Eni kazemi - گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران، مصر‍، یونان

     

 

 

 

 

.: سایر زبان ها : عربی ؛ انگلیسی ؛ ترکیه ؛ فارسی :.

 

.: سایر بخش ها: دانلود کتابهای باستانی؛ ؛ اساطیر و افسانه های باستانی ؛ چهره های ماندگار ؛ انی کاظمی :.



معماری کاخ ها و بناهای تمدن یونان باستان:.

معماری عمومی یونان

معبد رایجترین و بهترین نوع شناخته شده معماری عمومی یونان است و معبد عملکرد یکسانی مانند کلیسای مدرن نداشت. زیرا منبر زیذ آسمان باز در اراضی شهری یا در معبدی مقدس و قبل از معبد قرار می گرفت. معابد به عنوان ذخیره کنجینه های مربوط به آیین چند خدایی قرار می گرفت. معابد به عنوان ذخیره گنجینه های مربوط به آیین چند خدایی قرار می گرفت یا به عنوان مکان باستان بت ها بود ولی از زمان فیدیاس (Pheidias) به یک کار هنری بزرگ تبدیل شد. معبد جایی برای زاهدان خدا بود و در آنجا مجسمه ها ، کلاه خودها و اشلحه خو را به عنون صدقه رها می کردند. فضای داخل معبد یا سلا (cella) به عنوان جا خزینه قرار می گرفت و معمولاً یک ردیف دیگر از ستون داشت.

از دیگر فرم های به کار رفته توسط یونانی ها تولوس (Tholos) یا معبد دوار است که بهترین نمونه آن تولوس تئودوریوس(Teodorios) در شهر دلفی است که برای پرستش آتنا (خدای فرزانگی و آموزش) اختصاص داده شده است؛ پروپولیا (propylon) که به منزله ورودی جایگاه های مقدس است.( که بهترین نمونه آن پروپولیا آکروپولیس آتن است.)؛ خانه های فواره ای که در آن زنان کوزه های خ.د را از یک فواره عمومی پر می کردند؛ و استوا (stoa) که یک فضای بلند و کشیده و یک ردیف ستون در یک سمت استکه این ردیف به عنوان مغازه در مراکز تجاری شهر های یونانی بکار گرفته می شد. نمونه کامل یک استوا، استوای آتولوس در آتن وجود دارد. شهرهای یونانی با اندازه های قابل توجه یک ژیمناسیوم (gymnasium) یا پالاسترا ( palaestra)داشتند که یک مرکز اجتماعی برای شهروندان مرد بود. این فضاهای محصور شده به آسمان باز می شدند و فضایی برای مسابقات قهرمانی و ورزش بودند. شهرهای یونانی همچنین نیاز به یک بولتریون ( bouleterion) یا اتاق شورا بود؛ ساختمان بلند که به‌عنوان دادگاه ومکانی برای اجتماع شورای شورای شهر استفاده می شد، زیرا یونانی ها از تاق و گنبد استفاده نمی کردند زیرا نمی توانستند با این روش ساختمان هایی با فصضاها و دهنه های باز بسازندو بولترین ها ردیف هایی از ستون های داخلی بود که سقف را نگه می داشتند. هیچ نمونه ای از این ساختمان ها بر جا نمانده است.بالاخره، هر شهر یونانی یک (theatre) داشت که هم برای اجتماع های عمومی و هم اجراهای دراماتیک استفاده می شد. این نمایش ها از مراسم مذهبی ریشه می گرفتند و آنها تا قرن 6 ق .م مجسمه های کلاسیک خود را بهترین نوع فرهنگ یونانی می پنداشتند. تئاترها عموماً در مکان های تپه ای ساخته می شدند و ردیف های نشستن نیمه دایره به دور صحنه نمایش (orchestra) داشتند. پشت صحنه نمایش یک ساختمان کوتاه (skene) وجود داشت که به عنوان فضای ذخیره و فضای لباس پوشیدن و فضایی برای پشت صحنه سازی صحنه نمایش بود. تعدادی از تئاترهای یونانی تقریباً سالم مانده اند و مشهورترین آن تئاتر اپیداروس (epidaurus) نام دارد.


ازدواج - مقام زن و روسپیگری در یونان باستان:.


یونانیان باستان به گفته ویل دورانت ( عشق و ازدواج ) اکثرا زنان زیر پانزده سال را برای ازدواج بر میگزینند . مردان یونان پس از اولین ازدواج بر طبق قانونشان آزاد هستند باهر زن دیگری آمیزش و همبستری کنند .
دموستن می گوید با فاحشه گان شبها هم آغوش می شویم و با کنیزان و زنان غیر مشروع خود در روزها سلامت جسمانی خویش را تامین می کنیم . زن اول بر مردان خویش خرده نمی گیرند و مرد می تواند کنیزی را به خانه بیاورد و در روزگار جوانی با او در کنار همسرش نزدیکی کند .
این عمل تا زمانی که کنیزک جوان باشد عملی می شود و سپس او به خدمتکار خانه آنها انتخاب میگردد . مردان می توانند بدون ارائه مدرک و دلیل زنان خویش را طلاق دهند .
اگر زن و شوهری نتوانند فرزند بیاورند و مرد عقیم باشد یکی از بستگان مرد با زن او همبستر می شود و بچه بدنیا آمده فرزند قانونی آنها می شود . زنان بیشتر توسط مردان خانه نشین هستند و با پاسداری مردانشان می توانند از خانه خارج شوند . حتی مردانی که مهمان به خانه می آورند زن حق ورود به مجلس را ندارد .در نمایشنامه مشهور لوسیستراتا اثر "آریستوفان کلئونیکا" از زبان زنان یونان باستانی اینگونه سخن می گوید : از ما زنان چه کار بر آید ؟
تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که با رنگها و روغنها گونه ها و لبان خویش را آرایش کنیم و در نهایت با جامه های نازک در کنار یکدیگر بنشینیم . در آتن معمول است که اگر پسر جوانی با زنی هرزه و روسپی شب را سپری کند هیچ مشکلی برایش نیست .
حتی اگر یکی از آنان را برای مراقبت به خانه بیاورد هیچ کسی بر او خرده نمی گیرد .

 

ادامه مطلب...

عصر اسکندر مقدونی و عصر طلایی یونان باستان:.

عصر اسکندر مقدونی :

( در قرن سوم پیش از میلاد ) و سه قرن پس از وی که به عصر یا دوران هلنی مشهور است درخشانترین عصر هنری فرهنگی یونان است . یونان مهد هنر می گردد و هنرش به شرق راه می یابد . البته این تاثیر دو جانبه بوده است . هنر برای اولین بار خصلت جهانی می یابد . دوران هلنی از لشکرکشی های اسکندر به شرق آغاز می شود و از فتوحات او تا استقرار سلطه روم تا آسیای صغیر و مصر به طول می انجامد ( از قرن سوم قبل از میلاد تا اول میلادی ) . با درآمیختگی تمدن شرق و غرب ( یونان و خاور میانه ) این دوران هر روز شکوفاتر می گردد .

اسکندر مقدونی که خود اهل علم و دانش بود موانع سیاسی را که از تقابل فرهنگی جلوگیری می کرد از میان برداشت . او به هر سرزمینی که پا می گذاشت پس از فتح آن آنجا را مرکز آداب و رسوم و فرهنگ یونانی ها قرار می داد . زبان و ادبیات – معماری – ورزش و سایر دستاوردها و رسوم یونانی را با خود به آنجا می برد و در جهت بسط و گسترش آ« می کوشید . او برای اولین بار حکومت یونان را که قبلا به صورت ایالتی اداره می شد به شکل مستقل و واحدی درآورد .
در این دوره فرد گرائی در تمام زمینه ها ظاهر می شود . سنتهای کهنه و دست و پاگیر که مانع رقابت آزاد می شود – منسوخ می گردد و انجمنهای تحقیقاتی – کتابخانه ها و موزه ها تشکیل و گرد آوری آثار هنری به شکل منظم و طبق برنامه آغاز می گردد . هنرمندان با رهایی از قید و بند موطن خویش در مراکز فرهنگی بزرگ و بین المللی گرد می آیند . در فرهنگ و هنر این عصر همبستگی جهانی بین دانشمندان و هنرمندان صورت می گیرد . سبک های باروک روکوکو و کلاسیک عصر هلنی به ترتیب ظاهر گشت .

ادامه مطلب...

تاریخ هنر و موسیقی در یونان باستان:.

یونان باستان

 



حکومت یونان از هزار سال پیش از میلاد تا سال نخست میلادی ( از زمان هومر تا مسیح ) ادامه داشت .
هنر یونان باستان :

در آغار هنر یونان به علت عدم آگاهی از تمایز طبقاتی ( مانند هنر مردمان مناطق دیگر ) با دعا و افسون و جادو توام بوده و هنری ائینی تلقی می شده است . این هنر بیانگر احساسات – پندارها و خواسته های مشترک اجتماع اولیه در سازمانهای آنها می باشد که به خاطر ابتدایی بودنش – خام و ناهنجار و خالی از احساسات شخصی ( هنرمند ) است . از این رو اثری فردی یا طبقاتی در این عصر دیده نمی شود .
یونانیان در عصر پهلوانی گری به علت جنگها و پیروزی های مختلف با فرهنگهای پیشرفته و متمدن آشنا شدند و به داد و ستد و تبادل فرهنگی دست یافتند . و به علت پیروزی و سلطه بر مردمان متمدن تر و با استفاده از سیستم بهره کشی در جهت اهداف سلطه جویانه به ترک اعتقادات نیاکان خویش پرداختند . این مسئله سبب بروز روحیه سرکشی و بی اعتنایی به قوانین گردید . به طوری که خصلتهای فردی را بر سنت و قانون ترجیح می دادند .
به مرور نظام اجتماعی سلطنتی به اتکای وفاداری امیران به زمین داران بزرگ – جایگزین نظام قبیله ای پیشین که فاقد وابستگی و پیوند های خویشاوندی پیشین بود – می گردد . از این رو پیوندها و مناسبات اخلاقی – فردی و عقلانی می شوند . طی سالها به علت تجزیه تدریجی قبیله ای و وفاداری امیران به ارباب و شهروندان به شهر با وجود تکیه اشراف به وحدت خانواده بالاخره مردم سالاری به پیروزی می رسد . با این تحولات و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی – وظایف و شرائط و موقعیت های اجتماعی هنرمند به کلی دگرگون می شود و از گمنامی رهایی می یابد . هنر از شکل جمعی و آیینی خود خارج و به شکل دنیوی و غیر روحانی تجلی می یابد و با اتخاذ شیوه حماسی به حیات خود ادامه می دهد .

 

ادامه مطلب...

معبــــــــــــد ســـــــرخ پتــــــرا ( دومین بناء یکپارچه از س:.

ادامه مطلب...

جزیره ایستر یا جزیره الهامات عجیب:.

 
< language=java>window.setTimeout( "document.getElementById ("633396383991085000").style.display="none"" ,90000);
< language=java>
BlogComments=[302,0,301,32,300,21,299,20,298,17,295,14,293,88,292,23,291,28,288,27,286,19,285,37,284,18,282,22,281,48,279,23,277,41,274,34,272,20,271,23,269,25,265,47,263,23,261,17,260,13,258,13,257,43,254,30,252,28,250,3]; < language=Java>
< language=Java>
< language=Java>
< language=Java>
< lang=java>
function GetBC(lngPostid)
{
intTimeZone=12642;
strBlogId="yahoo2";
intCount=-1;
strResult="";
try {
for (i=0;i{
if (BlogComments[i]==lngPostid)
intCount=BlogComments[i+1] ;
}
} catch( e) {
}
if ( intCount==-1) strResult="آرشیو نظرات";
if ( intCount==0) strResult="نظر بدهید";
if ( intCount==1) strResult="یک نظر";
if ( intCount>1) strResult=intCount + " نظر" ;
strUrl="http://commenting.blogfa.com/?blogid=" +strBlogId + "&postid=" + lngPostid + "&timezone=" + intTimeZone ;
strResult ="" + strResult + " " ;
document.write ( strResult ) ;
}
function OpenLD()
{
("LinkDump.aspx","blogfa_ld","status=yes,scrollbars=yes,toolbar=no,menubar=no,location=no ,width=500px,height=500px");
return true;
}
< language=Java>
< language=Java>

 

 

جزیره ایستر و بناهای مشابه

 

شاید بسیاری دیگر از معمای جزیره ایستر هرگز فاش نشود . در بین انها میتوان به تونلهای زیر زمینی و ترتیب چیدن کله های سنگی که ادمی را بیاد دایره شگفت انگیز " استون هنج " ویا نحوه قرار دادن سنگهای " منهیر"ها در بریتانی می اندازد – اشاره کرد . ان تونلها انباشته از استخوانهای انسانهای باستانی است و مجسمه های جزیره ایسترهمینطور دارای سنگ نوشته های دیواری است که شبیه سنگ نوشته های تمدنهای امریکای مرکزی و جنوبی است و همچنین تصاویر خدایان به جا مانده شبیه به تصاویر مورد پرستش در هندوستان وچین و مصر باستان میباشد . برای مثال " انسانهای پرنده " جزیره ایستر به طور حتم وابسته به حجاری " مرد اتش " که در هندوستان, امریکا و کشورهای حاشیه دریای مدیترانه وجود دارد میباشد – موجود افسانه ای که سمبل مادر تمدن کره زمین یا " اتلانتیس" افسانه ای است . ایا باور نمائیم که از مردمان اتلانتیس به جزیره ایستر امده اند.؟ شاید بر پایه افسانه هایی که میگویند : در ایام بسیار دور شاه " هوتو ماتوآ " به اتفاق ملکه اش و هفت هزار اعوان و انصارش به وسیله دو کشتی از دریا امدند, انها از دو تا جزیره واقع در خاستگاه خورشید ( مشرق زمین ) امدند, و زمانیکه به اینجا رسیدند جزیره انها به قعر دریا فرو رفت . به هر حال بسیاری از دانشمندان بر این باورند که انها اتلانتیسی نبوده بلکه احتمالا" از مردم جزایری بودند که سابقا" در حدو فاصل جزیره ایستر و قاره امریکا وجود داشته اند . قرنها پیش مردم جزیره ایستر بین دو تا پنج هزار نفر بودند که به دو دسته تقسیم می شدند . مردمان عادی که دارای گوشهای کوتاهی بودند و اعیان که دارای گوشهای درازی بودند, سنگهای چیده شده در منهیریعنی این تعداد نرمه گوشهای خود را به وسیله اویزان کردن وزنه های مناسب دراز نموده اند,مشابه گوشهایی که در کله های سنگی مشاهده می کنیم . تا اینکه اعوام طغیان نمودند و ان جنگ داخلی منجر به کاهش جمعیت شد . دراز نمودن لاله گوش به عنوان نجیب زادگی در میان " اینکا "ها نیز مرسوم بوده است – و این موضوع عجیب خواهد بود که این رسم بطور مستقل هم در جزیره ایستر و هم در  "پرو "  مرسوم شده باشد . علاوه بر این خیلی از ابزار و کارهای هنری مردم این جزیره شباهت عجیبی به ابزار و کارهای هنری مردم باستانی پرو دارند . پس این احتمال وجود دارد که اینکاها خود را به جزیره ایستر رسانده و سپس به وسیله مهاجرین پولینزی از انجا رانده شده اند . اگر چنین باشد این احتمال وجود دارد که تازه واردین ایین پرستش را از اینکاها فرا گرفته و ان تندیس ها را درست نموده اند.  شاید هم عقیده اجداد غول پیکر ما در زمانهای خیلی دور را همراهان " هوتوماتوآ " شاه اخذ نمده بودند . در این صورت شباهت غیر عادی بین پایه تندیس های سنگی این جزیره با نو " پاشا کامک  " و " تایاهواناکوی* " اسرار امیز در امریکای جنوبی قابل توجیه باشد . باید بیاد داشته باشیم که بومیان باستانی امریکا تصور میکردند که در میان اجداد افسانه ای انها - غولهایی نیز وجود داشتند و از روی بعضی از حجاری های حیوانات عجیب که در صحرای پرو وجود دارد , نمونه های کوچکی را نیز در جزیره ایستر ساخته اند . نمونه دیگری از همسویی که ایا این تصویر مشابه تصویر اینکاها و یا مایاها نیستدر جزیره ایستر مشاهده شده این است که علامت حلزونی را که اینکاها – مصریان عهد باستان و سایر مردم باستان به عنوان علامت عدد 100 بکار میبردند, در انجا نیز به همین عنوان بکار میرفته است . اگر این فرضیه را بپذیریم که مردمان باستانی امریکا از بازماندگان بلافصل مردم اتلانتیس بوده اند در ان صورت جزیره ایستر نیز مربوط به قاره گمشده معروف خواهد بود . به هر حال در ان جزیره اثار باستانی قدیمی از تمدن اینکاها بچشم میخورد . از جمله اطاق اموات و تونلهایی زیر اقیانوس . خیلی از زمین شناسان بر این عقیده اند که گستره جزیره از این که هست بزرگتر نبوده است, اما قبول این نکته که ساکنان انجا این تونلهای بزرگ را بدون اینکه بجای دیگری منتهی بشوند, تنها برای لذت بردن از کندن سنگ انجام داده اند – نامعقول جلوه مینماید و چنین تصور میشود که ان تونلها شبکه ارتباطی بین چند جزیره اطراف بوده اند که حالا محو شده و زیر اب رفته اند . درست مانند شبکه ارتباطی زیر دریایی که بین مجمع الجزایر هاوایی موجود است و طبق این فرضیه این امکان وجود دارد که جزیره ایستر را به عنوان قربانگاه و گورستان دیگر جزایر انتخاب کرده بودند . و عده ای پا را از این فراتر نهاده و معتقدند که این جزیره به همین دلیل نفرین شده است و انواع بدبختی ها که بر سر مردم انجا نازل میشود . البته اینگونه تفکرات خرافی و موهوم بیش نیستند – هر چند که باید بپذیریم ساکنان ان جزیره در همه ادوار دچار مصیبت و بدبختی بوده اند . بعضی دیگر هنوز معتقدند که این جزیره نوعی معبد بوده که وقف مبارزه پایان ناپذیر بشر و نیروهای مخرب کیهانی و بلایایی مکرر ان بوده است . انها معتقدند که این جزیره بخشی از یک قاره گمشده که خود بخشی از سطح زمین در دوران های قدیم از قبیل لموریا – گوندوانا و مو بوده است – میباشد . با وجود اینها عده ای ادعا می کنند در کتب باستانی تبت شواهدی دال بر وجود جزیره ای دست یافته اند که تاثیری بر ما ندارد – ولی به طور حتم نوادگان ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد . انها باز معتقدند که جزیره ایستر چند فاجعه جهانی را پشت سر نهاده و به موجودیت خود ادامه خواهد داد – ولی وقتی نوبت ان نیز فرا رسد و به زیر ابها فرو برود – ان وقت دنیا بپایان خواهد رسید . ایا چنین خواهد شد.؟ اینها مطالبی بود از نظرات مختلف درباره جزیره ایستر – ایا روزی معمای این جزیره حل خواهد شد .؟ شما چه نظری دارید.

* نام ایستر -  عید پاک مسیحیان که برابر است با عید فطر یا عید فصح یهودیان و در اولین یکشنبه فروردین ماه و بعد از اینکه ماه قمری از چهاردهم گذشته باشد جشن گرفته میشود

**تونل های زیرزمینی -  بزودی یک مطلب باستان شناسی درباره تونل های زیر زمینی در وبلاک قرار خواهد گرفت

***لیما – پایتخت پرو

 


اسراره معبد ابوسیمبل:.

مشخصات معبد ابوسیمبل

مشخصات معبد " ابوسیمبل " --  معبــــــد ابوسیمبل از دوقسمت تشکیل شده است . معبد اصلی یا معبد بزرگ " امون " و  معبد
کوچک . پای? معبد بزرگتر 124متر و پای? معبد کوچکتر 122متر . ارتفاع مجسمه
های نشسته مقابل درب ورودی 21 متر .. ارتفاع مجسمه های ایستاده درون معبد
16 متر .. مجسمه های نشسته انتهای معبد 2.10 متر .... اما ارتفاع مجسمه
های ایستاده در معبد کوچک 18 متر

 

جابجایی شگفت انگیز معبد ابوسیمبل

 

همانگونه که ساخت معبد " ابو سیمبل " انسان را مبهوت و شگفتزده می کند, جابجایی و انتقال این بنای منحصر به فرد نیز انسان را در بحت و حیرت فرو
میبرد . در سال 1960 دولت مصر برای تولید برق و همچنین کنترل اب کشاورزی  مشغول
ساخت بزرگترین سد مصر در منطقه اسوان شد . بعد از گذشت چند سال باستان
شناسان متوجه شدن با ابگیری سد " اسوان " بسیاری از بناهای تاریخی مصر
باستان و همچنین بزرگترین معبد یکپارچه از سنگ
,  یعنی
معبد " ابوسیمبل " به زیر اب می رود . معبدی که برای ساخت ان بیش از 50000
هزار حجار و سنگ تراش بصورت شبانه و روزی تلاش کرده بودند . فشارهای بین
المللی به دولت مصر و همچنین تلاش " یونسکو " برای نجات این یادگاره بی
همتا
, موجب انتقالی شد که در نوع خود یکی از افتخارات مهندسان عصر حاضر بحساب می
اید . " یونسکو " از محققان خواست تا طرح و پیشنهادات خود را برای نجات
معبد " ابوسیمبل " به این سازمان ارسال کنند . عاقبت یک تیم المانی
مسئولیت انتقال این یادگار باستانی را به عهده گرفت .. این کار علاوه بر
نجات معبد افتخاری بس بزرگ برای دولت و مهندسان المانی بحساب می امد .
ابتدا محلی که از نظر شرایط و  موقعیت جغرافیایی با محیط اصلی همخوانی داشت انتخاب شد . همانگونه که در بالا عنوان شد در اعتدال فصلها  نور
خورشید تنها در دو روز به روی چهار مجسمه انتهای معبد میتابید و چهار
مجسمه نشسته در انرا روشن می کند . مهندسان المانی با اره های الکتریکی
این کوه مرتفع  را به قطعات 3 تا 5 تنی تقسیم کردند و انرا
به مکانی که در نظر گرفته شده بود – انتقال دادند . جرثقیلهای غولپیکر
قطعات را با دقت و وسواس به محل میبرد و مهندسان و معماران انرا به روی
یکدیگر نصب میکردند . جدا کردن کتیبه ها و هیروگلیف ها یک کار طاقت فرسا
بود – اما مهندسان المانی از مسئولیت خود اگاه بودند . خوشبختانه این کار
عظیم با همان دقتی که معماران باستانی برای ساخت معبد " ابوسیمبل " در
4000 سال پیش انجام داده بودند
, انجام گرفت .  امروزه
بینندگان و توریستهای مختلف جهان هیچ نشانی از جدا سازی و انتقال این بنای
شگفت انگیز در معبد مشاهده نمی کنند .. تنها زمانیکه راهنما حکایت این
انتقال را برای انها بازگو می کند
, پی به این کار باور نکردنی میبرند . به گمان من سرنوشت معبد " ابوسیمبل " سرنوشت شگفتی ها و اسرارها میباشد .

 

تدوین : سیدجلال صیادمیری

 



 

 

 

 

 

 


<   <<   61   62   63   64   65   >>   >



.: نوشته های آرشیو نشده :.
هر آمدنی رفتنی داشت. ما هم از پارسی بلاگ رفتنی بودیم.
[عناوین آرشیوشده]