانند.
سومریان که امروزه بانیان تمدن بشری شناخته میشوند اقوامی التصاقی زبان، با زبانی
خیلی نزدیک به ترکی امروزی، بودند که بعد از مهاجرت از آسیای میانه و سکونت چند صد
ساله در آذربایجان به بین النهرین کوچ کردند و با اطمینان میتوان سومرها را اجداد
آذربایجانی ها و تمدن آنها را شاخه ای از تمدن باستانی آذربایجان به شمار آورد.

چون تمدن سومر رابطه و خویشاوندی تنگاتنگی با تمدن های آذربایجان باستان قوتتی،
هوری، آراتتا، ماننا، اورارتو، ماد، دارد و خود شاخه ای از تمدن باستانی آذربایجان
شمرده میشود، لذا مطلب را با بحثی کوتاه در مورد تاریخ سومرها ادامه میدهیم.

سومرها شاخه ای ازاقوام آسیانی اورال ـ آلتائیک بودند که در حدود 6000 سال قبل از
میلاد، همراه با اقوام خویشاوند خود، هوری ها، ایلامیان، و. . . از آسیای میانه کوچ
کرده و دولتهای مقتدری را در ایران، آناتولی و بین النهرین ایجاد کردند. آثار
باقیمانده از اقوام نامبرده نشانگر آن است که، همه آن تمدن ها دارای منشاء مشترک
بوده و یک حوزه تمدنی مشترک را تشکیل میدادند و اقوامی که آن تمدن ها را بنا نهاده
بودند، دارای ریشه نژادی، زبانی و فرهنگی مشترک بودند.
ادامه مطلب...

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]